آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی انگلیسی - S - سائورون (دومین فرمانروای تاریکی)

سائورون (دومین فرمانروای تاریکی)

سائورون - دومین فرمانروای تاریکی و ارباب حلقه‌ها

«از کهن‌روزگاران مایایی بود سائورون‌نام …»

(حدیث حلقه‌های قدرت و دوران سوم)

سائورون که در اصل مایایی از قوم آئوله بود، خیلی زود توسط ملکور فریفته شد و به معتمدترین دستیارش بدل گشت. در نبردهای بلریاند، سائورن دهشتناک‌ترین خدمتگزار مورگورت بود، اما پس از جنگ خشم و تبعید فرمانروای تاریکی، سائورون قدرت گرفت و به بزرگترین دشمن الف‌ها و انسان‌ها در دوران‌های دوم و سوم بدل گشت.

 

گذشته‌ی سائورون پیش از دوران اول:

سائورون از مهترین مایار (و یا شاید مهترینشان) بود و در آغاز روزها در خدمت آئوله‌ آهنگر بود. او از آئوله بسیار چیزها در آهنگری و صناعت آموخت، دانشی که هزاران سال بعد به هنگام بنای باراد-دور و ساخت حلقه‌ی یگانه از آن بهره برد.

در نخستین روزها، ملکور سائورون را فریفت و او را به خدمت خود در آورد و سائورون بزرگترین و مورداعتمادترین پیرو او شد. وقتی اوتومنو همچنان در تاریکی شمال جهان استوار بود، به سائورون حکمرانی دژ کهتر آنگباند عطا شد. سرانجام والار بر ملکور یورش بردند و او را در زنجیر به والینور آوردند، اما سائورون گریخت.

 

 سائورون در دوران اول:

در زمانی که ملکور در آمان اسیر بود، آنگباند برای بازگشت او مهیا می‌شد و باید فرض کرد که سائورون در سرزمین میانه ماند. پس از تاریکی والینور، ملکور به سرزمین میانه بازگشت و جایگاهش در آنگباند را بدست گرفت. کمی بعد، مدتی به سرزمین‌های شرقی سفر کرد تا انسان‌های نوخاسته را بجوید، و دیگربار سائورون را به فرماندهی نیروهایش گماشت.

با اینکه سائورون بدون تردید، به کارهای پلید در خدمت اربابش ادامه داد، اما چیزی ازین کارها تا قرن‌ها پس از بازگشت ملکور به گوش ما نمی‌رسد، تا روزهای پس از داگور براگولاخ.  تا دو سال پس از داگور براگولاخ، برج فین‌رود، میناس تی‌ریت، از گذرگاه سیریون در برابر نیروهای مورگوت حفاظت می‌کرد. در سال ۴۵۷ دوران اول، سائورون شخصاً به برج آمد. او طلسمی از ترس بر الف‌های نگهبان برج افکند، و آنها یا کشته شدند و یا به نزد فین‌رود در نارگوتروند بازگشتند.

سائورون سپس در میناس‌تی‌ریت اقامت برگزید و شخصاً از فراز برج گذرگاه سیریون را تحت نظر گرفت. جزیره‌ای که برج در آن واقع بود و پیشتر تول سیریون نامیده می‌شد، به تول-این-گائوروت، جزیره‌ی گرگ‌خویان نامگذاری شد.

پس از داگور براگولاخ، آخرین بازماندگان خاندان بئور پراکنده شدند. باراهیر، مهتر خاندان با پسرش برن و ۱۱ تن دیگر در بلندی‌های دورتونیون در تارن آیلوین پناه گرفتند و برای مدتی از مورگوت مخفی ماندند. سائورون برای یافتن و نابودکردن این گروه یاغیان درمانده فرستاده شد. او این کار را با دستگیر کردن گورلیم، یکی از افراد باراهیر انجام داد، و با استفاده از جادوی خود، اردوگاه یاغیان را پیدا کرد و همۀ افراد او را بجز پسرش برن از بین برد.

