آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - آخرین خبرها - تحلیل و بررسی قسمت ۵ فصل ۲ سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

تحلیل و بررسی قسمت ۵ فصل ۲ سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

تحلیل و بررسی قسمت ۵ فصل ۲ سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

در لحظات ابتدایی قسمت ۵ فصل ۲ سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت، نگاهمان به حلقه‌های قدرتی می‌افتد که قرار است توسط دورف‌ها مورد استفاده قرار بگیرند، حلقه‌هایی که تحت‌تأثیر قدرت سائورون‌اند و این مسئله با نجوایی شبیه به نجوای حلقه یگانه در اقتباس‌های سینمایی، در سریال نمایش داده شده است. البته جالب است بدانید که این ۷ حلقه در آثار تالکین برای استفاده‌ی دورف‌ها ساخته نشده‌اند! بینندگان اقتباس‌های نمایشی از ارباب حلقه‌ها، به‌خاطر نوع روایت، احتمالاً گمان دارند که جواهرسازان اره‌گیون ۳ حلقه برای الف‌ها، ۷ حلقه برای دورف‌ها و ۹ حلقه را برای آدم‌ها ساخته‌اند؛ برداشتی نادرست که خواندن شعر حلقه (بدون مطالعه متن کتاب) نیز به آن دامن می‌زند.

هفت حلقه دورفی سر سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

در متون تالکین می‌خوانیم که آناتار و گوایت-آی-میرداین با همکاری یکدیگر دست به ساخت حلقه‌های قدرت مختلف زدند که ۱۶ عدد (۹ + ۷) از آنها نسبت به بقیه از قدرتی بسیار بیشتر برخوردار بوده و در ابتدا با نام حلقه‌های مِهین شناخته می‌شدند.

«در زمان‌های دور در اره‌گیون حلقه‌های زیادی ساخته شد، به‌قول شما حلقه‌های جادویی، و البته آنها از انواع مختلف بودند: بعضی با قدرت بیشتر و بعضی با قدرت کمتر. پیش از این که هنر کاملاً به اوج تکامل خود برسد، حلقه‌های پست‌تر فقط تمرینی در هنر حلقه‌سازی بودند، و برای فلزکاران الف بازیچه‌هایی بیش نبودند – اما با این حال به‌نظر من هنوز برای موجودات فانی خطر داشتند. اما حلقه‌های مِهین، حلقه‌های قدرت، آنها بسیار خطرناک بودند.»

«فرودو، هر موجود فانی که یکی از این حلقه‌های مِهین را نگه دارد، هرگز نمی‌میرد، اما عمر و زندگی بیشتر نیز به دست نمی‌آورد، فقط باقی می‌ماند، تا سرانجام هر لحظه برایش فرساینده می‌شود. و اگر برای ناپدید کردن خودش اغلب از آن استفاده کند، تحلیل می‌رود: سرانجام برای همیشه نامرئی می‌شود و پا به برزخِ تحتِ امرِ نیروی تاریکی می‌گذارد که بر حلقه‌ها فرمان می‌راند. بله، دیر یا زود – دیر اگر چنانچه قوی یا در ابتدا دارای نیت خیر باشد، اما نه قوتی می‌ماند و نه نیت خیری – دیر یا زود نیروی تاریکی او را در خود فرو می‌برد.»

~ یاران حلقه، سایه گذشته

 

پس از ساخت مشترک این حلقه‌ها بود که کله‌بریمبور به‌دور از چشم آناتار و به‌تنهایی، ۳ حلقه‌ی بسیار نیرومند را می‌سازد که به سه حلقه الفی معروف هستند، حلقه‌هایی از هرگونه پلیدی سائورون منزه بودند. البته داستانِ ساخته شدن حلقه‌های قدرت همینجا به پایان نمی‌رسد و همانطور که می‌دانیم، سائورون نیز پنهانی دست به ساخت حلقه‌ای یکتا برای حکمرانی بر ۱۶ حلقه‌ای می‌زند که با همکاری الف‌ها ساخته است. اما هنگامی که حلقه یگانه را به دست می‌کند، دارندگان سه حلقه الفی (این ۳ حلقه هنوز در اختیار گوایت-آی-میرداین است) بلافاصله به وجود حلقه یگانه و افکار سائورون پی برده و سائورون نیز از ساخته شدن سه حلقه الفی باخبر می‌شود. الف‌ها وحشت‌زده دیگر از حلقه‌های قدرت خود استفاده نمی‌کنند و کله‌بریمبور برای مخفی کردن آن سه، یک حلقه را به لورین (گالادریل) و دو حلقه را به لیندون (گیل-گالاد و گیردان) می‌فرستد.

