نوهی شاه الو تینگول و پسر برن و لوتین که مدتی همراه ایشان در تول گالن زندگی میکرد. پس از آن که تینگول به دست دورفها در منهگروت کشته شد و سپاه نوگرود تالارهایش را غارت کردند، دیور رفت تا آنجا، همراه همسرش، نیملوت به عنوان شاه دوریات زندگی کند. با گذشت برن و لوتین، سیلماریلی که لوتین همراه داشت ...
ادامه مطلب »الف ها
دنهتور اول (کارگزاری که پایان دوران صلح هشیارانه را دید)
دنهتور اول، دهمین کارگزار گوندور بود و در زمان وی، قلمروی مذکور از شاید اسفبارترین آشوبها در تاریخ خود رنج برد. وقتی دنهتور در سال ۲۴۳۵ دورهی سوم جانشین عموی بی فرزندش، دیور شد، گوندور نسلهای متمادی در صلح به سر میبرد. نزدیک به چهارصد سال پیش از آن، طی کارگزاری نیای نجیب دنهتور، ماردیل، گندالف به دول گولدور رفته ...
ادامه مطلب »دنهتور (رهبر الفهای سبز)
الف ناندورین، پسر لنووه، که گروهی از مردم خود را به سمت غرب هدایت کرد و از کوهستان آبی گذراند و به ازیریاند رساند. آنجا بود که ایشان لایکوئندی یا الفهای سبز لقب گرفتند.
ادامه مطلب »الفهای دانا (نامی برای نولدور)
«نخست نولدور آمدند، نام حکمت بر ایشان، بر مردمان فینووه بود. ایشان الفهای دانایند، دوستان آئولهاند و به تصنیف شهره…» کوئنتا سیلماریلیون ۳، در باب آمدن الفها و اسارت ملکور نامی برای نولدور که چندان کاربرد نداشت. اشتقاقی میان الفهایی که فینووه به والینور هدایت کرد. واژهی «عمیق» در اینجا به معنی «پر مغز» یا «دانا» است؛ نولدور را خلاقترین ...
ادامه مطلب »الفهای تاریک (الفهای که هرگز دو درخت را ندیدند)
موریکوئندی، الفهایی که از فراخوان والار به سمت والینور سر باز زدند یا در مسیر سفر عظیم جا ماندند و هرگز نور دو درخت را ندیدند. نکته: ۱-شاه سینداری، الو تینگول، در شمار الفهای تاریک نیامده است. او به والینور سفر کرده و نور دو درخت را دیده بود اگرچه بازگشت و در سرزمین میانه اقامت گزید.
ادامه مطلب »