در کنار گذرگاه شمالی موردور ، در قسمت وروردی گذرگاه تسخیر شده کریس گار گور ، سارون یک باروی سنگی ساخت. او در آن بارو یک دروازهی سنگی قرار داد تا از ورودی سرزمینش محافظت کند. درهای آهنینی که دروازه را تشکیل داده بودند نام های مختلفی داشتند. بیشتر با نام الفی شان شناخته می شدند. مورانون که دروازهی سیاه معنی می دهد.
مکان های دیگر
دروازهی آیزنگارد (گذر گاه محافظت شده ای که به اورتانک منتهی می شد.)
گذر گاهی محکم که از تنها تونل منحنی شکلی که آیزنگارد و اورتانک را احاطه کرده بود حفاظت می کرد. در مجاورت یک شاهراه و در قسمت جنوبی استحکامات آیزنگارد قرار داشت. در زمانی که سارومان ارباب آیزنگارد بود از این دروازه به شدت محافظت می شد ، اگرچه نهایتا به واسطهی هجوم انت ها شکسته شد.
طبق شواهدی ، سارومان یا از طریق سازه هایی خاص و یا از طریق ورد خواندن به دروازه اش ویژگی خاصی داده بود. سارومان قادر بود صدایش را از دروازه عبور دهد. بنابراین می توانست بدون خطر کردن ، با کسانی که پشت در بودند ارتباط برقرار کند.
دروازهی اربور (دروازهی پیشین تنها کوه)
از سراشیبی های جنوبی تنها کوه ، دو لبهی صخره ای شکل بیرون زده است. و دره ای تنگ در جایی که شهر دال بنا شده است ، ایجاد کرده است. در راس این دره ، ورودی منحنی شکل و پهن قلمرو زیر کوه قرار داشت ، به نام دروازهی اربور. در بیرون از دروازه ، رودی جریان داشت که به رودخانهی روان منتهی می شد.
دروازه ، مکان حداقل دو راه بندان بود. در سالی که پادشاه تورین ، تنها کوه را فتح کرد ، یک دیوار محکم در سر تا سر ورودی دروازه بنا کرد . اگرچه در آن زمان جنگی در نمی گرفت اما او قطعا می بایستی از خانهی قدیمی اش در مقابل انسان ها و الف ها دفاع می کرد. جانشینش ، داین پا آهنی خوش شانس نبود . او در طول جنگ حلقه ، دقیقا در ورودی دروازه درگیر جنگ شد ، اما دروازه ، جان مردمش را نجات داد.
غارهای فراموش شده (زندان آر-فارازون)
در آخرین سالهای نومه نور، پادشاه آر-فارازون توسط سائرون تشویق و فریب داده شد که قدرت این را دارد که سرزمینهای آمان را از والار بگیرد. او ناوگان بزرگی به راه انداخت و سپاهی بیشمار را به کالاکیریا آورد تا برای تسخیر قلمرو قدسی بجنگد.
در این زمان مانوه، پادشاه مهین، قدرتش بر جهان را وانهاد و ارو ایلوواتار را به یاری طلبید که او عذابش را بر سر نومه نوریها نازل کرد. ناوگان آنها و حتی جزیره موطنشان محو شد اما مهاجمان آمان نابود نشدند. تپهها بر سر آنها فروریخت و آنها در زیر زمین در غارهای فراموش شده اسیر شدند و همچنان منتظر پایان جهان هستند. گفته میشود زمانی که روز نبرد واپسین فرا برسد، آنها از غارهایشان آزاد میشوند، هرچند نقش آنها در داگور داگورات به صورت یک راز باقی مانده است.
گذرگاه (مسیری بین اوسگیلیات و پلهنور)
جاده مرتفعی که از سمت غرب اوسگیلیات به راماس اخور (دیوار احاطه کننده دشتهای پله نور) منتهی میشد. وقتی گذرگاه به دیوار میرسید، دروازه ورودی پله نور به وسیله دو برج محافظت میشد که به دژهای گذرگاه مشهور بودند و از آنجا جاده ای به غرب تا میناس تریت ادامه پیدا میکرد.
از لحاظ تاریخی، گذرگاه یکی از شاهراه های اصلی گوندور بود که از پایتخت آن تا دژ اصلی آن در میناس آنور کشیده شده بود. در طول جنگ حلقه زمانی که گدار های آندوین توسط دشمن تسخیر شد، پادشاه جادو پیشه از گذرگاه برای عبور سپاهش جهت محاصره میناس تریت استفاده کرد.