برای گالم، ماه و خورشید، سفید سیما و زرد سیما بودند و با کینهای یکسان از هر دو نفرت داشت. ادعا میکرد که هر دو چشمانش را میآزارند که احتمالاً به دلیل قرنها مخفیانه زیستن در مغارههای سیاه زیر کوهستان مهآلود بود. او از هر چه ممکن بود زیر نور اندک مهتاب دیده شود نیز میترسید و هر زمان که ...
ادامه مطلب »اشیاء
بالهای غرب (ناوفرماندهی وآنتور)
نومهرامار، کشتی بزرگی که وآنتور نومهنوری فرماندهی آن را بر عهده داشت. وآنتور آن را به عنوان هدیه به آلاداریون داد و وی نیز به نوبهی خود به مسافر و سیاح تبدیل شد.
ادامه مطلب »نان راه (هدیهی گالادریل به یاران حلقه)
لمباس، غذایی حیرتانگیز که الفها در سفرهای طولانی از آن بهره میبردند. ظاهراً منشأ آن نزد ملیان، از دوریات بوده است.
ادامه مطلب »چوگان کارگزاران (نشانی که بعدها به نشان حاکمان گوندور تبدیل شد)
«در دستش، عصایی سفید با قبهی طلایی بود.» برگرفته از توصیف دنهتور دوم، در جلد اول بازگشت شاه، میناس تیریت از روزهای نخستین نومهنور، رسم بود که نجبا و درباریانِ دونهداین عصا یا چوبدستی را به نشانهی دیوانی در دست بگیرند. شاهان و ملکههای نومهنور چوگان سلطنتی را در دست میگرفتند و نجبای دونپایه بسته به درجهی خود عصاهای مختلفی ...
ادامه مطلب »وین (نام انسانی داسِ والار)
«…ستارههای وین از همین حالا چشمک میزدند…» هابیت، ۱۰، استقبال گرم هفت ستارهی وین نامی در سرزمینهای شمالی سرزمین میانه برای پیکر آسمانی۲ که ما امروز به نام گاوآهن یا خرس بزرگ میشناسیم. در افسانهشناسی تالکین، واردا این ستارگان را به شکل داسی عظیم در آسمان نهادند تا اخطاری به ملکور و زیردستانش باشد. ظاهراً انسانها و هابیتهای سرزمینهای شمالی ...
ادامه مطلب »