پس از اینکه آنکالیمه ولیعهد تار-آلداریون شد به ییلاق امریه رفت و به همه خواستگارهایش جواب رد داد. زمانی که در چراگاههای نومهنور سکنی گزیده بود ملقب به اِمِروِن آرانل شد که معادل الفی شاهزادۀ چوپان است. اگرچه خواستگاران نجیبزادهاش را یکی پس از دیگری رد میکرد پس از مدتی به چوپانی به نام ماماندیل علاقهمند شد. اما پس از ...
ادامه مطلب »انسان ها
الروس تار-مینیاتور (اولین پادشاه نومهنور)
پسر ائارندیل و برادر الروند، او که برگزید تا در زمرۀ آدمیان باشد. الروس اولین پادشاه نومهنور بود و طولانیترین زندگی را در میان انسانها داشت.
ادامه مطلب »الندور (پسر بزرگ ایسیلدور)
پسر مهتر و جانشین ایسیلدور که در سفر بازگشت به آرنور پدرش را همراهی میکرد و در مصیبت دشتهای گلادن کشته شد. او که میبایست پس از ایسیلدور شاه میشد و به نقل از کسانی که او را میشناختند در توان، خرد و اقتدار متواضعانه از بهترینها بود؛ خوبروترینِ ترکههای الندیل و شبیهترین به جدش.
ادامه مطلب »الندور (یکی مانده به آخرین پادشاه آرنور)
پسر والاندور، کسی که فرمانروایی آرنور را از پدرش به ارث برد و به مدت صد و بیست و پنج سال بر آرنور حکومت کرد. شاید به خاطر بزرگترین پسر ایسیلدور که الندور نام داشت، این نام بر او نهاده شده بود. پس از او پسرش ائارندور به حکومت رسید. کسی که آخرین پادشاه آرنور به حساب میآمد.
ادامه مطلب »الندیل (مؤسس آرنور و گوندور)
پسر آخرین فرمانروای آندونیه، که به همراه پسرانش آناریون و ایسیلدور از کشتی غرق شدۀ نومهنور، به سرزمین میانه گریختند و در آنجا فرمانروایی آرنور و گوندور را بر پا کردند. الندیل به همراه گیل-گالاد، آخرین اتحاد را رهبری کرد و در محاصرۀ بارادور کشته شد.
ادامه مطلب »