مردی شریف از آندونیه که در قرنهای اولیۀ پادشاهی نومهنور میزیسته است. او با سیلماریِن ازدواج کرد، دختر و بزرگترین فرزندِ شاه تار-منلدیل، چهارمین پادشاه نومهنور. بر طبق قوانین متأخر جانشینی در نومهنور، سیلماریِن میتوانست فرمانروای نومهنور شود و اعقاب الاتان نیز پادشاهان نومهنور، اما در آن دوران این قوانین جاری نبودند، ازاینروی برادر کوچکتر او منلدور پادشاه شد. بااینهمه، ...
ادامه مطلب »ا
البرت (اسم واردا در سرزمین میانه)
اسم سینداری به معنی «بانوی ستارگان» برای واردا النتاری که توسط الفهای سرزمین میانه استفاده میشد.
ادامه مطلب »الداکار (شاه معزول و بازمنصوب گوندور)
فرزند شاه والاکارِ گوندوری و ویدوماوی. ویدوماوی دختِ ویدوگاویا از مردان شمالی بود، از این روی الداکار نیمه-گوندوری بود و همین موضوع جدلهای زیادی را برای حقِ پادشاهی او به وجود آورد. پس از مرگ پدرش او تنها برای پنج سال به تختِ پادشاهی تکیه زد و سپس جنگ داخلی به سراغ گوندور آمد. کاستامیر، فرماندۀ کشتیهای گوندور، برعلیه او ...
ادامه مطلب »الدالیه (مردم ستارگان)
این اصطلاح به الدار مرتبط است، اما به تمام الفها منسوب میشود نه فقط الفهای سفر بزرگ. یادداشتها: دو نام الدار و الدالیه مشخصاً مرتبط با یکدیگر هستند. اما الدار مختص الفهایی شد که در سفر بزرگ شرکت کردند. اما الدالیه برای جملگی الفها و حتی آواری بود.
ادامه مطلب »الدالونده (بندرگاهی در خلیج الدانا)
بندرگاهی در ساحلهای غربی نومهنور، در دهانۀ رودخانۀ نوندونیه است. در وسط ساحل خلیج غربی بزرگ نومهنور ساخته شده است، بین شعب گستردۀ خلیج الدانا، در ناحیۀ خوشبویی به نام نیسمالدار.
ادامه مطلب »