نامی قدیمی در میان الفهای خاکستری بلریاند برای درههای بالادست رود گلیون، که مابین رود گلیون و کوهستان آبی، واقع در بالادست رود آسکار بود. این سرزمین فراخ به زبان الفی تالات رونن خوانده میشد که ترجمۀ آن درۀ شرقی میباشد و همچنین تارگلیون نیز نامیده میشود که به معنای سرزمین آنسوی گلیون است. پس از بازگشت الفهای نولدور، کارانتیر ...
ادامه مطلب »د
درههای شرقی (گودیهای شرقی ادوراس)
درهها و گودیهای کوهستان سفید که به دشتهای روهان منتهی میشود، ولی فقط آنهایی که در شرق ادوراس قرار دارند. درههای شرقی (با نام فولد شرقی شناخته میشود) دقیقا میان فولد و فنمارخ قرار میگیرد، سرزمینی کشیده و ناهموار به درازای تقریبی شصت مایل. جادۀ بزرگ غربی به گوندور در امتداد لبۀ شمالی کوهستان سفید از این درههای شرقی میگذرد.
ادامه مطلب »داداش رابین (لقب رابین اسمالبارو)
لقبی برای رابین اسمالبارو ، یکی از داروغههای شایر. سام گمگی پس از بازگشت از سرزمینهای جنوبی و به محض مواجه شدن با دوست قدیمیاش رابین، از این نام استفاده کرد.
ادامه مطلب »درخت زبان گنجشک (درختانی که نیزه روهیریم از آن ساخته میشد)
درختانی بلند و صاف که در سرزمینهای شمالی و در سراسر سرزمین میانه به وفور پیدا میشود. نیزههای روهیریم از چوب آنها ساخته شده بود و همینطور عصای گندالف.
ادامه مطلب »دژ دریا (ناو فرماندهی آر-فارازون)
کشتی بزرگی که بنام آلکارونداس مشهور بود و تخت آر-فارازون شاه نومهنور را حمل می کرد. این کشتی با دکلها و پاروهای بیشمارش توصیف شده است که بوسیله بردگان بحرکت در می آمد. دژ دریا به رنگهای طلایی و سیاه رنگآمیزی شده بود. در لشگرکشی عظیم آر-فارازون از نومهنور به غرب دنیا برای جنگ با والار، آر-فارازون نیروی عظیم دریاییاش ...
ادامه مطلب »