لقبی که دو تن از شخصیتهای مشهور تالکین آن را به دوش میکشیدند. اولینشان الو تینگول بود، پادشاه دوریات در دوران نخست. نام سیندارین او تینگول و معادل کوئنیایی او سینگولو، هر دو به معنای «کبود ردا» یا «شنل خاکستری» بود. این لقب در دوران سوم به شکلی متفاوت تکرار گشت و تبدیل به یکی از بسیار عناوین گندالف شد ...
ادامه مطلب »ش
شاخۀ سبز بازگشت (سنتی در میان دریانوردان نومهنور)
اویولایره درخت بیخزانی بود که برگهایش حتی پس از بریده شدن از درخت، در هوای دریا سبز میماندند. در میان الدار اهل ارهسئا قرار دادن شاخۀ بریدهای از این درخت بر دماغۀ کشتیهایشان، به نشانۀ دوستی با مایار دریا، رسم بود. پس از شکلگیری نومهنور، الفها هم درخت و هم این سنت را به این سرزمین آوردند و این رسم ...
ادامه مطلب »شکافنده گابلین (نامی برای شمشیر بزرگ «اورکریست»)
نامی برای شمشیر اورکریست، و همچنین ترجمهی لغوی نام الفی آن. این شمشیر در شهر گوندولین در دوران اول، زمانی که الفها با اورکهای مورگوت در جنگ بودند ساخته شده بود و گفته میشد که صدها گابلین را در آن نبردها کشته است. در کتاب هابیت ترجمه نام این شمشیر (اورکریست) به صورت «شکافندۀ گابلین» آمده است اما تالکین بعداً ...
ادامه مطلب »شکوهمند (لقب آتاناتار دوم)
هیارمنداکیل اول، پانزدهمین شاه گوندور، هاراد را شکست داد و مرزهای قلمرواش را گسترش داد. با مرگ او در سال ۱۱۴۹ دوران سوم، پسرش آتاناتار پادشاهی را به ارث برد که از رود گریفلاد در شمال تا دریای رون در شرق گسترده میشد و از مردم هاراد در جنوب خراج دریافت میکرد. آتاناتار دوم به عنوان پادشاه این سرزمین بزرگ، ...
ادامه مطلب »شهر گابلین (یک شهر اورکی)
«پایین پایین به شهر گابلین» هابیت، فصل ۴، فراز و نشیب شبکهی گستردهای از مغارهها و نقبها که توسط گابلینها در کوههای مهآلود در شرق ریوندل، زیر گذرگاه مرتفع حفر شده بود. این تنها یکی از چندین اجتماع مشابه اورکها در کوهها بود و مطمئناً مهمترین آنها محسوب نمیشد، اما به خاطر نقشش در داستان بیلبو بگینز مشهور است. اینجا ...
ادامه مطلب »