۱۴ بهمن ۱۴۰۰، شبی جذاب برای طرفداران دنیای تالکین بود. استودیو آمازون دست به انتشار ۲۳ تصویر از شخصیتهای سریال «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» زد که با وجود مشخص نبودن صورت بازیگران در تصویر و عدم معرفی نام شخصیتها، هر تصویر با کیفیتی بالا و جزییاتی بسیار است که هدف این مقاله بررسی پیکسل به پیکسل هرکدام از این تصاویر است تا بتواند از رازهای درون آنها پرده بردارد.
ممکن است برخی یا تمامی نکات یافتشده در هر تصویر را قبلاً در بحث و گفتوگو کشف کرده باشید اما به نظر نگارنده آنقدر نکات ریز و ارجاعات به کتب ترجمهنشده تالکین در این مقاله وجود دارد که خواندن تمامی بخشهای مقاله خالی از لطف باقی نماند.
اگر تصاویر منتشر شده را تا به امروز ندیده یا توضیحات آمازون درباره هر تصویر را نخواندهاید، پیش از شروع این مقاله، به خبر «انتشار ۲۳ پوستر از سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت توسط آمازون» در سایت مراجعه کرده و پس از مشاهده کامل آنها، به سراغ این مقاله بیایید. البته توضیحات تصاویر از خبر مربوطه در اینجا تکرار شده است.
همگی این مطالب براساس حدس و گمان از روی تصاویر ارائه شده توسط آمازون بوده و ممکن است در انتها هیچگونه ارتباطی با محتوای سریال نداشته باشد. در این صفحه لینکهای بسیاری به فرهنگنامه و دیگر بخشهای آردا وجود دارد که با استفاده از آنها یا استفاده از ابزار جستوجوی سایت میتوانید به دنبال کسب اطلاعات بیشتر درباره آنها باشید.
حال هرگونه تصور خود از نقاشیهای غیر و اقتباسهای سینمایی (نظیر آثار پیتر جکسون) را در یک گوشه کنار بگذارید و با دید تازه و با استناد به کتابهای جی. آر. آر. تالکین به این تصاویر نگاه کنیم:
در پوستر اول سریال ارباب حلقهها ما شخصیتی با ریشی بسیار بلند که تا کمربند او پایین آمده و زرهی با اشکال هندسی گوشهدار به رنگ سرخ مشاهده میکنیم که دستان دارای ۳ حلقهاش را بر روی یک پتک یا سلاح جنگی مشابهی قرار داده، دستانی که گویی به گردی طلاییرنگ آغشته است. این تصویر در اینستاگرام دارای عرض بیشتری است و آستین لباسی سبزرنگ در آن به چشم میخورد و با نوشتههای رونی دورفی در تصویر با تقریب خوبی میتوان این شخصیت را یک دورف به حساب آورد.
اگر براساس اطلاعات رشتهافسانه تالکین پیش برویم، این شخص یا میبایست از اقوام ریشآتشینها باشد یا نسلش به آنها برسد. در ضمیمه کتاب بازگشت شاه آمده است که بسیاری از اقوام دورف پس از نابودی بلریاند در دوران اول و کوچ به شرق سرزمین میانه، به خزد-دوم، ماندگاه قوم دورین وارد شده و با آنها درآمیختند.
اقوام دورفها که نامشان در کتب تاریخ سرزمین میانه آمده بر ۷ قسم است: ریشدرازها (قوم دورین)، ریشخشکها، مشتآهنینها، گیسوسیاهها، پاسنگیها، ریشآتشینها و شکمبزرگها. همچنین محل بیدار شدن و استحکامات مهم دورفها را تا آنجایی که در آثار تالکین به آنها پرداخته شده است را در پایین مشاهده کنید:
بر روی دستهی تبر درون تصویر، به خط آنگرتاس موریا جملهای به زبان انگلیسی وجود دارد که به شرح زیر است:
راهنمای املای خطوط مختلف در ضمیمه کتاب ارباب حلقهها: بازگشت شاه وجود دارد و حرف É در میانه کلمات دارای صدای e کشیده یا ee است، ŋ نیز که همان ng است، که در نهایت جمله به صورت Awake Sleeping Stone خواهد بود و ترجمه آن به زبان فارسی «بیدارشو سنگ خفته» است. البته همانطور که به نظر میرسد، این جمله ادامه دارد که بیشتر از آن در تصویر قابل مشاهده نیست. این جمله احتمالاً با بیداری دورفها، که در زیر کوهستانها به وقوع پیوسته بود ارتباط دارد. درباب خاستگاه و بیدار شدن دورفها در زیر کوه به این مدخل در فرهنگنامه آردا مراجعه نمایید.
