دورهای نزدیک به چهارصد سال در دورهی سوم که در آن، سائورون نیروهای خود را از مقابل خردمندان عقب کشید و در شرق سرزمین میانه پنهان شد.
آرشیو نویسنده: اله سار
نگهبان آب (نگهبان دروازهی غربی)
ددی هولناک و اسرارآمیز که در آبهای متورم سیرانون، زیر دیوارهای غربی موریا میزیست.
نکته:
۱-نگهبان آب، موجودی یکتاست و هیچ کجای دیگر، اشارهای به آن نشده است. در واقع حتی نمیتوان با اطمینان گفت که موجودی تک بود. معمولاً آن را به شکل هیولایی مانند ماهی مرکب تصویر میکنند که شاخکهای بسیار دارد ولی در واقع، تالکین هرگز با قاطعیت در این مورد اظهار نظر نمیکند. حتی وقتی فرودو از گندالف میپرسد: «چه بود، یا چه بودند؟» تنها پاسخ گندالف این است که «نمیدانم.» (یاران حلقه، کتاب دوم، فصل چهار، سفر در تاریکی)
جنگهای بلهریاند (درگیری عظیم دورهی نخست)
جنگهای دورهی نخست میان نولدور و متحدانش، یعنی سیندار و اداین، علیه نیروهای مورگوت در آنگباند. در میان این جنگها، پنج نبرد اصلی بود: نبرد نخست، داگور نویین گیلیات، داگور آگلاریب، داگور براگولاخ و نیرنائت آرنوئدیاد.
نبرد نخست: (۲۹ سال پیش از اولین طلوع خورشید) مورگوت پس از آن که به سرزمین میانه بازگشت برای تدارک حمله به مردم آن وقت تلف نکرد. کمتر از بیست سال پس از بازگشت، حملهی طاقتفرسایی را علیه سیندار و متحدانش آغاز کرد. در شرق، سیندار و الفهای اُسیریاند موفق شدند به بهایی گزاف و با کمک دورفهای کوهستان آبی ارتش ارکها از شکست دهند. ولی در غرب ارکها شکست نخوردند و نبرد با محاصرهی کیردان در بندرگاه فالاس خاتمه یافت. این زمان، دوریات در حصر کمربند گذرناپذیر ملیان بود و در مقابل حملههای آینده از آن محافظت میکردند.
داگور نویین گیلیات: (اندکی پس از نبرد نخست) اندکی پس از نرد نخست، فیانور و نولدور به سرزمین میانه بازگشتند و در سرزمین میتریم، میان بازوان کوهستان سایه اردو زدند. مورگوت که به پیروزی سریع امیدوار بود ارتشی را از شمال گسیل کرد و ارکهایی که کیردان را در محاصره داشتند برای حملهای به فیانور از سمت جنوب، بازگشتند. شمار ارکها بسیار برتر از الفها بود و نبرد ده روز به طول انجامید ولی در نهایت فیانور پیروز شد و ارتش ارکها را نابود کرد. نبرد مذکور در تاریکی پیش از طلوع ماه و خورشید درگرفت و به همین دلیل آن را داگور نویین گیلیات، یعنی نبرد زیر ستارگان میخوانند.
داگور آگلارب: (سال ۶۰ دورهی نخست) پس از آن که مورگوت در داگور نویین گیلیات شکست سختی خورد برای آمادگی در حملهی بعد به بلهریاند وقت صرف کرد. در سال شصتمی که از طلوع خورشید میگذشت دوباره از جانب شمال حمله آورد و ارتشهایش را برای تهاجم به دورتونیون از غرب و شرق اعزام کرد. نیروهای نولدور آماده بودند و هر دو ارتش عظیم ارکها به دست الفها از بین رفتند. نبرد مذکور را «نبرد افتخار» یا به زبان الفی، داگور آگلارب میخوانند و آغاز حصر آنگباند توسط نولدور نیز در همین زمان بود. با برقراری حصر، مورگوت تا چهار قرن دست به هیچ مبارزهی مهمی نزد.
داگور براگولاخ: (۴۵۵ تا ۴۵۶ دورهی نخست) مورگوت از قرون حصر برای آماده کردن تلافی عظیمی علیه دشمنانش بهره برد. شبی زمستانی، رودهای شعله از شمال روانه شد و ارتشهای عظیم ارکها به رهبری بالروگها و گلائرونگ اژدها محاصرهی نولدور را در هم کوبید. با شکست حصر آنگباند، نیروی الفها و اداین متفرق شد و شمار اندکی از دفاع آنها باقی ماند. نبرد را به دلیل آتشی که از آنگباند درگرفت داگور براگولاخ یا نبرد شعلهی ناگهانی میخوانند.
نیرنائت آرنوئدیاد: (۴۷۱ دورهی نخست) پس از فاجعهی داگور براگولاخ، الفها و اداین دوباره متحد شدند و ضدحملهای قاطعانه علیه آنگباند را تدارک دیدند. نیروهای فینگون از غرب و مائدروس از شرق برای انتقام براگولاخ به یکدیگر پیوستند. نقشههای آنها قرین به موفقیت بود ولی از بخت بد و خیانت، در نهایت حملهی ایشان به شکست انجامید و مورگوت پیروزی کوبندهای کسب کرد. به دلیل خسران سهمناک این نبرد، آن را نیرنائت آرنوئدیاد، نبرد اشکهای بیشمار میخوانند.
