آخرین مقالات فرهنگنامه

س

سفیدپوست‌ها (نام ارکی برای مردم روهان)

نامی که ارک‌ها به سواران روهان داده بودند. سوارانی که به جهت خاستگاه شمالی‌اشان پوستی روشن‌تر از مردمان عادی که اطراف ایشان زندگی می‌کردند داشتند.

ادامه مطلب »

سوار سفید (عنوان گندالف هنگامی که بر شدوفکس سوار بود)

اواخر جنگ حلقه، هنگامی که گندالف سوار شدوفکس شد عنوان مذکور را به وی دادند. نام مذکور در تقابل با نُه سوار سیاهی بود که به سائورون خدمت می‌کردند.

ادامه مطلب »

سفید سیما (نامی که گالم برای ماه انتخاب کرده بود)

برای گالم، ماه و خورشید، سفید سیما و زرد سیما بودند و با کینه‌ای یکسان از هر دو نفرت داشت. ادعا می‌کرد که هر دو چشمانش را می‌آزارند که احتمالاً به دلیل قرن‌ها مخفیانه زیستن در مغاره‌های سیاه زیر کوهستان مه‌آلود بود. او از هر چه ممکن بود زیر نور اندک مهتاب دیده شود نیز می‌ترسید و هر زمان که ...

ادامه مطلب »

سفید (رنگ سردسته‌ی ایستاری)

عنوانی که برای اشاره به سردسته‌ی ساحران سرزمین میانه به کار می‌رفت و در اصل به سارومان تعلق داشت ولی گندالف پس از بازگشت آن را به خود اختصاص داد. ۱-سارومان: ساحر سفید اولیه و سردسته‌ی شناخته شده‌ی ایستاری از زمانی که ساحران حوالی سال ۱۰۰۰ دوران سوم پا به سرزمین میانه گذاشتند. تا آغاز جنگ حلقه، دو هزار سال ...

ادامه مطلب »

سرحد غربی شایر (سرزمین‌های آن سوی بلندی‌های فار)

مرز غربی شایر از زمان بنا نهادن با ردیفی از تپه‌هایی مشخص شده بود که به آن‌ها بلندی‌های فار می‌گفتند. در شرق، مرز را بنا به سنت، رودخانه‌ی برندی‌واین گرفته بودند گرچه گورهنداد الدباک (Gorhendad Oldbuck) در نهایت «سرحد» شرقی را که سرزمین مرزی بود ورای رود باک‌لند بنا نهاد. در سال ۳۱ دوره‌ی چهارم ۱ (یا ۱۴۵۲ به تقویم ...

ادامه مطلب »