هنوز بحث‌های بیشتری در خصوص حلقه‌های قدرت وجود دارد که در بررسی سکانس‌های دیگر سریال به آنها خواهیم پرداخت.

درهای دورین در فصل دوم سریال حلقه‌های قدرت

پس از افزایش دوستی میان دورف‌های خزد-دوم و الف‌های اره‌گیون (مسئله‌ای که در کتاب قدمتی بسیار بیشتر دارد)، به‌نشانه‌ی این دوستی، ناروی و کله‌بریمبور دست به ساخت اثری مشترک زده‌اند که برای تمامی طرفداران بسیار آشناست: درهای دورین که در سمت غربی کوه‌های مه‌آلود قرار دارد و توصیف آن در کتاب ارباب حلقه‌ها اینگونه است:

در بالا، در ارتفاعی که دست گندالف به آن می‌رسید، تاق‌نمایی با حروف درهم‌رفته الفی به چشم می‌خورد. در پایین هرچند که خطوط در جاهایی مبهم یا شکسته بود، طرحی از سندان و چکشی دیده می‌شد که بر فراز آن تاجی با هفت ستاره قرار داشت. در میان اینها دو درخت به چشم می‌خورد که بروبارشان هلال‌های ماه بود. واضح‌تر از همه این‌ها در میانه در تک ستاره‌ای با پرتوهای بسیار می‌درخشید.

گیملی فریاد زد: «این‌ها نمادهای دورین هستند!»

لگولاس گفت: «و این هم درخت الف‌های برین است!»

گندالف گفت: «و ستاره خاندان فئانور. آنها را با ایتیل‌دین ساخته و پرداخته‌اند که فقط نور ستاره‌ها و مهتاب را انعکاس می‌دهد و به خواب فرو می‌رود تا آن که کسی آنها را لمس کند، کسی که کلماتی را می‌گوید که آنها را از مدت‌ها پیش در سرزمین میانه فراموش کرده‌اند. خیلی وقت از زمانی که شنیده بودمشان می‌گذرد، و خیلی فکر کردم تا آنها را دوباره به خاطر آوردم.»

فرودو که می‌کوشید کتیبه روی تاق‌نما را رمزگشایی کند پرسید: «نوشته‌ها چه می‌گویند. فکر می‌کردم که حروف الفی را بلد، ولی نمی‌توانم اینها را بخوانم»

گندالف گفت: «این کلمات را به زبان الفیِ غربِ سرزمین میانه در روزگار پیشین نوشته‌اند، اما بیانگر چیز خاصی نیستند که برای ما اهمیت داشته باشد. فقط نوشته است درهای دورین، فرمانروای موریا. بگو دوست و وارد شو. و در زیر آن با حروف کوچک و ظریف نوشته: من ناروی، اینها را ساختم کله‌بریمبور اهل هولین این نشانه‌ها را رسم کرد.»

~ یاران حلقه، سفری در تاریکی

طرح دروازه‌های دورین

در طرح کامل درهای دورین که در بالا قابل مشاهده است، نمادهایی مختلف وجود دارد که برخی از آنها در نقل‌قول بالا مشخص شده‌اند؛ اما نشانه‌هایی دیگر وجود دارد که توضیح آنها خالی از لطف نخواهد بود.