در تصویر دوم ما شخصیتی را مشاهده میکنیم که زیورآلاتی بسیار با اشکال هندسی گوشهدار به دور خود دارد، دستانش همانند تصویر اول به گرد طلایی آغشته است که با توجه به شباهات مذکور، این فرد احتمالاً یک ملکه دورف یا نجیبزاده دورف است (بازیگر سریال سوفی ناموت دستانی چنین دارد).
تصویر سوم احتمالاً یکی از جذابترین تصاویر منتشرشده است. شخصی که زرهی با سیاق الفی بر تن دارد و خنجر زیبایی را نگه داشته است که قبضه و تیغه آن مشخصاً با الهام از دو درخت والینور، لائورهلین و تلپریون، ساخته شده و به دو رنگ طلایی و نقرهای است. در تصویر منتشر شده در اینستاگرام، نیام این خنجر در سمت چپ به صورتی واضحتر قابل مشاهده است.
با توجه به ظرافت دست به نظر میرسد شخصیت درون تصویر، مورفید کلارک، بازیگر نقش گالادریل باشد و طرفداران رشتهافسانه تالکین و آثار جکسون با گالادریل زرهپوش بیگانه نیستند.
چهارمین تصویر، شخصیتی با جامه طلاییرنگ است که دستانش مزین به چند حلقه و یک انگشتری است. در تزئینات لباس وی دو احتمالاً ستاره ۸ پر مرواریدنشان قرار دارد که در تصویر منتشره در اینستاگرام قابل مشاهده نیستند. با توجه به ظرافت بسیار لباس وی و توضیحات پیش رو، او احتمالاً از الفهاست.
نزدیکترین نشان خانوادگی در بین طرحهای جی.آر.آر. تالکین، نشان خانوادگی خاندان فینارفین است؛ پدر فینرود، گالادریل، آنگرود و آیگنور که پس از باخبر شدن از واقعه خویشاوندکشی، نولدور را در سفر به سرزمین میانه همراهی نکرد و به آمان بازگشت.
در دوران دوم تنها اخلاف مذکر فینارفین که در سرزمین میانه ساکنند، گیل-گالاد، نوه آیگنور، و الادان و الروهیر، نوههای گالادریل، هستند که احتمالاً شخصیت درون تصویر، گیل-گالاد، آخرین شاه برین نولدور است. البته گیل-گالاد برای خود نشان خانوادگی جداگانهای دارد که البته در آن چندین ستاره با شمایلی ۶ پر و با میانهای مشابه به کار رفته است. همین حدسیات را میتوان برای فینوه اخلافش نیز مورد بحث قرار داد و با وارد شدن او، الروند و کلهبریمبور نیز به این فهرست اضافه میشود.
به هرحال بازیگر درون تصویر بنجامین واکر است که با دقت به تصویر دست او برایمان این موضوع روشن میشود.
تنها نکته باقیمانده در این پوستر سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت، نوشتهای احتمالی بر روی آستین اوست که به کرت است. در آن دوران تنها دورفها از کرت استفاده میکردند و استفاده از آن تا حدی ممکن است عجیب بنماید. به هرحال حروف تا آنجایی که میتوان خواند ELBE است، آیا این با البرت (Elbereth) یا همان واردا، محبوبترین والار در میان الفها، ارتباطی دارد؟ آیا استفاده از خط دورفی، احتمال کلهبریمبور بودن او را، به سبب دوستی نزدیک او با دورفها، بالا میبرد؟
پوستر پنجم سریال ارباب حلقهها فردی که یک حلقه به انگشت دارد و یک عصا یا به احتمال زیاد یک چوگان را در مشت گرفته را به نمایش گذاشته است. بالدار بودن آن جالب توجه است، چرا که کلاهخود جنگی نومهنوری، و تاج شاهی گوندور که برگرفته از آن بود، یک جفت بال در دو سوی خود دارند.