برن از میان راه‌های خطرناک ارد گورگوروت به سمت جنوب فرار کرد و ارتش گرگینه‌های سائورون نتوانستند او را بگیرند. هرچند سرنوشت سرانجام برن را به چنگ این خادم مورگوت انداخت: چند سال بعد، وقتی برن در جستجوی سیلماریل به شمال می‌رفت، سائورون او را به همراه فین‌رود و همراهانش دستگیر کرد و آنها را در تول-این-گائوروت زندانی نمود.

Sauron by Insant

Sauron by Insant

سائورون چیزی از ماموریت برن نمی‌دانست. با خطری که به جانب خود با اربابش احساس میکرد، گرگ‌هایی را به میان سرزمین الف‌ها فرستاد و در همین حال برن، فین‌رود و همراهانشان را به مغاکی عمیق افکند آنها در آنجا یکی پس از دیگری طعمه‌ی گرگینه‌های سائورون می‌شدند، تا آنکه در نهایت همه جز برن هلاک شدند. آنگاه که گرگینه فین‌رود را کشت، لوتین همراه با هوآن، سگ تازی والینور به جزیره‌ی سائورون آمد. سائورون یکی پس از دیگری گرگ‌هایش را برای پی بردن به آواز لوتین فرستاد، و یکی پس از دیگری به دست هوآن کشته شدند. در آخر، او گرگ عظیم درائگلوین را فرستاد، و او نیز بدست هوآن زخمی کاری خورد، اما نزد اربابش بازگشت و با آخرین نفس‌هایش او را  از خطر آگاه کرد.

بدین ترتیب سائورون به یکی از سخت‌ترین شکست‌هایش دچار شد. او قالبی به خود گرفت که گرگ-سائورون نامیده می‌شد، کالبد گرگینه‌ای عظیم، و برای رویارویی با دشمنانش برون رفت. ابتدا به لوتین حمله برد اما تحت افسون او لغزید و هوآن بر او جهید. با اینکه ظاهرش را تغییر داده و مبارزه می‌کرد، نمی‌توانست بگریزد. در نهایت او برج را به لوتین تسلیم کرد و هوآن رهایش کرد. او به شرق و پس از آن به دورتونیون گریخت، جایی که در جنگل‌های کاج تاریک تائور-نو-فوئین آن اقامت کرد.

 

سائورون در دوران دوم:

سائورون پس از جنگ خشم و شکست اربابش مورگوت، برای مدتی به شرق جهان گریخت. دوره‌ای هزار ساله گذشت بی‌آنکه نشانی از وی در غرب سرزمین میانه دیده شود. با پایان هزاره‌ی اول دوران دوم سائورون بازگشت. او سرزمین کوهستانی و محصور موردور را از آن خود کرد و ساخت برج سیاه عظیمش، باراد-دور، را در آن آغاز کرد.

آغاز حکومت سائورون به عنوان ارباب تاریکی را می‌توان از این زمان دانست: او برای خود هدفی کمتر از تصرف سرزمین میانه و شاید حتی نومه‌نور متصور نبود.

برای مدت ششصد سال او سیاست دوگانه‌ای را در پیش گرفت. در ظاهر آناتار، خداوندگار هبه‌ها، الف‌های اره‌گیون را آموزش میداد و به آنها اسراری آموخت که فقط مایایی از قوم آئوله میتوانست بلد بوده باشد. با استفاده از دانش او، حلقه‌های قدرت ساخته شدند، اما همچنان که با الف‌ها همکاری میکرد به ساخت استحکامات در موردور ادامه داد تا آن را به دژی غیرقابل نفوذ تبدیل کند.

