زبانی که دونلندیهای سرزمینهای غرب کوهستان مهآلود، در شمال شکاف روهان آن را به کار میبردند. زبانی که امروز کاملاً مرده است و تنها یک واژه از آن باقی مانده: فورگوییل که به شکل تحت اللفظی میتوان آن را به «کله کاهی» ترجمه کرد و به عنوان توهین، برای اشاره به دشمنان قسمخوردهاشان، روهیریم به کار میبردند. زمانی زبانی مشابه ...
ادامه مطلب »فرهنگ نامه
دورین ششم (شاه محکوم به فنای خزد-دوم)
یکی از نوادگان دورین بیمرگ که زمان بیدار شدن بالروگ در خزد-دوم شاه مردم دورین بود. نام بالروگ، بلای جان دورین از نام همین شاه میآید زیرا اولین دورفی بود که به دست او کشته شد.
ادامه مطلب »دورین اول (دورین بیمرگ بزرگترین دورف در میان دورفها)
پیرترین دورف، در شمار هفت پدر دورفها. اولین نژادی که آئولهی والا خلق کرد. او تا زمان بیداری الفها، زیر کوهستان سرزمین میانه خوابیده بود. وقتی بیدار شد سفر کرد تا به آبگیر-آینه رسید. همان دریاچهای که دورفها خلد-زارام میخوانند. به ستارگان مرموزی که در سطح دریاچه منعکس شده بودند نگریست، آن را نشانهای گرفت و همانجا شهری بزرگی را ...
ادامه مطلب »برج دورین (برجی که بر قلهی کلبدیل بود)
برجی که بر قلهی کلبدیل، بالای خزد-دوم قرار داشت و گندالف، در همان محل، مایهی هلاکت دورین را از پا درآورد.
ادامه مطلب »مردم دورین (قوم ریشدرازها)
دورفهای تبار دورین بیمرگ، پیرترین دورف در میان هفت پدر دورفها. تقریباً همهی دورفهایی که در آثار تالکین ظاهر شدهاند از همین گروهند. نکته: ۱-بازگشت مردم دورین به خزد-دوم محل اطمینان نیست ولی برخی منابع (به ویژه، جلد ۱۲ تاریخ سرزمین میانه) پیشنهاد میکنند که دورفها، با هدایت شاه دورین هفتم، از تبار داین آهنینپا به منزل باستانی خود بازگشت.
ادامه مطلب »