  • حرف الفی بالا سمت چپ: حرف کالما (C) از تنگوار به نشان از کله‌بریمبور.
  • حرف الفی بالا سمت راست: حرف اوره (N) از تنگوار به نشان از ناروی.
  • نوشته‌های الفی روی تاق‌نما به کوئنیا: Ennyn Durin Aran Moria. Pedo Mellon a Minno. Im Narvi hain echant. Celebrimbor o Eregion teithant i thiw hin – که ترجمه فارسی آن در نقل‌قول بالا آمده است.
  • سندان و چکش و تاج و هفت ستاره: نمادهای دورین. تاج احتمالا تاج سلطنتی دورین است و هفت ستاره، نمادی از داس والار. نام هفت ستاره‌ای بود که واردا به عنوان هشداری دائمی و پایدار برای ملکور و خادمانش در آسمان نهاد و این هفت ستاره بودند که دورین اول را در مسیری قرار داد که به کشف خزد-دوم انجامید.
  • درخت الف‌های برین: گالاتیون، درخت سفیدی که توسط یاوانا برای الف‌های شهر تیریون از تمثال تلپریون ساخته شد.
  • ستاره میان درختان: نشان خاندان فئانور.
  • حرف الفی پایین: حرف آندو (D) از تنگوار به نشان از دورین.

کله‌بریمبور و آناتار در قسمت ۵ فصل ۲ سریال ارباب حلقه‌ها

مکالمه میان کله‌بریمبور و آناتار دارای نکات جالبی است که برخی از آنها را (نظیر ترس سائورون از نومه‌نور) به‌دلیل اینکه بخش‌هایی مهم از داستان را اسپویل می‌کنند، نمی‌توان به شکل کامل توضیح داد، اما در فصول آینده باید در انتظار آشکار شدن دلایل این ترس باشیم. آناتار برای راضی کردن کله‌بریمبور چند تن از این سلحشوران فانی را نام می‌برد و برخی از بینندگان ممکن است از خود بپرسند که چرا با وجود حق استفاده از نام تورین، اسم او در کنار ائارندیل، تور، برن و باراهیر یاد نشده است؛ با وجود اینکه نام تورین (تورامبار) چندین مرتبه در کتاب ارباب حلقه‌ها آمده است. دلیل عدم استفاده از نام تورین دلیلی مهم دارد! درست است که تورین تورامبارِ اژدهاکُش از مشهورترین سلحشوران آدمیان در میان الف‌هاست، اما کله‌بریمبور در بازه‌ای از دوران اول از ساکنان نارگوتروند بود و این حضور و تصمیمات اشتباه تورین بود که به جلب توجه مورگوت و سقوط شهر پنهان الف‌ها انجامید.

Finduilas is Led Past Turin at Nargothrond by Ted Nasmith

Finduilas is Led Past Turin at Nargothrond by Ted Nasmith

جزیره نومه‌نور، غربی‌ترین سکونت‌گاه آدمیان آرداست و از این نظر است که سائورون از ساکنان غربی‌ترین تا شرقی‌ترین نقطه (رون) یاد می‌کند. به‌هرحال حرف کله‌بریمبور در خصوص خطرناک بودن این حلقه‌ها برای انسان‌ها و تباه شدن ایشان درست از آب درمی‌آید:

«آدم‌ها بسیار سهل و آسان به دام گرفتار آمدند. آنان که نُه حلقه را به کار بردند، در روزگار خود توانا بودند، شاهان و جادوگران و سلحشوران باستانی. افتخار و ثروت بی‌کران به دست آوردند، اما همین مایه تباهی‌شان گشت.»

~ سیلماریلیون، حدیث حلقه‌های قدرت و دوران سوم

آوالونه و اره‌سئا در سریال حلقه‌های قدرت

در مکالمه میان فارازون و پسرش کمن، به دیدن برج سفید اره‌سئا اشاره می‌شود و توضیحی که او می‌دهد، برگرفته از همان چیزی است که در فصل آکالابت در سیلماریلیون می‌خوانیم:

«گاه و بی‌گاه هر وقت هوا صاف بود و خورشید از شرق می‌تافت، در دوردست غرب شهری سفید و درخشان و نیز بندرگاهی بزرگ و برجی را در ساحل می‌دیدند. … تیزبین‌ترینِ مردمانِ نومه‌نور قادر به دیدن این منظره از فراز منل‌تارما [بودند]. … اما دانایان این مردم می‌دانستند که آن سرزمین دوردست به راستی نه قلمرو قدسی والینور، که آوالونه، بندرگاه الدار بر روی اره‌سئاست، شرقی‌ترینِ سرزمین‌های نامیرایان.»

