آمان، سرزمین امرداد. سرزمینهای غرب دریای بزرگ شامل والینور که سرزمین والار به شمار میرفتند. پس از سقوط نومهنور، سرزمین مذکور، از قلمروی فانیان جدا شد و احتمالاً تنها برای کسانی که اجازه داشتند در مسیر مستقیم سفر کنند قابل دسترسی بود.
غ
غرب دنیا (قلمروی قدسی)
سرزمینهای آن سوی دریای کبیر. آمان، قلمروی قدسی والار در غربیترین مکان واقع شده بود و شهرها و سرزمینهای الفها نیز همچنین. پس از سقوط نومهنور، غرب دنیا (جز برای چند نفر معدود استثنا) برای فانیان گذرناپذیر شد و تنها الفهایی که بر مسیر مستقیم بادبان میکشیدند بدان دسترسی داشتند.
غرب (قلمروی قدسی آن سوی دریا)
در سالهای ابتدایی آردا، سرزمینهای لایزال در دنیا موجود بودند. هرچند دریاهای سایهافکن و جزایر افسونشده از سرزمینهای مذکور محافظت میکردند، مسافر دلیری که از دریای بزرگ میگذشت میتوانست به آنها برسد. در سالهای پایانی دورهی دوم، آر-فازونِ نومهنوری، ناوگان عظیمی ساخت و کوشید به سرزمین والار حمله برد. نتیجهی کار او کاملاً فاجعهبار بود: آمان، قلمروی لایزال از دنیا بیرون شد.
حتی پس از این واقعه نیز، راهی به جانب غرب باقی ماند تا الفها بتوانند از مسیر مستقیم به قلمروی قدسی برسند. ولی برای بیشتر فانیان، این راه مفقود ماند: اگر به سمت غرب بادبان میکشیدند از خمیدگی دنیا میگذشتند و در نهایت به نقطهی آغازین بازمیگشتند. پس قلمروی فانیان در سرزمین میانه، نهایت غرب، غرب دریا نام گرفت و بیشتر مواقع، صرفاً آن را «غرب» میخواندند.
اصطلاح «غرب» گاه برای اشاره به سرزمین مفقود نومهنور نیز به کار میرود. سرزمینی که در دوردست دریای غربی قرار داشت و پیش از آن که ویران شود میشد از سواحل آمان آن را دید. در همین راستا، نام دونهدان به معنی «مرد غربی» مفهوم پیدا میکند.
غاصبان (فرزندان جوانتر الوواتار)
گرچه آدمیان در هزارهی پس از نخستزادگان به دنیا نهادند و مقرر بود که بر ملک آنها دست یابند الفها ایشان را به نام غاصبان خواندند.
غاصب، خلعکنندهی الداکار (عنوان کاستامیر)
عنوانی که به کاستامیر، جانشین شاه کالماکیل دادند. کاستامیر، علیه شاه حقیقی گوندور، الداکار شورش کرد و تخت وی را غصب نمود. با گذشت ده سال از حکومت کاستامیر، آشکار گشت که او شاه ظالم و بیرحم است. حکومت وی، با بازگشت ارتشی کینخواه به سرکردگی الداکار از تبعید پایانی خشونتآمیز داشت.