«قدش بلند بود و مثل اشباح بالای سر من دولا شده بود. گمان کنم یکی از آدمهای بزرگ بود که از خارج میآیند. جور عجیب و غریبی حرف میزد» توصیف هامفست گمجی از رویاروییاش با خامول یاران حلقه، کتاب اول- فصل ۳: سه همسفر فرمانروای ایسترلینگ ها احتمالا در اوایل هزارهی سوم در دوران دوم متولد شده بود. یکی از ...
ادامه مطلب »فهرست موضوعی
کورونیر (شکل الفی نام سارومان)
مرد مهارت؛ نام الفی جادوگری که انسان ها سارومان می خواندند.
ادامه مطلب »کارادراس (شاخ سرخ)
«...کارادراس در برابرشان قد برافراشت: قله ای پر صلابت، و روی نوک آن برف مثل نقره، اما با دیواره های جانبی پرشیب به رنگ سرخ مات، گویی که آن را به خون آغشته باشند.» یاران حلقه، کتاب دوم – فصل۳: سفر حلقه به سوی جنوب شاخ سرخ یکی از مشهورترین قلل کوهستان مه آلود است که گذرگاه شاخ سرخ ...
ادامه مطلب »کاراخ آنگرن (گذرگاه میان گورگوروت و اودون)
گذرگاهی در شمال غرب موردور که در زبان انسانها آیزن ماوت نیز خوانده میشد. (هر دو نام به معنی آرواره های آهنی است) جایی که دامنه های افل دوات و ارد لیتوی به هم میرسند و تنها مسیر باریکی بین فلات گورگوروت و دره کوچک اودون باقی میماند. به عنوان مسیری به به سمت دروازه های سیاه مورانون، کاراخ آنگرن ...
ادامه مطلب »بندی شدن ملکور (سه دوران آرامش در آمان)
اصطلاحی برای سه دوران آرامش در آمان که در آن ملکور توسط والار در والینور زندانی شده بود. پس از پایان سومین دوره اسارتش مانوه، ملکور را آزاد کرد ولی او به تاریکی بازگشت، دو درخت را نابود کرد و به همراه سیلماریلها به دژش در شمال سرزمین میانه گریخت.
ادامه مطلب »