اصطلاحی که به فراخوان همه سواران روهان، یا هر تعداد که در یک زمان امکان آن بود، داده میشد. بسیج برای روهیریم در زبان خودشان ائوخره یا «ارتشِ اسب» شناخته می شد. بنا بر قاعده، هر ائوخره کامل متشکل از ۱۰۰ ائورد، و هر ائورد شامل ۱۲۰ سوارکار بود؛ از این رو شاه روهان میتوانست ۱۲۰۰۰ جنگجو تحت فرمان داشته ...
ادامه مطلب »مفاهیم
بسیج ادوراس (سوارکاران پایتخت روهان)
سواران روهان که به دستور پادشاه روهان برای جنگ از ادوراس یا زمینهای شاه بسیج میشدند، منجمله سواران درۀ هارو در کوهستان سفید. بنا بر سنت، فراخوان این بسیج بر عهده ارتشبد اول سرزمین چابکسوار بود. در زمان جنگ حلقه این سنت تا حدی به واسطه حیلههای سارومان و گریما از اعتبار افتاده بود. گرچه در آن زمان ارتشبد اولی ...
ادامه مطلب »فانی (کسی که میمیرد)
به هر نژادی از آردا که به پیری و مرگ دچار میشود میگویند. اما بیشتر در مورد انسانها به کار میرود.
ادامه مطلب »زخم مورگول (زخم وارد آمده توسط تیغهای شیطانی)
اسلحۀ بزرگترین خدمتگزاران سائورون – یا به عبارت دیگر نزگول – که جادوی سیاهی انجام میدهد که زخمهای وارد آمده را مورد نفرین قرار میدهد. آثار زخمهایشان متنوع است؛ درد فلجکنندهای که کارگزار بورومیر از آن رنج میبرد و عمرش را کوتاه کرد. زمانی که فرودو در ودرتاپ زخم خورد در معرض تبدیل شدن به یک شبح حلقه قرار گرفت.
ادامه مطلب »چشم بیپلک (چشم سائورون)
از فراز رفیعترین پنجره دژ باراد دور، سائورون نگاهی دائمی به زمینها و قلمروهای سرزمین میانه داشت. «چشم بیپلک» اشاره به این هوشیاری دائمی دارد. (نه یک چشم سوزان بر بالای برج!)
ادامه مطلب »