وقتی که ملیان کمربند خود را گرد دوریات بست، ائول، که خویش تینگول بود آن سرزمین را ترک گفت و در عوض، در جنگل نان الموت سکنا گزید. زیر سایههای تاریک آن جنگل باستانی بود و شب را به روز ترجیح میداد به همین دلیل معمولاً او را الف تاریک میخواندند. بیتردید، لقب ائول تحت تأثیر آن الفهای سینداری که ...
ادامه مطلب »آرشیو نویسنده: اله سار
در سیاه (ورودی به جادههای مردگان)
«راه بسته است…آنان که مردهاند راه را ساختند و مردگان پاسبان آنند، تا زمان آن فرا رسد. راه بسته است.» کلام نگهبان در سیاه، بازگشت شاه، جلد سوم، بسیج روهان در اعماق کوهستان سفید، زیر سایهی قلهی دویموربرگ، جنگل تیرهای بود که به آن دیمولت میگفتند. در جنگل، درهی عمیقی بود که به سمت ریشهی کوهستان تسخیر شده میرفت. در ...
ادامه مطلب »سرزمین تاریک (نامی که فرودو بر موردور نهاد)
نامی بینظیر برای سرزمین سیاه موردور، عبارتی که در واقع، تنها فرودو بگینز آن را به کار برد. عملاً ترجمهی سردستی از اسم موردور است. بخش مور به معنی سیاه یا تاریک است و دور، به سرزمین مربوط است.
ادامه مطلب »دمرود (سربازی از تکاوران فارامیر)
تکاوری از ایتیلین، همراه مابلوگ و نگهبان مورد اعتماد فارامیر.
ادامه مطلب »دیل (شهر کوچک انسانها پایین تنها کوه)
شهر کوچک انسانها بین ارهبور و ازگاروت؛ وقتی اسماگ بر پادشاهی دورفها فرود آمد شهر ویران شد. پس از نابودی اسماگ، بارد، خلف اربابان شهر، دوباره دیل را ساخت.
ادامه مطلب »