آناتار و کله‌بریمبور در بازی سرزمین میانه: سایه موردور

 

شکل‌های سائورون:

تمام آینور توانایی تغییر ظاهرشان را داشتند، اما هیچ یک به انداز‌ه‌ی سائورون اشکال مختلف به خود نگرفتند. به نظر می‌رسد در دوران اول،  قالب عادی او یک جادوگر سیاه بود که سپاهی از موجودات شیطانی و مخصوصا گرگینه‌ها و موجوداتی از این دست را به فرمان خود داشت. با این حال او بارها تغییر شکل داد، به‌ویژه در نبردش با هوآن،بعضی از اشکالی که او به خود گرفت عبارتند از:

گرگ-سائورون این همان ظاهر گرگ دیوآسایی است که او هنگامی که از قلعه‌اش در تول-این-گائوروت به جنگ هوآن رفت به خود گرفت. در میانه‌ی جنگ، در تلاشش برای فرار ظاهرش را به ماری تغییر داد. در نهایت، پس از آنکه هوآن او را رها کرد، خفاش بزرگی شد و به شرق گریخت، در حالی که «خون از گلویش بر درختان میچکید.»

یادداشت‌ها:

این نکته بسیار قابل توجه است که به حضور سائورون در جنگ خشم هیچ اشاره‌ای نمی‌شود. او پس از دست دادن جزیره‌اش به دورتونیون گریخت. تا پس از جنگ خشم، جایی که او با ائونوه، فرمانده نیروهای والار گفتگو می‌کند، چیز دیگری در مورد او گفته نمی‌شود،این حقیقت ساده که سائورون از پاکسازی مورگوت جان سالم به در می‌برد نکات بسیاری در خود مستتر دارد و قویا این نکته را که او نقش فعالی در جنگ نداشته است مطرح می‌کند. این موضوع با آنچه که ما از شخصیت سائورون میدانیم هم سازگار است – او همواره ترجیح می‌دهد تا از پشت صحنه رخدادها را مطابق میل خویش پیش برد. در موارد نادری که او شخصاً وارد نبرد ‌می‌شود، همواره شکست می‌خورد. این موضوع شاید در تفسیر تصمیم او در انتهای دوران دوم برای نجنگیدن با ارتش‌های نومه‌نور هم کمک‌کننده باشد.

او در آتشفشان اورودروین، مخفیانه حلقه‌ی یگانه را ساخت. بنا بود که این اولین حمله‌اش در تسخیر غرب باشد-وسیله‌ای که با آن از افکار حاملان دیگر حلقه ها آگاه شود و آنها را کنترل کند. با این حال نقشه‌اش شکست خورد: الف‌ها از حضور شوم او آگاه شدند و حلقه‌هایشان را از دست خارج کردند.

سائورون که از این شکست به خشم آمده بود، سپاهیان موردور را که ۶۰۰ سال در کار ساختشان بود آزاد ساخت و اریادور را تصرف کرد و سرزمین اره‌گیون را که حلقه‌ها در آن ساخته شده بودند نابود کرد.گرچه الف‌ها از نومه‌نور درخواست کمک کردند و سپاه تار-میناستیر نیروهای سائورون را تارومار کردند. پس از این جابجایی، سائورون به دنبال پی‌ریزی قدرت در قلمروهای شرقی رفت و سرزمین‌های غربی را برای قرنها در صلح باقی گذاشت.

وقتی آر-فارازون تاج نومه‌نور را در سال ۳۲۵۵ دوران دوم غصب کرد، قلمرو شرقی در حال گسترش سائورون را به عنوان یک تهدید دید. او ناوگان عظیمی ساخت و تجهیز کرد و به سرزمین میانه بادبان کشید و در اومبار در جنوب دهانه‌های آندوین به خشکی آمد. آر-فارازون به سائورون حکم کرد که تسلیم فرمان او شود، و سائورون با مشاهده عظمت سپاه نومه‌نور که بسیار فراتر از سپاه او بود، و با این فکر که دشمنانش را به جای زور با حیله‌گری شکست دهد، تسلیم شد.

درباره الوه

x

شاید بپسندید

تریلر معرفی بازی ارباب حلقه‌ها: قصه‌های شایر منتشر شد

تریلر معرفی بازی ارباب حلقه‌ها: قصه‌های شایر منتشر شد

بازی Tales of the Shire که به‌دست Wētā Workshop ساخته و توسط Private Division منتشر ...