آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی انگلیسی - L - لوتین تینوویل (شاه‌دخت دوریات)

لوتین تینوویل (شاه‌دخت دوریات)

لوتین اثر kimberly80

Lúthien by kimberly80

تاریخ: دو دوران پیش از بازگشت نولدور به دنیا آمد و در سال ۵۰۳ دوران اول درگذشت

نژاد: اِلف (البته بعداً تصمیم گرفت که همانند آدمیان، فانی شود)

گروه: سیندار

فرهنگ: الف‌های دوریات

خانواده: لوتین دختر شاه تین‌گول اهل دوریات و ملیان مایا بود

سکونت‌گاه‌ها: بزرگ شده در دوریات؛ پس از بازگشت به زندگی همراه با برن در تول گالن، جزیره‌ای سبز در رود آدورانت سکونت داشت

تلفظ: loo’thi-en tinoo’viel (th همانند th در ‘cloth’)

معنی: به‌نظر می‌رسد «لوتین» به معنای «ساحره» باشد[۱]؛ «تینوویل» به معنی «بلبل» است (ترجمه تحت‌الفظی «دختر تاریک و روشن»)

عناوین: زیبا، تینوویل

دخترِ شاه تین‌گول اهل دوریات و ملیانِ مایا که گفته می‌شود زیباترین کس در میان نژاد الف‌ها بوده است. بِرِن به‌هنگام پرسه زدن در قلمرو پدرِ لوتین با او مواجه می‌شود و پس از مدتی این دو عاشق یکدیگر می‌شوند. زمانی که لوتین برن را نزد پدرش می‌برد، تین‌گول از اینکه شاه‌دخت میل به ازدواج با یک فانی را دارد بهت‌زده می‌شود. ازاین‌رو پدر دختر، تکلیفی را بر برن تحمیل می‌کند که در گمانش غیرممکن می‌نماید: بازپس‌گیری یک سیلماریل از تاج آهنین مورگوت. بنابراین برن، دوریات را در پی این پویش نومیدانه ترک می‌کند.

پس از گذر زمانی، یک تاریکی بر دل لوتین می‌افتد و به‌واسطه مادرش ملیان درمی‌یابد که علت آن چیست: برن توسط سائورون گرفتار و در سیاه‌چال‌های تول-این‌-گائورخوت زندانی شده است. اگرچه تین‌گول سعی در متوقف کردن دختر دارد، لوتین از دوریات برای نجات احتمالی برن، راهی می‌شود. با از سر گذراندن ماجراجویی‌های بسیار و به یاری هوآنِ تازی، این دو به جزیره سائورون می‌رسند. به‌واسطه جادوی لوتین و زور هوآن، سائورون شکست خورده و برن آزاد می‌شود. پس از مدتی برن دوباره راهی آنگباند می‌شود و لوتین او را همراهی می‌کند.

آنها به کمک نیروهای لوتین از دروازه‌های آنگباند که گرگ عظیم‌الجثه‌ای به نام کارخاروت نگهبانشان است، می‌گذرند. با رسیدن به سریر تاریک، دختر افسونی را به کار می‌گیرد تا مورگوت و تمام بارگاه او در خوابی عمیق فرو روند و برن بتواند یک سیلماریل را از تاج آهنین بیرون بکشد. در هنگام بازگشت به دروازه‌ها، کارخاروت راه گریز آنها را سد کرده است. برن آن جواهر تقدیس‌شده را برای دفاع بالا می‌برد اما آن گرگ غول‌پیکر دست او را از مچ کَنده و سیلماریل را می‌بلعد. ولیکن سیلماریل توسط خود واردا چنان تقدیس شده بود که در برخورد با هر جسم ناپاک آن را پژمرده کند و بسوزاند. امعا و احشای گرگ شروع به سوختن کرده و او زوزه‌کشان به سوی جنوب می‌گریزد.

لوتین برن را شفا می‌دهد و آنها سرانجام به تالارهای پدرش در مِنه‌گروت بازمی‌گردند. در آنجا خبر ورود گرگ مجنون به سرزمین تین‌گول به گوششان می‌رسد و برن به همراه شاه و دو تن دیگر برای شکار گرگ راهی می‌شوند. پس از فرا رسیدن شب آنها بازمی‌گردند؛ گرگ کشته شده و سیلماریل بازیابی شده است، اما برن زخمی کاری برداشته است. بنابراین پسر در می‌گذرد و اندکی بعد روح دختر نیز از شدت اندوه جسمش را در پی پسر ترک می‌گوید.

روح آنها در تالارهای ماندوس در منتهی‌الیه غرب جهان با یکدیگر دیدار می‌کنند و لوتین در آنجا ترانه‌ای چنان نیرومند و زیبا می‌خواند که حتی دل سخت ماندوس را نیز به درد می‌آورد. بنابراین سرنوشتی یکتا به دختر اعطا می‌شود: که فانی شود و همراه برن به سرزمین میانه بازگردد و برای زمانی کوتاه اما شادمان در جزیره سبز تول گالن در میان رود آدورانت سکنی بگزینند.

برخورد برن و لوتین اثر Elena Kukanova

Encounter of Beren and Lúthien by Elena Kukanova

یادداشت‌ها:

[۱] حداقل بنا بر فصل ریشه کلمات (تاریخ سرزمین میانه جلد ۵، راه گم‌شده و دیگر نوشته‌ها، فصل ۳ ریشه کلمات)

درباره الوه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

x

شاید بپسندید

ترجمه فارسی کتاب برن و لوتین پایان یافت

شرح مطالب درون کتاب برن و لوتین

ممکنه براتون سوال باشه که کتاب «برن و لوتین» که ترجمه فارسیش تو راهه، چیه ...