این اصطلاح به الدار مرتبط است، اما به تمام الفها منسوب میشود نه فقط الفهای سفر بزرگ. یادداشتها: دو نام الدار و الدالیه مشخصاً مرتبط با یکدیگر هستند. اما الدار مختص الفهایی شد که در سفر بزرگ شرکت کردند. اما الدالیه برای جملگی الفها و حتی آواری بود.
ادامه مطلب »فهرست الفبایی فارسی
الدالونده (بندرگاهی در خلیج الدانا)
بندرگاهی در ساحلهای غربی نومهنور، در دهانۀ رودخانۀ نوندونیه است. در وسط ساحل خلیج غربی بزرگ نومهنور ساخته شده است، بین شعب گستردۀ خلیج الدانا، در ناحیۀ خوشبویی به نام نیسمالدار.
ادامه مطلب »الدامار (سرزمین الفهای آمان)
سرزمین الفها در شرق کوههای پلوری، که شهر تیریون در آنجا برپا شد.
ادامه مطلب »الدار (الفهای سفر بزرگ)
اسمگذاری الفها توسط اورومۀ والا. وقتی که او برای اولین بار درون نورهای کوئیوینن آنها را سرگردان دید. در ابتدا این اسم برای تمامی الفها به کار میرفت، اما بعد از فراخوانی والار؛ فقط برای مردمی که فراخوانی سفر بزرگ را دنبال میکردند استفاده شد. سه دستۀ الدار وانیار، نولدور و تلهری بودند. تمامی وانیار و نولدور به آمان رفتند ...
ادامه مطلب »اکایا (دریای محیط)
نامی برای دریای وسیع بیرونی که آردا را دربر گرفته بود، و تا فراتر از دید و دیوارهای شب که جهان را از پوچی جدا میکرد میرسید. با عبور از آبهای سیاه اکایا، ارواح فانیان، برای سفر مرموز نهایی خود از تالارهای ماندوس به بیرون فرستاده میشدند. اکایا، یک مفهوم نسبتاً متاخر در کیهانشناسی تالکین است، اما حداقل کمابیش برابر ...
ادامه مطلب »