شاهان نومهنوری تاج بر سر نمیگذاشتند و نماد پادشاهی آنها یک چوگان بود، رسمی که برای فرمانروایان دیگر مناطق نومهنور، نظیر آندونیه، نیز چنین بود. این چوگان فرمانروایان آندونیه بود که به آرنور آورده شد و با عنوان چوگان آنومیناس به نماد پادشاهی آرنور بدل شد. همچنین شورای پادشاهی نومهنور، نامش «شورای چوگان» بود.
چوگان آنومیناس در کتاب نقرهای است و توصیف بیشتری از آن وجود ندارد، ولی با توجه به نکات بالا با تقریب خوبی میتوان گفت که این تصویر احتمالاً به نومهنور ارتباط دارد.
ششمین تصویر نیز جزو تصاویر جالب توجه است. در این تصویر ما فردی را با لباسی که رنگ و حال و هوای لباس الروند در فیلم یاران حلقه پیتر جکسون دارد را مشاهده میکنیم که طوماری را به دست گرفته است که گویی یک نقاشی است و حروفی الفی را بر خود دارد.
نوشته به خط تنگوار و به زبان انگلیسی است که باید به صورت Kings Sky – View From South خوانده شود، Kings Sky یک ترجمه مستقیم انگلیسی برای واژه آرمنهلوس است که در انگلیسی به صورت City of Kings توسط تالکین ترجمه شده است. البته خود آرمنهلوس در الفی معنای دیگری دارد و متشکل از آر+منل+اوس (Ar: Noble – Menel: Heavens – os from Osto: City) است که معنای هر بخش بدین شرح است: آر: نجیب، شاه – منل: آسمان – اوس: شهر که دلیل استفاده از این نام در نوشتار درون تصویر را مشخص میکند؛ به هرحال معنی آن به فارسی «شهر شاهان – نما از سوی جنوب» است که ناحیه تحت امر مستقیم شاهان در نومهنور بود. البته در نوشتار، مود انگلیسی بهکار رفته توسط تالکین در ضمیمه کتاب بازگشت شاه احتمالاً به درستی اجرا نشده است و بازگردانی آن با دشواری و اندکی حدس و خطا انجام شد.
پوستر شماره هفت سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت نیز بسیار جالب توجه است. فرد حلقه بهدست درون تصویر پوستی تیره دارد، پیکانی را در مشت خود فشرده و زرهی با کندکاری عجیب و ظریفی بر تن دارد که همه اینها (بجز مورد حلقه) تنها میتواند به یک قوم اشاره داشته باشد: درواداین!
از درواداین در کتاب سیلماریلیون سخنی به میان نیامده است و در کتاب بازگشت شاه، تنها مدتی کوتاه با آنها همراه هستیم. آن مردمان ساکن جنگل که راه میانبر را به ارتش روهیریم در سفر سوارهی خود به سوی میناس تیریت نشان دادند، اخلاف همین مردمانند. برخی از آنها برای مدتی در نومهنور سکونت داشتند. آنها از قدرت پیشگویی برخوردار بودند، مهارتی عظیم در کندکاری سنگ و چوب داشتند و مجسمههایی نگهبان میتراشیدند که در مواقع خطر میتوانستند جان گرفته و به دفاع بپردازند. دانش آنان از همۀ چیزهای رستنی کمابیش هماندازه با الفها بود؛ البته تالکین گفته است که درواداین نزد الفها آموزش ندیده بودند و با توجه به طرح روی زره، چه کسی بهتر از انتها که دانش چیزهای رستنی را به آنها آموخته باشد؟ و از پیکانهایی زهرآگین علیه اورکها (و نه هیچ موجود زنده دیگر) استفاده میکردند که داستان مفصل آنها در بخش چهار کتاب «قصههای ناتمام» آمده است (این بخش از کتاب به فارسی ترجمه شده است و به زودی به چاپ خواهد رسید).
تصویر هشتم به نظر مردی با یک داس در دست است که کمربندی زرین و منقوش دارد. به نظر نمیرسد نقشهای روی کمربند ارتباطی با متون کتاب داشته باشد. البته توضیح آمازون به رنگ آبی درون تصویر اشاره نکرده است؛ از این رو بخش آبی و زرین ممکن است فرد دیگری یا یک پرده در پسزمینه باشد. گرچه به نظر نگارنده تصویر تنها شامل یک نفر است که با زاویهای عجیب در برابر دوربین ایستاده است.