دیگر سخنان فارازون نیز برگرفته از سخنان و تفکرات بخش بزرگی از مردمی است که گزیده‌ای از آن در همان فصل بدین‌شکل آمده است:

«طمع نومه‌نوری‌ها به شهر نامیرایان که از دور می‌دیدند، و شهوت‌شان به زندگانی جاودانه و گریختن از مرگ و پایان گرفتن خوشی‌ها، شدت گرفت.»

الندیل سوار بر اسبی سفید از آرمنه‌لوس دور می‌شود

هنگامی که الندیل از تصاویری که پس از لمس پلان‌تیری دیده است، برای میریل سخن می‌گوید، او را سوار بر اسب و در حال دور شدن از آرمنه‌لوس می‌بینیم و به‌نظر می‌رسد که می‌توان ستونی از دود را برفراز شهر دید که ممکن است خبر از سرنوشتی شوم بدهد که قرار است در انتظار باورمندان به ارو و والار باشد. با توجه به زاویه نمایش داده شده از شهر، احتمالاً الندیل به زادگاهش آندونیه و همانجایی که پسرش آناریون در آنجاست، می‌گریزد.

همچنین او شمشیری با قبضه‌ای سفیدرنگ به کمر دارد که متاسفانه با وضوح مناسبی در طول حرکت قابل مشاهده نیست، اما به احتمال زیاد نارسیل است که آن را در اتاق مخفی برجی که در فصل اول میریل و گالادریل در آن دیدار می‌کنند، مشاهده کرده بودیم.

ائارین و کمن در سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

رنگ‌های قرمز و طلایی که ائارین و کمن با نوشته‌هایی آدوناییک بر لباس خود افزوده‌اند، برگرفته از ترکیب رنگ پرچم ناوگان آر-فارازون در کتاب سیلماریلیون است. رنگ خیمه و خرگاه نومه‌نوری‌ها در زمان حکومت فارازون، به رنگ‌های آبی و طلایی و سفید بود که این ترکیب رنگ نیز در لباس این دو و دیگر نقاط نومه‌نور نمایان است.

ممکن است برایتان این سوال پیش آمده باشد که چرا فارازون پس از رسیدن به سلطنت، با عنوان آر-فارازون شناخته می‌شود، در صورتی که پادشاه پیشین، با عنوان تار-پلان‌تیر شناخته می‌شد. تار- پیشوندی به زبان الفی کوئنیا با معنی «برین» بود که کاتبان نومه‌نوری در ابتدای نام شاهان و ملکه‌های حکمران خود قرار می‌دادند؛ اما در گذر زمان و گسترش طمع ساکنان نومه‌نور برای زندگانی جاودان، باعث شد که آموزه‌های والار و استفاده از زبان الفی کاهش یابد تا آنکه بسیاری از شاهان دیگر از پیشوند آدونایی آر- برای عنوان حکم‌رانی خود استفاده می‌کردند.

تصاویری که حلقه قدرت به گیل-گالاد نشان می‌دهد

ویلیا نیز به گیل-گالاد تصاویری تاریک از وقایع آینده را نشان می‌دهد که شامل انفجار، ماهی‌هایی در حال تلف شدن به‌دلیل خشک شدن یک رودخانه، سائورون در زره کامل، فردی با گوش‌های تیز (احتمالاً یک اورک؟) که در آتش می‌سوزد و اورکی که در حال نوشیدن چیزی مانند خون است. برای مشخص شدن دقیق معنای این تصاویر باید حداقل یک قسمت منتظر بمانیم اما به‌احتمال زیاد تمامی این تصاویر به نبرد اره‌گیون که در پیش است ارتباط دارند. گیل-گالاد پیش‌تر گفته بود که دو رودخانه (در کنار دیوارهایی قطور) از اره‌گیون در برابر حملات احتمالی محافظت می‌کنند. احتمالاً کندوکاو بیشتر دورف‌ها که در این قسمت شاهد آن هستیم، منجر به انفجاری تازه شده و مسیر رودهای محافظ اره‌گیون، که از کوه‌های مه‌آلود سرچشمه می‌گیرند، بسته شده و قوای آدار می‌تواند به سادگی به حریم دیوارهای اوست-این-ادیل برسد.

