بانوی گوندور که با دنهتور دوم کارگزار گوندور ازدواج کرد و برای او دو پسر آورد: بورومیر و فارامیر. او خواهر امیر ایمراهیل و دختر آدراهیل بود.
آرشیو نویسنده: اله سار
فیندگیل (کاتب گوندور)
کاتب گوندور که در اوایل دوران چهارم میزیست. او کتاب سرخ سرحدات غربی را که پایه و اساس سیلماریلیون و ارباب حلقههاست، تکمیل کرد.
فینارفین (شاه نولدور در آمان)
تاریخ: در سالهای درختان در والینور به دنیا آمد، از قرار معلوم هنوز زنده است.
نژاد: الفها
گروه: نولدور
خانواده: خاندان فینارفین
معنی: نامعلوم
القاب: فینارفین پادشاه آن گروه نولدور بود که در والینور ماندند.
کوچکترین پسر فینوه از همسر دومش ایندیس. او برادر ناتنی فئانور و برادر تنی فینگولفین بود. تنها پسر فینوه بود که موهای طلایی همانند وانیار خویشاوندان مادرش داشت. او با ائارون دختر اولوه پادشاه تلری ازدواج کرد و ۵ فرزند داشت: فینرود، اورودرت، گالادریل، آنگرود و آئگنور. هنگامی که فئانور نولدور را به سرزمین میانه هدایت میکرد، فینارفین خردمندترین پسر فینوه همراه گروهی از نولدور نجیب در والینور ماند و والار آنها را بخشیدند و او پادشاه نولدور باقی مانده در قلمروی قدسی شد. اما پنج فرزندش به همراه فئانور به سرزمین میانه رفتند.
توضیحات:
در کتاب مردمان سرزمین میانه ریشهای برای نام فین آرفین در نظر گرفته شده . طبق این کتاب این نام همان آرافینوه است که به معنای فینوه نجیب میباشد و این با شخصیت فین آرفین هماهنگی کاملی دارد هرچند به نظر میرسد که تالکین ابتدا اسم و سالها بعد از آن معنای آن را ساخته است.
فیمبرتیل (واندلیمِ محبوب چوبریش)
نام الفی انت بانوی مورد علاقه چوبریش. او به همراه دیگر انتبانوها هنگام نابودی سرزمینهای سوخته به دست سائورون, ناپدید شد.
فیلی (یکی از کوچکترین خویشان تورین سپربلوط)
یکی از اعضای گروه تورین و شرکا. فیلی[۱] در سال ۲۸۵۹ دوران سوم به دنیا آمد. او و برادر کوچکترش، کیلی، خواهرزادههای تورین سپر بلوط بودند. مادرشان دیس، خواهر کوچکتر تورین بود. فیلی ریشی زرد و بینی درازی داشت و باشلق آبی بر سر میگذاشت، کمانچه میزد و چشمان تیزبینی داشت.
فیلی و کیلی در کوهستان آبی به دنیا آمدند و تا سال ۲۹۴۱ آنجا ماندند تا اینکه توسط داییشان انتخاب شدند تا او را در باز پس گیری تنها کوه از اسماگ همراهی کنند. در ۲۶ آوریل در مهمانی غیر منتظره در بگاند، فیلی به بیلبو در تمیز کردن بشقابها کمک کرد.
وقتی گروه در ارتفاعات کوهستان مه آلود در طوفان گیر کردند فیلی و کیلی غاری را پیدا کردند تا گروه در آن پناه بگیرد اما متاسفانه این غار دروازه مخفی ورودی غارهای اورکها بود. دورفها و بیلبو توسط گابلین بزرگ اسیر شدند اما گندالف آنها را نجات داد.
در سیاه بیشه این فیلی بود که قایق را از آن طرف رودخانه افسون شده به وسیله طناب و قلاب به سمت خودشان کشید و چون هیچ پارویی وجود نداشت پیشنهاد داد که با استفاده از طناب و قلابی دیگر قایق را به سمت دیگر رودخانه ببرند.
فیلی اولین دورفی بود که بیلبو از تار عنکبوتهای غول آسا نجات داد و در آزاد کردن بقیه دورفها به بیلبو کمک کرد، گرچه هنوز از سم عنکبوتها مریض بود. بعد از آن فیلی مجبور شد بخش اعظم ریش خود را ببرد تا بتواند از شر تارهای عنکبوت رها شود.
وقتی که بشکهها به شهر دریاچه رسید باز هم این فیلی بود که به بیلبو در بیرون آوردن دورفها از بشکهها کمک کرد، فیلی در بشکه سیب قرار گرفته بود و آنقدر از بوی سیب بدش آمد که دیگر حاضر نبود سیب بخورد. فیلی و کیلی به همراه تورین پیش ارباب شهر دریاچه رفتند و آنجا با احترام با آنها برخورد شد.
در دامنه تنها کوه فیلی، کیلی، بیلبو و بالین به بازرسی دروازه جلویی رفتند و همینطور فیلی و کیلی به همراه بیلبو بودند که ورودی مخفی را پیدا کردند. بعد از رفتن اسماگ فیلی و کیلی چنگی طلایی را در میان گنجینه اسماگ پیدا کردند. سپس این دو برادر برای پیدا کردن سه اسبچه گمشده فرستاده شدند.
وقتی تورین پیشنهاد باردِ کمانگیر را رد کرد به نظر میرسید که فیلی و کیلی با نظر دایی خود موافق نیستند اما در نبرد پنج سپاه دو برادر دلاورانه با سپر و بدنهای خود از تورین محافظت کردند و در نهایت کشته شدند.
[۱] فیلی نام یکی از دورفها در منظومه Voluspa از افسانه های اسکاندیناوی است که به معنی «سوهان»(ابزاری برای ساییدن فلزات) است. این نام با «گُوِه» که معنای اسم کیلی است ارتباط معنایی دارد.