جنگ خشم (۵۴۵ تا ۵۸۷ دورهی نخست)
پس از نینائت، مقاومت برابر مورگوت به چند شهر و قلمروی پنهانی محدود بود و اینها نیز یکی پس از دیگری نابود شدند تا آنجا که تنها گروهی از پناهجویان باقی ماندند و به دهانهی سیریون، در منتهیالهیه جنوبی بلهریاند رانده شدند. ظاهراً کسی نمیتوانست جلوی نیروهای مورگوت را بگیرد ولی ارباب باقیماندهی الفها و آدمیان، ائارندیل، پسر تور، امیدی اندک داشت. به مدد قدرت سیلماریل، موفق شد از دریای بزرگ بگذرد و از خود والار درخواست کمک کند. والار درخواست او را پذیرفتند و نیروی عظیمی به سرزمین میانه ارسال کردند. ماحصل جنگ خشم که به آن نبرد بزرگ نیز میگویند فاجعهبار بود. زمین دریده شد و بیشتر بلهریاند از بین رفت. در نهایت، آنگباند ویران گشت و مورگوت را اسیر کرده و از دنیا بیرون بردند. بدین ترتیب نبردهای بلهریاند به انتها رسید و همراه با آن، اولین دورهی جهان خاتمه یافت و آخر کار خود بلهریاند نیز رقم خورد.
نکته:
میگویند که جنگها با اولین نبرد آغاز شد و میان مورگوت و الفهای بلهریاند بود پیش از آن که نولدور به سرزمین میانه بازگردد. در سیلماریلیون، هیچ تاریخی برای چنین واقعهای ذکر نشده ولی سالنامهی خاکستری میگوید که در والیان، در سال ۱۴۹۷، یعنی حدود سی سال پیش از طلوع ماه رخ داده است. سالنامهی خاکستری، جلد یازدهم تاریخ سرزمین میانه، جنگ گوهرها قرار دارد.
جنگ خشم (پایان روزهای پیشین)
پس از آن که ائارندیل به والینور رفت تا از والار درخواست کمک کند، والار نیروی عظیمی را به سرزمین میانه فرستادند تا با مورگوت بجنگد. ائونووه، چاوش مانوه، رهبری نیروهای والار را بر عهده داشت و مردم وانیار و نولدور که در آمان باقی مانده بودند همراه وی سوار بر کشتیهای تلهری به شرق بادبان کشیدند.
در نبرد عظیمی که درگرفت، ارتش مورگوت تقریباً به طور کامل از بین رفت و تنها تعدادی از بالروگها و اژدهایان و ارکهایش جان به در بردند. خود مورگوت را اسیر گرفتند و در مرز دنیا، بستند و سیلماریلها را از افسر آهنیاش ستاندند. در هنگامهی جنگ، بلهریاند و سرزمینهای شمالی نابود شده و زیر آب فرو رفتند و شکل سرزمین میانه تغییر کرد.
جنگ حلقه (نبرد سرنوشتساز پایان دورهی سوم)
نبرد بزرگ پایان دورهی سوم که به نام حلقهی یگانه و اهمیتی که در نتیجهی نهایی داشت چنین نامگذاری شد. جنگ، میان آزادگان (اتحاد نه چندان محکمی میان اقوامی که خردمندان ایشان را راهنمایی میکردند) و سائورون، ارباب تاریکی از یک سو، و سارومان، قدرت سومی که در ارتانک بود از سوی دیگر درگرفت.
گاه در جنگ، سائورون به لطف ارتش درهمشکنندهاش برتری نظامی داشت. ارتشی که تنها شامل ارکها و ترولها نبود بلکه مردان هاراد و شرقیها نیز در آن بودند. هدف فوری او، براندازی گوندور، همسایهی نزدیکش و نیز قویترین دشمنش بود. ولی چنان ارتشی در اختیار داشت که میتوانست در آن واحد، در چندین جبهه بجنگند. پس به دیل، ارهبور و موطن الفهای جنگی در شمال نیز حمله برد. اگر خردمندان حلقه را به دست نیاورده بودند، سائورون پیروز نهایی نبرد بود.
سارومان هم با ارباب تاریکی و هم با خردمندان متحد بود ولی در نهایت به سود خود وارد نبرد شد. با اتحاد دونلندیها و نیز ارکهایی تحت فرمانش، قصد ویرانی روهان را داشت. تا اواخر جنگ نیز برتری با او بود و دو بار روهان را در نبردهای گدار آیزن شکست داده بود. ولی انتهای فنگورن در نقشههایش نبودند و هنگامی که انتها از سر خشم وارد عمل شدند سقوط سارومان شکل گرفت.
سیاست خردمندان بر مبنای جستجوی کوه هلاکت بود؛ گروهی شامل نه نفر تحت رهبری گندالف، همراه حلقهی یگانه، به امید رسیدن به ارودرویین در موردور و از بین بردن حلقه، از ریوندل راه افتادند. چون حلقه، بخش اعظم قدرت ذاتی سائورون را در خود داشت با از بین بردن، سازنندهی حلقه نیز از بین میرفت. به رغم بعید بودن، جستجو سرانجام توسط فرودو بگینز به نتیجه رسید و سائورون شکست خورد.
جنگ، با شکست سائورون به پایان نرسید زیرا سارومان، پس از اشغال ارتانک به شمال گریخته و خود را در شایر جا داده بود. هابیتها را با تهدید به خشونت و قدرت اقواکنندهی صدایش مجبور میکرد به میل وی عمل کنند. بازگشت فرودو بگینز و همراهانش به قیام هابیتهای شایر منجر شد و سارومان، به دست خدمتکارش، گریمای مارزبان به قتل رسید.
گرچه سائورون و سارومان هر دو شکست خوردند، خردمندان پیروزی کامل نیز کسب نکردند. با ویرانی حلقهی یگانه، سه حلقه که قلمروی الفهای سرزمین میانه را بر پا میداشتند قدرت خود را از دست دادند و الفها، به تدریج سرزمین میانه را به قصد سرزمینهای بیمرگ ترک گفتند.