دورین و دیسا در بازار دورفی

دیسا و دورین چهارم در بازار قصد دارند یک گوی مرتبط با آوازخوانی دورف‌ها را برای تولد دختر کوچکشان هدیه‌ای بگیرند که با قیمت گزاف آن مواجه می‌شوند؛ افزایش قیمتی که فروشنده علت آن را دستور جدید شاه به‌عنوان خراجِ حلقه می‌نامد. بیدار شدن طمع غلبه‌ناپذیر به طلا در دورف‌هایی که حلقه‌های قدرت را داشتند، در سیلماریلیون اینگونه نقل شده است:

«دورف‌ها حلقه‌های خود را فقط برای به دست آوردن ثروت به کار گرفتند؛ اما خشم و نوعی طمع غلبه‌ناپذیر به طلا در دل‌هاشان برافروخته شد و بعدها بسا پلیدی‌ها که از آن به سود سائورون پدید آمد.»

~ سیلماریلیون، حدیث حلقه‌های قدرت و دوران سوم

دریاچه‌ای مرموز در خزد-دوم

گوی خریداری شده از دست دیسا می‌افتد و این دورف دوست‌داشتنی به دنبال آن پا در شکافی عجیب می‌گذارد که به یک دریاچه زیرزمینی منتهی می‌شود. پس از آنکه دیسا از قدرت صدای خود برای بیرون کشیدن آن گوی مرتبط با آوازخوانی استفاده می‌کند، اصواتی ترسناک در پاسخ به آن به‌گوش می‌رسد که به‌نظر صدای موجودی آبزی است تا یک بالروگ. آیا او هیولای نگهبان دریاچه است که یاران حلقه بعدها در جلوی دروازه غربی موریا با آن روبرو می‌شوند؟

نگهبان دریاچه در فیلم ارباب حلقه‌ها: یاران حلفه

شاه دورین سوم نمایندگان دیگر خاندان‌های دورف را به خزد-دوم دعوت کرده و به آنها پیشنهاد استفاده از حلقه‌ها را در ازای هزینه‌ای گزاف می‌دهد. برای آشنایی بیشتر از خاستگاه و تاریخچه اقوام مختلف دورف، بخش دورف‌ها از مقاله «معرفی نژادهای مختلف در سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت» می‌تواند در این امر راهگشا باشد.

کله‌بریمبور به میردانیا که نامرئی است کمک می‌کند

فلزکاران اره‌گیون در حال ساخت ۹ حلقه برای آدمیان هستند که ناگهان اتفاقاتی عجیب رخ می‌دهد. در میان این هرج‌ومرج کله‌بریمبور به‌سرعت دست به کار شده و پی می‌برد که فردی نامرئی با حلقه‌ای بر انگشت، عامل تمامی این آشوب‌هاست و با بیرون کشیدن آن انگشتر، میردانیا در برابر همگان ظاهر شده و از تجربه دهشتناک خود سخن می‌گوید. این توصیفات شبیه به موقعیتی است که فرودو یا بیل‌بو در فیلم‌ها با پوشیدن حلقه‌ی یگانه آن را تجربه می‌کنند. تالکین در نامه شماره ۱۳۱ می‌گوید که تنها سه حلقه‌ی الف‌ها هستند که قابلیت نامرئی کردن، یا در حقیقت انتقال افراد به جهان نادیدنی، را ندارند. جهان نادیدنی، جهان ارواح است و والار و مایار (که وجود اصلی ایشان یک روح و نه جسمی فیزیکی است) و الف‌های روشنایی که در آمان زیسته‌اند، می‌توانند در هر دو جهان دیده شوند. گندالف در ریوندل به فرودو چنین می‌گوید:

