اصطلاحی که برای توصیف یکی از شاخههای اصلی نژاد الفها به کار میرفته است. معنی این اصطلاح کاملا مشخص نیست، گرچه که به نظر میرسد به الفهای تاریک یا موریکوئندی اشاره میکند، الفهایی که هیچگاه سرزمین میانه را به قصد قلمروی قدسی آن سوی دریا ترک نکردند. به هر حال اصطلاح «الفهای شرقی» برای متفاوت کردن الفهای خاکستری بلریاند ظاهر ...
ادامه مطلب »الف ها
ائارون (مادر فینرود و گالادریل)
دختر مو نقرهای اولوه از تلهری که دوشیزه قْوی آلکوئالونده خوانده میشد. کسی که در سواحل خلیج الدامار با پدر و برادرش میزیست. او با فینارفین از نولدور ازدواج کرد و پنج فرزند داشت. بزرگترین از میان آنان فینرود فلاگوند و گالادریل بودند. فرزند یک الف دریایی، عاشق دریا و سفر به مناطق دوردست بود. سهم او از این وارثانش ...
ادامه مطلب »ائارندیل (دریانورد)
«در میان ما از یک پیشگویی سخن میگویند که روزی قاصدی از سرزمین میانه، از میان سایهها به والینور خواهد رفت و مانوه به سخن وی گوش فراخواهد داد و ماندوس نیز دل نرم خواهد گرداند.» سخنان گویندور از فرزندان هورین فصل دهم، تورین در نارگوتروند پیشگوییهای ائارندیل: مدتها قبل از تولد او، آمدن ائارندیل توسط الدار پیشبینی شده ...
ادامه مطلب »پنگولود
در باب پنگولود گفته میشود بعد از فئانور و رومیل بزرگترین زبانشناس و تاریخدان نولدور بود. او که حاصل ازدواج بین سیندار و نولدور بود، در نوراست متولد شد و بعدا همراه تورگون به گوندولین آمد و در شهر پنهان ساکن شد. بعد از سقوط گوندولین به سیریون رفت و در آنجا سرگذشت بلریاند را نوشت و سرگذشت والینور نوشتهی ...
ادامه مطلب »آنایره
آنایره همسر فینگولفین بود که او را در گریختن نولدور از والینور همراهی نکرد. اطلاعات بسیار اندکی از او وجود دارد و نام وی در سیلماریلیون که با ویرایش کریستوفر تالکین منتشر شده نیامده است. او یکی از الفهای نولدور بود اما آمان را به دلیل دوستی نزدیکی که با ائارون داشت (دخت اولوه یکی از الفهای تلهری و همسر ...
ادامه مطلب »