الفهایی که هرگز به آمان نرسیدند. اصطلاحی برای الفهایی مانند سیندار و ناندور که با سفر بزرگ عزیمت کردند ولی در نهایت، در سرزمین میانه اقامت گزیدند.
ادامه مطلب »آرشیو نویسنده: اله سار
اولوارت (پسر خائن اولفانگ)
پسر اولفانگ که همراه پسران فیانور به نیرنائت آرنوئدیاد رفت. او بیایمان بود و در گرماگرم نبرد، به متحدان خود پشت کرد و برای مورگوت پیروزی به ارمغان آورد.
ادامه مطلب »اولوموری (کرناهای عظیم اولمو)
کرناهایی که سالمارِِ مایا از صدف سفید ساخت و اولموی والا آنها را با خود داشت. موسیقی کرناها میتوانست اشتیاقی جاوید نسبت به دریا القا کند و اولمو بیآنکه دیده شود گاه بر سواحل سرزمین میانه کرناهایش را مینواخت. از قرار معلوم، کرناهای مذکور قدرتهای دیگری نیز داشتند: مثلاً وقتی که اولمو دور از سواحل نوراست بر تور ظاهر شد ...
ادامه مطلب »اولراد (یاغی از گائورویت)
یکی از افراد گروه یاغی که تورین بدانها پیوست و در نهایت به تبعید خویشخواستهی وی از دوریات انجامید. اولراد با دیگر یاغیان به بار-ئن-دانود سفر کرد. سرنوشت وی کاملاً روشن نیست ولی احتمالاً هنگامی که دژ به تصرف ارکها درآمد از دست رفت.
ادامه مطلب »اولمو (ارباب آبها)
یکی از والاهای برجسته و یکی از قدرتمندترین میان ایشان که بعد از ملکور و مانوه قرار میگیرد. پیش از ساخت دنیا، او به ساخت موسیقی دلخوش داشت و در آینولیندالیه، موسیقی آینور در آغار ئهآ نقشی به عهده گرفته بود. در محدودهی آردا، قلمرو مخصوص وی، آبهای جهان بود و آبهایی که میگفتند پژواک موسیقی اعظم را در خود ...
ادامه مطلب »