ترجمهای از موریکوئندی، نامی است که به الفهایی که هرگز به آمان نرسیده و یا نور دو درخت والینور را ندیده بودند گفته میشود. این نام نه تنها شامل آواری میشد که فراخوان والار برای سفر به غرب را نپذیرفتند، بلکه همچنین شامل اومانیار هم میشد که فراخوان را پذیرفتند اما به سرزمین آمان نرسیدند.
ادامه مطلب »ا
الفهای سیریون (تبعیدیان گوندولین و دوریات)
تمدنی با عمر کوتاه از الفها که در سرزمینهای مصب سیریون در آخرین روزهای دوران اول پا گرفت. این مردم الفهایی بودند که از تخریب قلمروهای بزرگ بلریاند، به خصوص گوندولین و دوریات فرار کرده بودند. این سرزمین نه بوسیله مورگوت، بلکه توسط فرزندان باقی مانده فئانور که به دنبال سیلماریلی از الوینگ بودند که در میان الفهای سیریون ساکن ...
ادامه مطلب »الفهای اوسیریاند (لایکوئندی)
«آموختگی الفهای اوسیریاند با بیشه چنان بود که ایبسا بیگانهای سرزمینشان را سر به سر میپیمود و هیچکس را نمیدید.» یک نام برای لایکوئندی، یا الفهای سبز، که در سرزمین اوسیریاند مابین رود گلیون و کوههای آبی ساکن بودند. در اصل، آنها یک شاخه از ناندور بودند که خیلی دیر به بلریاند آمدند. آنها با تینگول و گیردان متحد شدند ...
ادامه مطلب »الفهای نارگوتروند (مردمان فینرود فلاگوند)
الفهایی که از فینرود فلاگوند پیروی میکردند که تحت حکومت او در ارگ زیرزمینی نارگوتروند در سواحل رود ناروگ ساکن شدند.
ادامه مطلب »الفهای سیاهبیشه (سیلوانهای پیرو تراندویل و خویشاوندانش)
منطقه سیلوان نشین که شامل قلمرویی در قسمتهای شمالی سیاهبیشه میشد و تراندویل بر آن حکم میراند. یادداشتها: ۱) در ضمیمه ب ارباب حلقهها، گفته شده است که در اوایل دوران دوم مهاجرت بسیاری از الفهای سیندار از لیندون دیده شد و بعضی از این مسافرین قلمروهای جنگلی تاسیس کردند. همچنین به صراحت گفته شده است که «تراندویل شاه نواحی ...
ادامه مطلب »