نهمین تصویر بسیار مرموز است. شمشیری سیاه، شکسته و زنگارگرفته، گویی فرسودهشده از آب دریاست و ظاهری خوفناک دارد. در دنیای تالکی تنها دو شمشیر سیاه معروف وجود دارد: آنگویرل و آنگلاخل.
آیا این شمشیر افسانهای تورین تورامبار است که با آن گلائرونگ را از پای در آورد و پس از ستاندن جان خود، شمشیر شکست و همراه با او در پشتهای به خاک سپرده شد؟ جالب است بدانید که پس از غرق شدن بلریاند، محل دفن تورین (و مورون) به طور کامل زیر آب نرفت و در دوران دوم و سوم به شکل تول مورون، جزیرهای در منتهیالیه غربی لیندون، وجود داشت. از سرنوشت گورتانگ پس از دفن شدنش با تورین در داستانهای تالکین خبری نیست، اما ممکن است این شمشیر در آینده ماجراجویی که گذرش به تول مورون افتاده بود، آن را یافته باشد؟ یا این آنگویرل است که با مرگ مایگلین در سقوط گوندولین از دست رفته بود؟
حرف حک شده بر روی شمشیر به هیچ کدام از خطوط رایج سرزمین میانه نیست، اما شباهتی با حرف ۲۲ آنگرتاس دارد که ŋ (همان NG) است، که اگر چنین باشد، شباهت تقریبی صدای آغازین آن با Anglachel (آنگلاخل) و استفاده از این خط، به سبب دوستی نزدیک ائول، سازنده شمشیر، با دورفها، به نظر تصادفی نخواهد بود.
شخصیت درون دهمین تصویر، نمادی آشنا به همراه خود دارد. قبضه شمشیر او، یک اسب است که مجموع آن با شکل زره وی، بینندگان را به یاد روهان در کتاب ارباب حلقهها میاندازد. اما روهان تا سال ۲۵۱۰ دوران سوم شکل نگرفته بود، پس اینان چه کسانی هستند؟
ریشه روهیریم به قوم ائوتئود باز میگردد که آنها خود از نسل مردمان شمال ساکن رووانیون هستند، از خویشان همان اداین مشهور در داستانهای دوران اول، اما اینان از کوهستان آبی عبور نکردند و در نقاط مختلف سرزمین میانه پراکنده شدند. پس از به زیر کشیده شدن ملکور و شروع دوران دوم، مردمان شمال مهارتی عظیم در رامکردن و پرورش اسبان به دست آورده بودند و همانطور که در جلد دوازدهم تاریخ سرزمین میانه آمده است، این مهارت سبب شد تا پیمان اتحادی میان مردمان شمال رووانیون و دورفهای قوم دورین بسته شود و در برابر اسب و دانش کشاورزی آنان سلاحهای پولادین و دانش استحکامات دفاعی از دورفها آموختند. این اتحاد تا پیش از شروع سالهای سیاه، سالهای سلطه سائورون بر سرزمین میانه در دوران دوم، پابرجا بود، اما دورفها درهای خود را به سبب مخاطرات بر روی همه، حتی دوستان خود، بستند و این اتحاد از میان رفت. این دانش و علاقه مردمان شمال در ائوتئود و سپس روهیریم نیز وجود داشت که طرفداران دنیای تالکین به خوبی از آن مطلع هستند.
همانطور که در توضیح تصویر یازدهم آمده، دستان کوچک شخصیتی را به نشان داده است و دانههای بلوط در دست دارد. آیا این اشارهای غیرمستقیم به سکانس دانه بلوط در فیلم هابیت: نبرد پنج سپاه میان بیلبو بگینز و تورین سپربلوط است؟ با توجه به ظاهر ماجرا به نظر چنین میرسد و شخصیت درون تصویر، یک هابیت است.
در پوستر دوازدهم سریال ارباب حلقهها ما تصویر فردی تکیه زده بر یک ابزار کشاورزی را مشاهده میکنیم که یک پنچه تیز از آن آویزان است. از ظاهر برخی شخصیتها تا به الان و توضیحاتی که قبلاً لنی هنری برای نقش هابیتها در سریال بیان کرده بود، به نظر میتوان به این نتیجه رسید که مردمانی اینچنین، هابیتهای بدوی و در حال مهاجرت هستند.