«اینجا در ریوندل هنوز بعضی از دشمنان عمده او زندگی می‌کنند: خردمندان الف، فرمانروایان الدار که از آن طرف دریاهای دور آمده‌اند. آنها از اشباح حلقه نمی‌ترسند، مثل کسانی که در قلمرو قدسی ساکن بوده‌اند، در عین حال در هر دو جهان زندگی می‌کنند و در مقابل دیدنی‌ها و نادیدنی‌ها قدرت زیادی دارند.»

«فکر کردم شبح سفیدی دیدم که مثل دیگران تیره نمی‌شد. پس آن گلورفیندل بود؟»

«بله، تو برای لحظه‌ای او را دیده‌ای که داشته به آن سوی دیگر می‌رفته.»

~ یاران حلقه، ملاقات‌های بسیار

 

دلیل اینکه دورف‌ها با استفاده از حلقه‌های خود نامرئی نمی‌شدند در کتاب‌هایی که سازندگان سریال به آن دسترسی دارند نیامده است اما اگر به کتاب سیلماریلیون نگاهی کنیم، این مسئله نه از سوی حلقه‌های قدرت، بلکه به‌خاطر ذات متفاوت دورف‌ها و ناتوانی آن حلقه‌ها در تبدیل آنها به سایه / نامرئی ساختن آنها بوده است:

«دورف‌ها به‌راستی مقاوم از آب درآمدند و دشوار رام می‌شدند؛ آنان تاب تحمل سلطه دیگران را نمی‌آوردند و پی بردن به عمق افکار و اندیشه آنان دشوار است و نیز نمی‌توان به سایه تبدیل‌شان کرد.»

~ سیلماریلیون، حدیث حلقه‌های قدرت و دوران سوم

حلوت کردن میردانیا و آناتار

هنگامی که آناتار و میردانیا تنها هستند، به‌نظر می‌رسد که فرمانروای دوم تاریکی به‌نوعی مجذوب گالادریل شده است. این نخستین باری نیست که یک فرمانروای تاریکی در کتاب‌های تالکین مجذوب شخصیت‌های زیبای داستان می‌شود. یکی از این مثال‌ها را با جزئیات بیشتر در کتاب برن و لوتین می‌توان یافت؛ با این حال در ترجمه فارسی کتاب سیلماریلیون به‌طور خلاصه چنین آمده است:

«آنگاه مورگوت به زیبایی [لوتین] نگریست و شهوتی اهریمنی و طرحی پلیدتر از هر چه تا به آن هنگام از گاه گریختن از والینور در سر پخته بود، به دلش راه یافت.»

مراسم سوگواری نومه‌نوری در فصل دوم سریال

سکانسی که الندیل و تعدادی از نومه‌نوری‌ها به‌یاد مردگان خود شمع‌هایی روشن کرده و بر روی آب قرار می‌دهند، شامل مراسمی ساخته و پرداخته سریال است، اما بخشی از جمله‌ای که کشیش اعظم به زبان می‌آورد («در سرزمین سبز دوردستی زیر آفتابی که شتابان می‌دمید»)، نقل‌قولی مستقیم از جملات پایانی کتاب بازگشت شاه است که تجربه فرودو از ورود به غرب را بیان می‌کند. روح آدمیان پس از مرگ مدتی را در تالارهای ماندوس در والینور سپری می‌کند و پس از آن است که به محلی نامشخص و خارج از مرزهای آردا می‌روند که ارو ایلوواتار آن را برای آدم‌ها مقدر کرده است.

