آخرین مقالات فرهنگنامه

A

آراندور (خادم پادشاه)

عنوانی که به معنای خادم پادشاه بود. این عنوان واقعی کارگزاران گاندور نیز بوده است. کارگزار معنای تقریبی کلمه ی الفی آراندور است.

ادامه مطلب »

آراندور (سرزمین شاهی نومه نور)

منطقه ی مرکزی و مهم نومه نور، دورتا دور پایتخت جزیره آرمنه لوس. تقریبا محصور در خشکی بود. اما در قسمت شرقی به دریا می رسید، جایی که بندر بزرگ رومنا قرار داشت. از آنجا راهی به غرب می رفت و از آرمنه لوس می گذشت و سپس به منل تارما در مرزهای غربی آراندور می رسید.

ادامه مطلب »

آرانارت (اولین سر کرده ی دونه داین)

پسر بزرگتر شاه آرودویی، پادشاه آرتداین، که اگر به دلیل نابودی پادشاهی پدرش توسط شاه جادوپیشه ی آنگمار نبود، او خودش نیز پادشاه می شد. وقتی که آرانارت هنوز مرد جوانی بود (البته در نظر آن مردمان)، ارتش شاه جادو پیشه به آرتداین آمد و تاخت و تاز شدیدی به راه انداخت. فورنوست از دست رفته بود، اما پادشاه و ...

ادامه مطلب »

آراهایل (دومین سر کرده ی دونه داین)

آراهایل اولین وارث ایسیلدور بود که بعد از نابودی پادشاهی شمال به دنیا آمد. پدرش آرانارات، او را به الروند دارد تا در ریوندل پرورش یابد و این کار سنتی برای سرکردگان شمال شد. چند دهه قبل از اینکه آراهایل به عنوان رهبر مردمانش شود، گندالف به دول گولدور رفته بود و ارباب آنجا را به شرق رانده بود. شاه ...

ادامه مطلب »