لقبی برای الوه (بعدها الو)، فرمانروای تلهری. شکل اصلی کوئنیایی آن «سینداکولو/sindacollo» میباشد (که شامل سیندا «خاکستری» و کولو «ردا» یا «خرقه» است). اما این کلمه به سینگولو تبدیل شد و در نهایت در زبان مردم خود او، سیندارین، تبدیل به تینگول شد. بدینسان الو تینگول از دوریات عنوان و نام خود را دریافت کرد، و در پی ردای خاکستری ...
ادامه مطلب »الف ها
الفهای خاکستری میتریم (شاخهای شمالی از سیندار)
الفهای خاکستری بلریاند شاخهای از مردم تلهری بودند، پیروان تینگول که در سرزمین میانه باقی مانده بود، در حالی که خویشانشان به سوی غرب بادبان کشیده بودند. به مرور زمان بعضی از این الفها از ارد وترین گذر کردند و در سرزمینهای آن سوی کوهها سکونت گزیدند. آنگه که نولدور به سرزمین میانه بازگشتند، میدانیم که این الفها در سرزمین ...
ادامه مطلب »الفهای خاکستری (نامی برای سیندار)
سیندار، آن دسته از تلهری که در سرزمین میانه باقی ماندند، در حالی که خویشانشان از دریای بزرگ عبور کردند. یادداشتها: هر چند که تالکین این موضوع را صریحاً اعلام نکرده است، «خاکستری/grey» در اینجا به طور مشخص معنای دومی هم دارد که با کلمۀ «تاریک و روشن/twilight» مرتبط است. اگر خود تینگول را مستثنا قرار دهیم، الفهای خاکستری در ...
ادامه مطلب »سبز برگ (ترجمۀ نام لگولاس)
لقب یا عنوانی که گهگاه برای لگولاس، شاهزاده پادشاهی سرزمین جنگل استفاده میشد. در حقیقت این عبارت ترجمه تحتاللفظی نام الفیِ لگولاس است (لذا شخصیتهایی که از شکل کامل «لگولاس سبز برگ» استفاده میکنند در حقیقت لگولاس را در دو زبان متفاوت مینامند). به نظر نمیآید این نام اهمیت ویژهای داشته باشد جز آن که ارتباطی واضح با درختان سیاه ...
ادامه مطلب »الفهای سبز (لایکوئندی اهل اوسیریاند)
لنوه، الفی از قبیلۀ تلهری بود که در سفر بزرگ الفها به غرب همراه شد. زمانی که مردمان او با سد کوههای مهآلود مواجه شدند، او تصمیم به ترک سفر گرفت و در عوض پیروانش را به جنوب به سمت درههای آندوین رهنمون شد و در آنجا به عنوان ناندور شناخته شدند. پس از سالیان بسیار، پسر لنوه، دنهتور بار ...
ادامه مطلب »