حضور یک کشیش و معبدی قدیمی برای باورمندان به قدرت‌های والار و خالق یگانه‌ی آردا، اِرو ایلوواتار، ممکن است برای مخاطبان امروزی و بدون دسترسی به منابع بیشتر (نظیر سیلماریلیون و نامه‌های تالکین) مسئله‌ای قابل درک و کاملاً منطقی باشد و نمایش امروزی چنین موضوعی، امری بسیار ساده‌تر است تا تلاش برای شرح مفهومی که تالکین مجبور به نوشتن چندین نامه مختلف برای توضیح کامل آن شده بود. به‌هرحال با مطالعه دقیق منابعی که نویسندگان سریال نمی‌توانند از آنها استفاده کنند، درمی‌یابیم که با وجود اعتقاد به خدایی یکتا (ایلوواتار) در میان مومنان نومه‌نوری (کسانی که به والار و آموزه‌های الدار در خصوص آنها باور داشتند، مومنان نامیده می‌شدند)، آنها هیچ معبدی نداشته و هیچ کس یا چیزی را نمی‌پرستیدند. تنها رسمی که می‌توان آن را نزدیک به «پرستش» دانست، مراسمات خاص شکرگزاری بر فراز منل‌تارما بود. در کتاب سرشت سرزمین میانه، بخشی از نامه شماره ۱۶۵ تالکین در این خصوص آمده است:

«بدین‌سان نومه‌نوری‌ها سرآغاز خیری عظیم و تازه به عنوان گروهی یکتاپرست بودند؛ اما … تنها یک نقطه فیزیکی برای «پرستش» داشتند: قلۀ کوه منل‌تارما «ستون آسمان‌ها» … اما هیچ ساختمان یا معبد در آنجا نبود، چرا که جمله سازه‌هایی اینچنین برای عبادت، تداعی‌گر اهریمن بودند.»

مجسمه نیه‌نا در نومه‌نور

مجسمه‌ای که در این سکانس مشاهده می‌شود، تمثال نیه‌نا است. ایزدبانوی والار، خواهر نامو و ایرمو که به تنهایی در مرزهای غربی جهان ساکن است. نیه‌نا در مرتبه‌ی یکی از هشت آراتار، قدرتمندترین والار قرار دارد. ماتم و سوگواری قلمروی اوست و تالارهایش در دوردست‌های غرب، برای صدمات آردا می‌گرید. بخش او در موسیقی آینور یکی از عمیق‌ترین دل‌تنگی‌هاست و از آن، سوگ و ماتم وارد جهان تازه خلق شده گشت.

او تحمل، شکیبایی و ترحم را تعلیم می‌دهد؛ به ندرت، به قلمروی دلشاد والمار سفر می‌کند اما اغلب برای دلداری و رهنمود آنانی که در تالارهای انتظار برادرش، ماندوس هستند، بدانجا می‌رود. اولورینِ مایا، کسی که بعدها تحت عنوان گندالف به سرزمین میانه سفر کرد چیزهای زیادی از او آموخت.

او در خلق دو درخت والینور، با سوگواری بر پشته‌ی ازه‌لوهار و آبیاری کردنش با اشک‌های خود، نقش ایفا نمود. بعد از نابودی درختان توسط ملکور، او بار دیگر بر روی باقی‌مانده‌ی مجروح درختان سوگواری کرد، پلیدی اونگولیات را پاک نمود و در به بار آوردن آخرین میوه و گل آن‌ها که خورشید و ماه شد یاری رساند.

Nienna the Compassionate by Haru Herlambang

Nienna the Compassionate by Haru Herlambang

دلسوزی نیه‌نا، هنگامی که ملکور از والار تقاضای بخشش کرد، با حمایت وی از ملکور آشکارتر می‌شود. اگرچه او زمان خود را برای سوگواری آسیب‌هایی که ملکور به آردا وارد کرده بود صرف می‌کرد، زمانی که ملکور پس از سه دوره حصر دعوی ارائه کرد، نیه‌نا به طرفداری از او سخن گفت.

البته این مجسمه و مسئله‌ای که کشیش به آن اشاره می‌کند نیز همان مشکلی که بالاتر بیان شد را در خود دارد و همانطور که تالکین در نامه ۱۶۵ خود در باب افراد باورمند ساکن غرب چنین گفته است:

«در [نومه‌نور] جمله چیزها و باشندگان و قدرت‌هایی که به‌نظر شایسته‌ی پرستش هستند، حتی ایزدان (والار)، مورد پرستش واقع نمی‌شدند.»

