نژادی از انسانها که به آنها ووزه یا مردان وحشی جنگل میگفتند. خودشان، در زبان خود، نام دروگو را بر خویش نهاده بودند. وقتی که اولین بار الفها این مردم را دیدند نام دروگو را به سامانهی زبانی خود برگرداندند و در زبان سینداری نامشان به درو ترجمه شد. چون الفها، آنها را بهتر شناختند و متوجه دشمنی شدید آنها ...
ادامه مطلب »فهرست الفبایی فارسی
دروگو بگنیز (پدر مغروق فرودو)
دروگو، دومین فرزند و بزرگترین پسر فوسکو بگینز و رابی بولجر بود و میگفتند که هابیتی نجیب و محترم بوده است گرچه شایعات از وزن نسبتاً بالای وی نیز حکایت دارد. دروگو با پریمولا برندیباک از اهالی باکلند ازدواج کردند و ایشان پسری داشتند. همان فرودو بگینز مشهور، حامل حلقه. دروگو اغلب با خانوادهی همسرش در برندی هال میماند و ...
ادامه مطلب »گل رویا (ترجمهی چوبریش برای لوتلورین)
گالادریل، در زمان جوانی در والینور میزیست و مدتها پس از آن در درهای، در شرق کوهستان مهآلود در سرزمین میانه، در سرزمینی به نام لوریناند، یعنی درهی طلا، سکنا گزید. همین زمان بود که نامش به لورین تغییر یافت. در اصل، لورین نام باغهایی در والینور بود که ایرمو، والای رؤیاها در آنها میزیست. پس میتوان با چشمپوشی، لورین ...
ادامه مطلب »کلاهخود هراس (معنای نام مستعار تورین، گورتول)
ترجمهی گورتول، نامی که تورین، وقتی که با بهلگ کماندار در مغارههای آمون رود زندگی میکرد. نام مذکور از کلاهخود اژدهای دور-لومین میآید، از هنگامی که تورین همراه بهلگ ارکها را شکار میکرد. شهرت کلاهخود وی و کمان بهلگ، مدتی، بدان منطقه نام دور-کیوآرتول، سرزمین کمان و کلاهخود داده بود. به دلیل همین شهرت،کلاهخود قدرتمند هادور، مایهی تباهی تورین شد. ...
ادامه مطلب »مردم دروگ (نامی برای دروئهداین)
اسم جمعی که به ندرت برای اشارهی به دروگها کاربرد دارد و معمولاً ایشان را به نام الفیاشان، دروئهداین میخوانند. آنها نیز مانند هابیتها، شاخهی دوری از نژاد انسانها هستند (اگرچه تالکین مشخص کرده است که این دو شاخه، با یکدیگر ارتباطی ندارند.). از نظر تاریخی، نمایندگان مردم دروگ، در بلهریاند و نومهنور زندگی میکردند ولی بعدها، در دورهی سوم ...
ادامه مطلب »