ممکن است برایتان این سوال پیش آمده باشد که هابیتها در دوران دوم چه میکنند؟ درست است که اولین واقعه تاریخی ثبتشده از هابیتها در سال ۱۰۵۰ دوران سوم صورت گرفته است، اما تالکین در سرآغاز کتاب یاران حلقه چنین گفته است:
«سرمنشأ هابیتها به روزگاران قدیم، به روزگاران پیشین، باز میگردد که اکنون گم و فراموش شده است. فقط الفها اسناد آن روزگار نابودشده را حفظ و نگهداری میکنند و روایتهای آنان تقریباً به تمامی درباره تاریخ خودشان است که در آنها از آدمها به ندرت یاد میشود و از هابیتها هرگز ذکری به میان نمیآید. با این حال روشن است که هابیتها، پیش از آن که مردمان دیگر حتی از وجودشان باخبر شوند، سالهای سال با آرامش در سرزمین میانه زیستهاند.»
روزگار پیشین یا Elder Days در این نقلقول، اشاره به زمانه پیش از پایان دوران اول دارد.
در جایی دیگر نیز به طور غیرمستقیم متوجه حضور هابیتها در پیش از پایان دوران دوم میشویم. در نامه ۱۴۴ تالکین که سخن از انتبانوها در میان است، به این نکته اشاره میشود که آدمیان و هابیتها دانش کشاورزی را از انتبانوها فرا گرفتهاند؛ انتبانوهایی که تالکین احتمال میدهد همگی به همراه باغهایشان در جنگ آخرین اتحاد (۳۴۴۱-۳۴۲۹ دوران دوم) توسط سائورون، که سیاست زمین سوخته را علیه پیشروی و گذر متحدین از آندوین به پیش گرفته بود، نابود شدهاند. هابیتها اگر تنها در دوران سوم زندگی میکردند، نمیتوانست دانش کشاورزی را از موجوداتی منقرضشده یاد بگیرند.
این تصاویر با توصیفات تالکین در تاریخ سرزمنی میانه در مورد سرآغاز هابیتهای اولیه که قومی بدوی و احتمالاً وحشی بودهاند نیز صادق است.
پوستر سیزدهم سریال ارباب حلقهها یک دست کوچک و کودکانه دیگر است، احتمالاً یکی دیگر از هابیتها و بازیگران خردسال سریال است که میوهای در دست دارد، البته عجیب است که توضیح آمازون میوه را دقیقاً مشخص نمیکند! آیا این میوهای خاص است که نباید ماهیت آن لو برود؟ نکته خاص دیگری در این تصویر وجود ندارد، مگر اینکه دسته کیف درون تصویر از موهایی بلند و خاکستری ساخته شده است.
در تصویر چهاردهم ما شخصیتی با پوست تیره را مشاهده میکنیم که حلقهای در گردن و نقشهای با علائمی عجیب در دست دارد. نوشتههای روی آن برگرفته از هیچکدام از خطوط شناخته شده رشتهافسانه تالکین نیست.
اگر تصویر پایین را با تصویر بالا مقایسه کنید، مشخصاً دستان این شخصیت به لنی هنری تعلق دارد که پیشتر در مصاحبهای اعلام کرده بود در نقش یک هابیت را در سریال ارباب حلقهها بازی میکند.
اگر فکر میکنید هابیت تیرهپوست وجود ندارد، پیشنهاد میکنیم یکبار دیگر کتابهای جی. آر. آر. تالکین را بخوانید! هارفوتها بر اساس توصیف تالکین در پیشگفتار کتاب ارباب حلقهها پوست تیره دارند.
“The Harfoots were browner of skin, smaller, and shorter, and they were beardless and bootless; their hands and feet were neat and nimble; and they preferred highlands and hillsides.”
هرچقدر گشتیم، نکتهای در پوستر پانزدهم سریال ارباب حلقهها نیافتیم!
درست است که پوستر شانزدهم سریال ارباب حلقهها جزئیات زیادی ندارد، اما دست شخصیت درون تصویر در کنار حلقه، جای زخمی دارد که دقیقاً مطابق با جای زخم روی دست ماکسیم بالدری است.
