مردم ماریش، نزدیک مرزهای شرقی شایر نسبت به بیگانگان و مزاحمان کنجکاو بیاعتماد بودند. ماگوت دهقان از بامفورلانگ یکی از همینها بود و برای حفاظت از خودش در مقابل مهمانان ناخواسته سه سگ بزرگ نگه میداشت: گریپ، فنگ، و گرگی. هر سه ظاهری گرگمانند داشتند و بدون تردید، منبع نام گرگی نیز همین بوده است. یکی از این سه، یعنی ...
ادامه مطلب »آرشیو نویسنده: اله سار
ولد (قلمروی شمالی روهان)
شمالیترین و کمجمعیتترین بخشهای روهان که بین جنگل فنگورن از یک سو و رود آندویین در دیگر سو بود و از شمال نیز رود لیملیت آن را محصور میکرد.
ادامه مطلب »درهی ساحر (نان کورونیر در کوهستان مهآلود)
در درهی بالایی ایزن، رود از آخرین بلندیهای جنوبی و تپههای کوهستان به سمت جنوب میرفت و به شکاف روهان میرسید. دونهداین در سالهای نخستین اقامتشان در سرزمین میانه، در درهی مذکور دژی نفوذناپذیر ساختند که حلقهای از سنگ داشت: آنگرهنوست یا چنان که در زبان روهیریم که مدتها بعد آنجا سکنی کردند شهرت داشت آیزنگارد. بیش از دو دهه ...
ادامه مطلب »ساحران (پیامبران والار در سرزمین میانه)
نامی که برای فرقهای از مایار به کار میرفت و واژهی صحیح آن ایستاری بود. ساحران، آنها بودند که اول هزارهی سوم برای یاری رساندن به مردم آزاد در مقابل بازگشت و اوج گیری سائورون به سرزمین میانه آمدند. آلاتار۱ آبی: یکی از دو ساحری که تحت عنوان ساحران آبی میشناسیم. آلاتار همراه سارومان و پالاندو به منتهی الهیه شرق ...
ادامه مطلب »گواهان مانوه (عقابهای منلتارما)
قلهی منلتارما در نومهنور وقف ارو شده بود و به دلیل سکوت عظیمش شهرت داشت. سکوتی که حتی نغمهی پرندگان نیز آن را نمیکشست. در اصل، تنها پرندگانی که آنجا میرفتند سه عقاب بودند که از آن مکان مقدس مراقبت میکردند. نومهنوریها آنها نگهبانان بخت بلند برای کوه مقدس و تمام سرزمین میشمردند و آنها را گواهان مانوه مینامیدند. گرچه ...
ادامه مطلب »