عبارتی که گاهی به اشتباه برای میناس تیریت در گوندور استفاده می شد، اما در حقیقیت خاصا به هفتمین و بالاترین حلقه مستحکم شهر اشاره دارد.
ا
ارواح (ارواح غیر مادی)
ارواح بدون جسم که عمدتا به انسان های مرده اشاره دارد. خصوصا آنهایی که به جای عزیمت و دنبال کردن سرنوشت طبیعی شان ، به واسطهی شرایط محیطی غیر معمولی حبس شدند. از ارواح در داستان های تالکین نام برده شده است اما بیشتر به شکل نمادین و یا به شکل تشبیهی. برای مثال هنگامی که هورین در دورهی اول ،دوران حبسش را در انگباند به پایان رساند ، آنهایی که او را دیدند ، تصور کردند که او یک جنگجوی شبح مانند است که در حال بازگشت از مرگ می باشد. (اگرچه او حقیقتا زنده بود) این نشانگر آن است که ساکنان سرزمین میانه وجود ارواح را یک حقیقت ساده می پنداشتند.
ه ندرت پیش می آید که ارواح، بی پرده در جایی پدیدار شوند. برای مثال، پس از آن که گورلیم به باراهیر ، پدر برن خیانت کرد. برن خواب دید که روح گورلیم در کنار یک دریاچه پیش او آمد و به خیانت خود اعتراف کرد. اگرچه این تنها یک خواب بود اما در واقع رویدادی واقعی به حساب می آمد. اگرچه کاملا مبهم بود اما این می بایستی تا حدی از منابع ماوراء الطبیعه سرچشمه گرفته باشد.
انواری ناشناس که در باتلاق مردگان دیده می شد ، به نظر می رسد همان چیزی بود که ارواح نامیده می شد. البته در مورد آنها دلایل کمی وجود دارد که بتوان تصور کرد که آنها ارواح همان هایی هستند که در باتلاق مرده اند. به نظر می رسد آنها بیشتر یک خاطرهی روح مانند و یا اثری باشند از کشتار عظیمی که در آن منطقه روی داده بود.
نه تنها انسان ها ، بلکه آنهایی هم که در ردیف آینور بودند ، چیزی شبیه به روح داشتند که می توانست آزاد شود. لوتین در رویارویی با سارون، تهدید می کند که اورا از کالبد جسمانی اش محروم می کند و به سان یک روح نزد مورگوت می فرستد. ظاهرا سارون این تهدید را جدی گرفته . بنابراین ما باید فرض کنیم که او می توانسته از یک روح ساخته شده باشد.(درواقع ، از یک منظر، این دقیقا همان چیزی است که پس از سقوط بارادور برای او رخ داد.)
بیشتر ارواح در داستان های تالکین آنهایی هستند که در مسیر های مردگان و در زیر کوهستان اشباح ساکن بودند. به واسطهی نفرین ایزیلدور ارواح انسان ها در سرزمین میانه نگاه داشته شد. آنها محکوم شده بودند به سرگردانی در کوه های سفید تا زمانی که به پیمانشان عمل کنند. هنگامی که در جنگ حلقه آراگورن آنها را آزاد کرد ، انها در میان باد ها محو شدند و سرانجام توانستند سرنوشت خود را دنبال کرده و به خدمت ماندوس و فراتر از آن سفر کنند.
ایتیلین شمالی (سرزمینهای شمالی گوندور، ورای آندویین)
بخش شمالی ایتیلن که بین آندوین و افل دوات قرار داشت و نسبت به همتای جنوبیاش کوچکتر بود. پناهگاه هنت آنون و دشت کورمالن در این ناحیه قرار داشت.
اشباح نُهگانهی حلقه (خادمان حلقهی یگانه)
زمانی که الفها از حلقهی اعظم سائورون مطلع شدند برنامهی او برای به بندگی در آوردن ایشان شکست خورد، اما سائورون توانست در جنگ با الفها، حلقههای قدرت زیادی را از ارهگیون جمع آوری کند.
از میان آنان، شانزده حلقه را برای به دام انداختن نژادهای فانی آردا به کار برد که بخش بزرگی از آنان به آدمیان داده شد. آدمیانی که به سادگی زیر سایهی قدرت و بندگی فرمانروای تاریکی قرار گرفتند. بنابراین او نُه حلقهی قدرت را به نُه نفر از فرمانروایان آدمیان اهدا کرد و آنان آرام آرام تحت سلطهی قدرت او قرار گرفتند تا به اشباح تبدیل شدند. و سائورون بر آنان چیره گشت و آنها بندهی حلقهی یگانه گشتند. در پایان دوران دوم، اینها بزرگترین و هولناکترین خادمان سائورون بودند، و تا زمان جنگ حلقه، در پایان دوران سوم، سرزمین میانه را در تسخیر خود داشتند.
ارباب نزگول (سر دسته نه سوار سیاه)
سردسته و وحشتانگیزترین فرد میان نُه سوار اشباح حلقه یا نزگول، مردانی که توسط سائورون و به واسطهی حلقههای نهگانه به خدمت او درآمدند. نزگول اعظم که جادوگری قدرتمند بود، با عنوان شاه جادوپیشه برای خود پادشاهی آنگمار را برای قرنها در دوران سوم برقرار نگاه داشت و ویرانه های دونهداین در شمال را زیر حکومت داشت. مدتها پس از آن با همیاری دیگر نزگول، به جستجوی حامل حلقه پرداخت و نیروهای تاریکی را در نبرد دشتهای پله نور رهبری کرد.
پیشگویی شده بود که او توسط مردان کشته نخواهد شد و نهایتاً این موضوع به حقیقت پیوست چرا که توسط زنی، ائووین اهل روهان و به کمک مریادوک برندی باکِ هابیت کشته شد.