هفدهمین تصویر نیز متاسفانه بجز داشتن یک حلقه، نکتهای دیگر که مرتبط با رشته افسانه تالکین باشد را ندارد. گل سفید درون تصویر ممکن است در ارتباط با درخت سپید نومهنور باشد که طرح لباس وی، که گویی پولک ماهی است، این احتمال ارتباط با نومهنور را بیشتر میکند. کیفیت لباس وی و زیورآلاتش ما را به این فکر وا میدارد که او یا یک ملکه یا یک نجیبزاده است. بازیگر درون تصویر به احتمال بسیار زیاد سینتیا ادای-رابینسون است.
این شما و تصویر شخصیتی که نازنین بنیادی به ایفای نقش آن پرداخته است. درون تصویر هجدهم جزئیات قابل توجهی نمیتوان یافت. طرح مواج روی جلد چرمی کتابی با شکلی در بالای آن که احتمالاً یک ماهی است که در دست اوست هیچ ارتباط مستقیمی با کتب تالکین ندارد. ممکن است این نقش راوی داستان باشد؟ که داستان را از کتاب آکالابت، سقوط نومهنور، برای بینندگان نقل میکند؟ نگارنده این حدس را بسیار نامتحمل میداند چرا که بنا بر گفتوگوهای نازنین بنیادی، او از نقشهای اصلی سریال است.
لباس شخصیتی که در پوستر نوزدهم سریال ارباب حلقهها مشاهده میکنیم، جزئیات ظریف و جالبی دارد اما متاسفانه هیچ ارتباط قابل مشاهدهای در آثار تالکین برای آنها وجود ندارد. تنها نکته قابل توجه تصویر، کیفیت آن است که برخلاف بقیه تصاویر که به صورت 4k در توییتر منتشر شده بود، این تصویر با عرض کمتر و با کیفیت پایینتر منتشر شده بود.
پس از چند تصویر با جزئیات اندک، به پوستر بیستم سریال ارباب حلقهها میرسیم که تا ساعتها میتوان در مورد آن به بحث و گفتوگو نشست! در نگاه اول، شخصیت درون تصویر شمشیری با قبضه و تیغهای مزین به خورشید را به دست گرفته، زرهی با طرح خورشید و اشکالی فلسمانند و موجدار پوشیده، حلقهای با نوشتههایی ناخوانا به دست دارد و مچبندی نگارین، گویی مزین به طرح یک گیاه یا گل در تصویر خودنمایی میکنند.
شمشیر درون تصویر طلایی و نقرهای، همانند خوشید و ماه، است؛ و یک شمشیر در داستانهای تالکین وجود دارد که چنین معنایی را منتقل کرده و ترجمه نامش از زبان الفی «شعله سرخ و سپید» است: نارسیل! نار (آتش) + سیل (نور سپید) یک نام نمادین است که اشاره به خورشید و ماه دارد! ممکن است در طرح آنسوی شمشیر، طرحهایی از ماه بر روی قبضه و تیغه قرار گرفته شده باشد؟
به هرحال نارسیل همان شمشیر الندیل است که در زیر او در پی پیکار با سائورون شکست و بعداً برای آراگورن از نو آب داده شد و نام آندوریل را بر آن نهادند. البته این حدس نقش خورشید روی زره و طرح گلدار روی مچبند را نمیتواند توجیه کند، و تداخلاتی با تصویر بیست و سوم خواهد داشت، پس بیاییم به سراغ حدس دیگری برویم:
تا به حال به نشان خانوادگی فینوه دقت کردهاید؟ یک خورشید متشعشع با پرتوهایی مواج که اثرش بیش از همه در نشان خاندان فینگولفین نمایان است. نکته قابل توجه دیگر، نشان خاندان گل طلایی است، یکی از خاندانهای گوندولین، محل حکومت تورگون، پسر فینگولفین که فرمانروای آن گلورفیندل بود! اگر این شخصیت را مرتبط با یکی از این دو خاندان بدانیم، همه عناصر موجود درون تصویر را میتوان با آن شرح داد: خورشید و گل میان آن و طرح گلدار روی مچبند که خبر از خاندان گل طلایی میدهد، فلسهای درون تصویر که یادگاری از اژدهایانی است که آتش آنها باعث شکست استحکامات گوندولین و سقوط آن شد، موجهای دریا به یاد غرق شدن بلریاند در انتهای دوران اول!
