در دوران باستان، مرزهای لورین به سمت شرق تا رودخانهی لیملایت (که بعدها مرز شمالی روهان را شکل داد) گسترش مییافت. جنگلهای لورین آن زمان عظیمتر از آنچه بعدها شد بود و گالادریم بیشتر زمینهای جنگلی میان کلهبرانت و لیملایت را اشغال کرده بودند. این منطقه را پارت کلهبرانت، دشت کلهبرانت میخواند. در تاریخ متأخر، جنگلها عقب نشستند به همین ...
ادامه مطلب »P
پارماتهما (حروف مربوط به صدای پ)
یکی از چندین تهمار یا مجموعه اصوات، که نمایندهی حروف تنگوار است. اشکال حرفی این تهمار، صدای پ و مشتقات آن را توصیف میکند. مجموعهای اصوات که شایسته است لبی خوانده شوند و شامل صداهای پ، ب، ف، و، و امثالهم هستند. حروف تنگواری که معمولاً برای این مجموعهها به کار میرفتند لووا (کمان) بسته بودند، به سمت راست و ...
ادامه مطلب »پنزی بگینز (یکی از عمه بزرگهای بیلبو بگینز)
عمه بزرگ بیلبو بگینز، خواهر پدربزرگ بیلبو، مانگو؛ با فاستولف بولگر ازدواج کرد.
ادامه مطلب »پالاندو (یکی از دو ایترین لویین)
مایایی که از مردم ارومه و دوست آلاتار بود. والار به عنوان آخرین نفر از پنج تنی که باید به سمت شرق میرفتند و از دریای کبیر میگذشتند تا جادوگر شوند پالاندو را برگزیدند. آلاتار و پالاندو را همراه یکدیگر ایترین لویین یا جادوگران آبی میخواندند. آنها در دور دستهای کرانههای شمال غربی سرزمین میانه گشتند و سرزمینهای دور شرقی ...
ادامه مطلب »پالاران (کشتی عظیمی که آن را به نام آوارهی دوردستها نیز میخواندند)
کشتی عظیمی که آلداریون و انجمن ماجراجویان نومهنور ساختند. در زمان ساخت، بزرگترین کشتی زمان بود و آلداریون با استفاده از این کشتی بسیاری از سفرهای اولیهاش به سرزمین میانه را ترتیب داد.
ادامه مطلب »