آخرین مقالات فرهنگنامه

P

فارازون (غاصب تخت نومه‌نور)

پسر گیمیل‌خاد و نوه‌ی شاه آر-گیمیل‌زور از نومه‌نور. به رغم میل عموزاده‌اش، میریل، وی را به زنی گرفت و بدین ترتیب، سلطنت جزیره را نامشروع به دست آورد و نام مشهورتر آر-فارازون را بر خود نهاد.

ادامه مطلب »

اشباح (موجوداتی زاده‌ی وهم)

اشکال یا تصوراتی که به واسطه‌ی جادو خلق می‌شوند تا فرد ناآگاه را به خطا دچار کنند. در سیلماریلیون، سائورون را «استاد سایه‌ها و اشباح» خوانده‌اند (کوئنتا سیلماریلیون ۱۸) و چند بار برای به دام انداختن دشمنانش از اشباح بهره می‌گیرد. با استفاده از شبحی، گروه یاغی باراهیر را یافت و از بین بود. اشباح در اسارت نه شبح حلقه ...

ادامه مطلب »

دورف خُرد (نژاد مفقود نئوگیت نی‌بین)

مردمی کوچک و رشد ناکرده که ظاهراً به دورف‌های حقیقی مربوط بودند و نژادشان اواخر دوره‌ی اول، در سرزمین میانه منقرض شد. نکته: ۱-تمام آن‌چه در مورد دورف‌های خرد می‌توان با قاطعیت گفت آن است که سیلماریلیون به ما می‌گوید: «…از شمار دورف‌هایی بود که در روزگار باستان از شهرهای بزرگ دورفی شرق طرد شده بودند…» (سیلماریلیون ۲۱، حدیث تورین ...

ادامه مطلب »

پروینکا توک (خواهر بزرگ پره‌گرین توک)

سومین فرزند که کوچک‌ترین دختر تاین پالادین توک دوم و اگلانتین بانکس بود. پروینکا پنج سال از برادر کوچکترش، پره‌گرین توکِ گروه حلقه، بزرگ‌تر بود. در مورد زندگی پروینکا هیچ نمی‌دانیم جز آن که در مهمانی خداحافظی بیل‌بو در سال ۳۰۰۱ دوره‌ی سوم شرکت کرده بود. آن زمان می‌بایست شانزده ساله بوده باشد.

ادامه مطلب »

پریانات (نام الفی هابیت‌ها)

نام الفی که میان دونه‌داین شمال ریشه یافت و برای توصیف مردمی غریب به کار می‌رفت که قدشان به شکل غیرعادی کوتاه بود و اولین بار در غرب کوهستان مه‌آلود در حدود سال ۱۰۵۰ دوره‌ی سوم پیدا شدند. نام مذکور از ریشه‌ی الفی (per-)، به معنی نیم آمده و معمولاً به نیم‌قد ترجمه می‌شود ولی خود این مردم ترجیح می‌دهند ...

ادامه مطلب »