الفی وانیاری که به خاطر خلق آلدودنیه، سوگواری برای تاریک شدن والینور، مشهور شد. زمانی که ملکور به دو درخت یورش برد، وانیار و دیگر الفهای والینور در حال برگزاری جشنی به مناسبت تانیکوئتیل بودند، و از این رو به احتمال بسیار زیاد، الهمیره شاهدی بر نابودی درختان بوده و آن صحنه را با چشمان خود دیده است. گفته میشود ...
ادامه مطلب »الف ها
الهماکیل (یکی از سرنگهبانان گوندولین)
یک الف نولدوری، فرماندۀ آنهایی که از ورودی بیرونی گوندولین محافظت میکردند. مسیر مخفی آن شهر بزرگ نهایتاً به غاری در دیوار یک رودخانۀ خشک و به دورازۀ چوبین، اولین دروازه از هفت دروازۀ گوندولین منتهی میشد. الهماکیل و مردانش از این دروازه حفاظت میکردند و همینجا بود که او با تور و ورونوه مواجه شد. الهماکیل آنها را از ...
ادامه مطلب »الدالیه (مردم ستارگان)
این اصطلاح به الدار مرتبط است، اما به تمام الفها منسوب میشود نه فقط الفهای سفر بزرگ. یادداشتها: دو نام الدار و الدالیه مشخصاً مرتبط با یکدیگر هستند. اما الدار مختص الفهایی شد که در سفر بزرگ شرکت کردند. اما الدالیه برای جملگی الفها و حتی آواری بود.
ادامه مطلب »الدار (الفهای سفر بزرگ)
اسمگذاری الفها توسط اورومۀ والا. وقتی که او برای اولین بار درون نورهای کوئیوینن آنها را سرگردان دید. در ابتدا این اسم برای تمامی الفها به کار میرفت، اما بعد از فراخوانی والار؛ فقط برای مردمی که فراخوانی سفر بزرگ را دنبال میکردند استفاده شد. سه دستۀ الدار وانیار، نولدور و تلهری بودند. تمامی وانیار و نولدور به آمان رفتند ...
ادامه مطلب »ادراهیل (پیروی وفادار فینرود فلاگوند)
یک الف از نارگوتروند. یکی از ده تنی که در آن زمان برای جستجوی سیلماریل به فینرود فلاگوند وفادار ماندند.
ادامه مطلب »