لنوه، الفی از قبیلۀ تلهری بود که در سفر بزرگ الفها به غرب همراه شد. زمانی که مردمان او با سد کوههای مهآلود مواجه شدند، او تصمیم به ترک سفر گرفت و در عوض پیروانش را به جنوب به سمت درههای آندوین رهنمون شد و در آنجا به عنوان ناندور شناخته شدند. پس از سالیان بسیار، پسر لنوه، دنهتور بار ...
ادامه مطلب »ا
اژدهای سبز (میهمانخانهای در بایواتر)
«فقط یک اژدها توی بایواتر است که آن هم سبز است.» جملۀ تد سندیمن،یاران حلقه ۱، فصل دوم، سایهای گذشته اژدهای سبز که یکی از میهمانخانههای متعدد شایر بود، در کنار جادۀ بایواتر قرار داشت و آخرین منزلی بود که مسافرانی که از بایواتر به سمت هابیتون میرفتند، در مسیر از کنار آن میگذشتند. این میهمانخانه احتمالاً بیش از هر ...
ادامه مطلب »اورکهای بزرگ (یوروک-های جنگجو)
«اورکهای بزرگ…این نژاد از اورکها، قویتر و خطرناکتر از بقیه هستند.» ائومر، دو برج، کتاب سوم، فصل دوم، سواران روهان نامی متداول برای اورکهای سرباز بزرگ موردور و در ادامه هم آیزنگارد. نژاد این اورکهای بزرگ به پایان دوران دوم باز میگردد؛ بعضی از آنان در گروهی که به ایسیلدور حمله کردند حاضر شدند، و مطمئناً شکست آنان در این ...
ادامه مطلب »ایزدان (نام استفاده شده توسط انسانها برای والار)
«بزرگترین این مینویان را الفها والار نام کردهاند، نیروهای آردا، و آدمیان غالباً ایشان را ایزد مینامند.» سیلماریلیون، والاکوئنتا نامی اشتباه که انسانها به والار داده بودند. تالکین اشاره میکند که انسانها «اغلب» والار را خدایان میخواندند، در حقیقت این واژه به ندرت در کتابها استفاده شده؛ مشهورترین استفادهی آن در مباحثهی استولاد است، جایی که انسانها به تازگی به ...
ادامه مطلب »الهسارِ ائارندیل (اولین گوهر الفی)
گوهر سبز افسانهای که در طی دوران اوّل در گوندولین ساخته شد. داستانهای ساخت این گوهر در جزئیات تفاوتهایی دارند؛ بعضی از اسم انردهیل بعنوان سازنده آن یاد میکنند، اما احتمال اینکه کله-بریمبور پسر کوروفین سازندۀ آن باشد بیشتر است. این گوهر الفی، نور خورشید را در خود به دام می اندازد، بطوریکه کسانی که از میان آن به چیزی ...
ادامه مطلب »