فرهنگ نامه

نامی که در زبان مشترک به دره‌ی شرق خزد دوم داده و الف‌ها آن را ناندوهیریون می‌خواندند و دورف‌ها ازانول‌بیزار.

از دون‌هارو، دو ردیف سنگ عمودی جاده‌ی باستانی را مشخص می‌کنند که به سمت شرق، به جانب دوویموربرگ و جاده‌های مردگان می‌رفت. مسافری که آن مسیر را طی می‌کرد به زودی زیر درختان جنگل تاریک صنوبر می‌رسید که همان دیمولت بود. نام آن، از زبان کهن می‌آید و به شکل تحت اللفظی به معنی «جنگل تاریک» است. در اعماق جنگل، ...

زمینی تهی در شمال بله‌ریاند، میان جنگل‌های بره‌تیل در غرب و نلدورت در شرق نکته: ۱-در ضمیمه‌ی زبان‌شناختی سیلماریلیون، کریستوفر تالکین می‌گوید که نام زمین مذکور، شامل «mbar» به معنی محل زندگی یا خانه است. عجیب به نظر می‌رسد زیرا صراحتاً به ما گفته‌اند که دیمبار مکانی خالی از سکنه بود و در واقع، به نظر می‌رسد از «dimb» به ...

همسر تاین پره‌گرین توک اول و مادر فارامیر توک اول. نکته: ۱-نسب نسبت داشتن دیاموند با  توک‌های شمالی تلویحاً (اما نه به طور قطعی) به این معناست که میان خاندان اصلی وی لانگ کلیو، و آن خانواده پیوند نزدیکی برقرار بوده است

زمینی خشک و خالی که مقابل دروازه‌ی سیاه موردور قرار داشت. زمین، از زندگی تهی بود و گل و خاکستر آن را می‌انباشت. تنها ویژگی آن، پشته‌های سرباره‌‌اش، پشته‌های مخروطی شکل خرده سنگ بود که ردیف به ردیف، در چشم‌انداز خاکسترآلود پیش می‌رفتند. فرودو و سام در سفرشان به جانب ارودرویین به مرز این منطقه آمدند و بعداً گندالف و ...