پوستر بیست و یکم سریال ارباب حلقهها کنتراست رنگ جالبی دارد و ممکن است بسیار مهم نیز باشد، از سیب درون آن که نماد تولد دوباره، وسوسه، سقوط و رهایی است نیز به نظر نباید گذشت. بافت بر تن شخصیت درون تصویر تقریباً شبیه بافتی است که گندالف در فیلم هابیت به تن داشت و شخصیت درون تصویر نیز ریشی خاکستری دارد؛ آیا این تصویری از گندالف است؟ یا شخصیتی پلید در این تصویر وجود دارد؟ درست است که آمدن ایستاری در سال ۱۰۰۰ دوران سوم آغاز شده بود، اما دستنوشتهای تقریباً ناخوانا از تالکین وجود دارد که آمدن جادوگران آبی را به اواخر دوران دوم نسبت داده است. ممکن است آمازون آمدن همه ایستاری را به آن زمان در دوران دوم منتقل کرده باشد؟
متاسفانه جزئیات بیشتری از تصویر قابلیت بحث و گفتوگو ندارد و باید منتظر اطلاعات بیشتری از سوی آمازون بود.
مخوفترین تصویر در بین تصاویر منتشرشده، پوستر بیست و دوم سریال ارباب حلقهها است. شخصیت درون تصویر بدون شک از جبهه تاریکی است ولی نمیتوان قطعاً شخصیت او را تشخیص داد. شخصیت درون تصویر میتواند سائورون یا یکی از نزگول (و شاید فرمانروای نزگول، شاه جادوپیشه آنگمار) باشد. البته به نظر میرسد نکتهای ظریف در تصویر وجود دارد و آن وجود گرد طلاییرنگ به صورت اندک بر روی دستکش فلزی اوست که به نظر میرسد ارتباطی با حلقه یگانه که از طلا ساخته شده است دارد؟ یا شاید با دورفها، که در تصاویر منتشرشده گرد طلایی بر روی دستانشان است، ارتباط دارد؟
حال به آخرین تصویر این مجموعه رسیدیم. در تصویر بیست و سوم ما فردی با جامهای بسیار فاخر مشاهده میکنیم که دو حلقه به انگشت دارد، کمربندی و زیورآلاتی طلایی دارد که همگی با نقشی از خورشید مزین شدهاند. آیا ارتباطی میان این تصویر و تصویر شماره بیست وجود دارد؟ آیا او یک شاه یا فرمانرواست؟ چرا توضیحات آمازون تاکید بسیار بر روی طلایی بودن اجزای درون تصویر دارد؟ آیا ارتباطی با آر-فارازون زرین دارد؟
به هرحال بازیگر درون تصویر را با تقریب خوبی میتوان تریستان گراول دانست.
حال به نظر شما چه پیامها یا نکاتی در این تصویر پنهان شده است؟ چه نکاتی در تصویر وجود دارد که از نظر دیگران پنهان مانده است؟ نظر خود را در مورد محتوای این بررسی و دیگر مطالب مرتبط با ما در میان بگذارید. همچنین میتوانید با عضویت در گروه تلگرامی ماهاناکسار در کنار بیش از ۴۰۰ نفر از طرفداران رشته افسانه تالکین به بحث و گفتوگو بنشینید.
پخش فصل اول سریال ارباب حلقهها از تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ به صورت هفتگی آغاز خواهد شد.
مطالب مرتبط:
هر آنچه تاکنون از سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت میدانیم.
تحلیلا عالی بود و دقیق. مثل همیشه 🙂
عالییییی الوه دمت گرم لذت بردم از خوندن ? هر چند سریال Meh عه ?
?? تشکرررررر
آقا خسته نباشید جانانه میگم. موشکافی یعنی این. بیصبرانه منتظر سریال میمونیم ?
تحلیلها بسیار عالی و دقیق بودند، ممنون از شما، خسته نباشید
خیلی عالی بود
جامع و کامل!
واقعا لذت بردم ممنونم ازتون
بسیار ممنون از تحلیل شما
و البته از زحمات بسیار شما
سلام و خسته نباشید
خدا قوت
مارو از ظلمات جهل رها کردی واقعا
ارو ایلوواتار پشت و پناهت باشه
دورفا مگه ملکه هم داشتن