والاندیل در آغوش الندیل جان می‌سپرد

انتخاب نام والاندیل توسط نویسندگان برای این دوست نزدیک ایسیلدور در اینجا معنی پیدا می‌کند و این مرگ دردناک اوست که گویی باعث شده ایسیلدور بعداً کوچک‌ترین پسر خود را والاندیل بنامد. به‌هرحال نگارنده امیدوار است که کِمِن به مرگی بسیار دردناک دچار شود.

آناتار در حال سخنرانی برای گوایت-آی-میرداین

آناتار با مهارت تمام به فریب فلزکاران اره‌گیون و کله‌بریمبور می‌پردازد و نقش موثرتر او و اینکه جای خود را در دل و ذهن آنها باز می‌کند، به زیبایی تمام در سریال به نمایش گذاشته شده است.

«سائورون همۀ صناعت‌های خود را بر روی کله‌بریمبور و همکاران آهنگر او، که انجمن اخوتی بسیار نیرومند در اره‌گیون با نام گوایت-آی-میرداین تشکیل داده بودند، به‌کار بست … طولی نکشید که سائورون گوایت-آی-میردان را تحت نفوذ خود درآورد.»

~ قصه‌های ناتمام، سرگذشت گالادریل و کله‌بورن

گلوگ تلاش می‌کند موهای گالادریل را ببرد

در سکانس‌های پایانی سریال، اورکی به نام گلوگ قصد بریدن موهای گالادریل را دارد و این علاقه به موهای او از کتاب‌های تالکین خارج نیست. موهای گالادریل به‌خاطر زیبایی توسط افراد مختلف ارزشمند شمرده شده‌اند و احتمالاً همگی شما با درخواست گیملی برای یک تار موی او (که در جواب سه تار مو دریافت می‌کند)، آشنا هستید. فئانور نیز خواهان موهای گالادریل بود اما گالادریل دست رد بر سینه او زده بود. این سکانس با الهام از همین ارزشمند به‌نظر رسیدن موهای او برگرفته شده است.

نظر شما درباره قسمت ۵ فصل ۲ سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت چیست؟ کدام بخش از آن نیازمند توضیحات بیشتر است که در این تحلیل به آن پرداخته نشده است؟

درباره الوه

۶ دیدگاه

  1. خب آخرش متوجه نشدم بالاخره برای کیا قرار بود ساخته بشه اون حلقه ها

  2. بسیار عالی و جامع

  3. مقاله رو آدم می‌خونه به وجد میاد. تک‌تک جمله‌ها هدفدار و پشتش کلی اطلاعاته ^_^ حتی ما هم به‌درستی قدر شما رو نمی‌دونیم شاه کبود ردا *_*

  4. سلام و عرض و احترام خدمت همه عوامل این سایت و علاقمندان آثار تالکین من سال۲۰۱۴ وقتی که قسمت آخر سه گانه هابیت منتشر شداتفاقی با این سایت آشنا شدم نقشه سرزمین میانه رو تو این سایت دانلود کردم چون انگلیسی بلد نبودم فقط عکساشو نگاه میکردم خلاصه که خواستم از همه دوستان نویسنده منتشر کننده همه دست اندرکاران این سایت یه تشکر ویژه بکنم کامل ترین اطلاعات جهان آردا رو به زبان فارسی دارید بعضی از دوستان در بقیه شبکه های اجتماعی فعالیت های دارند ولی خب اطلاعاتشون مثل شما نیست شما جوری ریز توضیح میدین انگار تو سرزمین میانه زندگی میکنید مرسی ممنونم از همتون

  5. دختر‌خوانده فرودو

    عجب جزئیاتی.. واقعاا لذت بردم.
    ممنونم زیااااد ☆

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

x

شاید بپسندید

انتشار قسمت ۵ فصل دوم سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

انتشار قسمت ۵ فصل دوم سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

قسمت پنجم سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت با نام تالارهای سنگی (Halls of Stone) که ...