“نمی توانی بگذری، آتش تیره یاری ات نخواهد رساند، شعله ی اودون! به میان سایهها برگرد. نمیتوانی بگذری.” (ارباب حلقهها. یاران حلقه. فصل ۵ کتاب دوم) نامی که گندالف بر روی بالروگی گذاشت که در اعماق سایه های موریا مسکن گزیده بود و در پل خزد دوم با گندالف مواجه شد و نابود گشت. کلمهی شعله، احتمالاً به جنس بالروگ ...
ادامه مطلب »F
شعلهی غرب (شمشیر آراگورن، آندوریل)
لقب و ترجمهی ادبی شمشیر آراگورن، آندوریل که همان نارسیل، شمشیر الندیل بود که از نو در کوره آبدیده شده بود.
ادامه مطلب »شعلهی آنور (قدرتی که گندالف در دست داشت)
نوع: شعلهای که گندالفِ مایا به کار میبرد. معنی: آنور به معنی خورشید است. “نمیتوانی بگذری.” اورکها ساکت ایستادند و سکوتی مرگبار برقرار شد. «من خادم آتش پنهانیام و سلاحم شعلهی آنور است…» “ (ارباب حلقهها. یاران حلقه. فصل ۵ کتاب دوم) قدرت اسرار آمیزی که گندالف در برابر بلای جان دورین از آن استفاده کرد. در جای دیگری به ...
ادامه مطلب »آتش امرداد (منبع زندگی)
نام دیگر آن آتش پنهانی است. به نظر میرسد این شعلهی فناناپذیر مظهر و تجسم ایلوواتار بوده است و در این هیئت او به مخلوقاتش جان و موهبت میبخشیده است. (بخش زیر در متن مادر ترجمه شده نبود و من از مدخل انگلیسی اضافه کردهام.) در ابتدا، آتش، همراه ایلوواتار در خلأ بود ولی پس از خلق آینور، و پندارهی ...
ادامه مطلب »فلادریف (اِنت قدیمیِ جنگل فنگورن)
“پوست درختی” همراه فنگورن و فینگلاس از جمله آخرین انتهایی بودند که در جنگل فنگورن قدم بر میداشتند.
ادامه مطلب »