مردی که در دورهی اول، در پایان قرن، در زمان ائارندیل میان تبعیدیان و آوارگان در بندرگاههای سیریون میزیست. شاعر بود ولی تنها یک شعر ساخت: بلندترین شعر میان تمام داستانهای منظومی که در بلهریاند شکل گرفت. شعر به زبان سینداری نوشته شده بود و از دانش و خاطرات مردم دوریات، دور-لومین و سرزمینهای بسیار دیگر که در مصب سیریون ...
ادامه مطلب »فرهنگ نامه
دیرهائل (پدربزرگ نجیبزادهی آراگورن)
یکی از دونهداین شمالی، از تبار آرانارت، که اولین فرمانده بود. آراتورن خواستگار دختر او، گیلرائن، بود و آن زمان، وارث مقام فرماندهی آرادور. دیرهائل ابتدای کار مخالف ازدواج بود ولی همسرش، ایوورون او را به اجازه دادن تشویق کرد. تنها دو سال بعد، نوهی دیرهائل به دنیا آمد: آراگورن؛ کسی که روزی بر پادشاهی متحدهی جدید دونهداین حکم میراند.
ادامه مطلب »دیور (نهمین کارگزار حاکم بر گوندور)
پدربزرگ دیور، هادور، آخرین کارگزاری بود که از زندگی واقعاً طولانی بهره برد. گوندور، صد و هفده سال تحت فرمان او بود. یعنی که پسرش باراهیر، و نوهی پسریاش، دیور هر دو، دیرهنگام به مقام کارگزاری رسیدند و مدت کوتاهی بر سر کار بودند. دیور، آخرین کارگزاری بود که دورهای بیمشکل را گذراند و وارث او، دنهتور، شکست صلح در ...
ادامه مطلب »دیور (وارث الو تینگول)
نوهی شاه الو تینگول و پسر برن و لوتین که مدتی همراه ایشان در تول گالن زندگی میکرد. پس از آن که تینگول به دست دورفها در منهگروت کشته شد و سپاه نوگرود تالارهایش را غارت کردند، دیور رفت تا آنجا، همراه همسرش، نیملوت به عنوان شاه دوریات زندگی کند. با گذشت برن و لوتین، سیلماریلی که لوتین همراه داشت ...
ادامه مطلب »دینا دیگل (همسر گانداهار بولجر)
تنها عضو خانوادهی دیگل، از هابیتهای شایر که نامش ثبت شده است و وقتی که با گانداهار بولجر ازدواج کرد عضو خانوادهی بولجر شد. عروسی نزدیک آغاز قرن سیزدهم به تقویم شایر (مطابق با قرن بیست و نهم دورهی سوم) سرگرفت. دینا و گانداهار دو فرزند به نامهای آدالگار و آدالدریا و اخلاف بسیار داشتند. در شمار پیوندهای بسیار خانوادگی، ...
ادامه مطلب »