واژهی سینداری برای واحد نومهنوری که لار نیز نامیده میشود. فاصلهای معادل ۵۰۰۰ گام نومهنوری را اندازه میگیرد. مسافتی که کم و بیش به طور دقیق برابر با سه مایل امروزی یا یک لیگ است. واژهی مذکور از ریشهی الفی «ایستادن» یا «توقف کردن» میآید زیرا ارتشهایی که رژه میروند معمولاً پس از طی مسافت یک دائور، برای استراحت توقف ...
ادامه مطلب »د
دشمن تاریک (نامی که فیانور به ملکور داده بود)
از نخستین زمان آفرینش دنیا، ملکور با دیگر والار سر جنگ داشت. به هر چه دست میزد از شکل میافتاد و ضایع میشد. وقتی که الفها برای اولین بار بیدار شدند ملکور، موجودات خود را برای آزار آنها فرستاد. والار برای محافظت از ایشان نیروی عظیمی علیه ملکور روانه ساختند و وی را به بند کشیدند. او سه دوره در ...
ادامه مطلب »در سیاه (ورودی به جادههای مردگان)
«راه بسته است…آنان که مردهاند راه را ساختند و مردگان پاسبان آنند، تا زمان آن فرا رسد. راه بسته است.» کلام نگهبان در سیاه، بازگشت شاه، جلد سوم، بسیج روهان در اعماق کوهستان سفید، زیر سایهی قلهی دویموربرگ، جنگل تیرهای بود که به آن دیمولت میگفتند. در جنگل، درهی عمیقی بود که به سمت ریشهی کوهستان تسخیر شده میرفت. در ...
ادامه مطلب »دمرود (سربازی از تکاوران فارامیر)
تکاوری از ایتیلین، همراه مابلوگ و نگهبان مورد اعتماد فارامیر.
ادامه مطلب »دیل (شهر کوچک انسانها پایین تنها کوه)
شهر کوچک انسانها بین ارهبور و ازگاروت؛ وقتی اسماگ بر پادشاهی دورفها فرود آمد شهر ویران شد. پس از نابودی اسماگ، بارد، خلف اربابان شهر، دوباره دیل را ساخت.
ادامه مطلب »