نامی معادل با واژهی اورک. بحثهایی در مورد نزدیکی این دو کلمه و ارتباط آن با یکدیگر وجود دارد، ولی هر دو واژه به یک چیز اشاره داردند. نقل قولی از پیش گفتار هابیت که مقداری قضیه را روشن میکند از این قرار است: «[واژهی اورک] در یک یا دو جا میآید امّا معمولاً به گابلین (یا هابگابلین برای نژاد ...
ادامه مطلب »G
شکافنده گابلین (نامی برای شمشیر بزرگ «اورکریست»)
نامی برای شمشیر اورکریست، و همچنین ترجمهی لغوی نام الفی آن. این شمشیر در شهر گوندولین در دوران اول، زمانی که الفها با اورکهای مورگوت در جنگ بودند ساخته شده بود و گفته میشد که صدها گابلین را در آن نبردها کشته است. در کتاب هابیت ترجمه نام این شمشیر (اورکریست) به صورت «شکافندۀ گابلین» آمده است اما تالکین بعداً ...
ادامه مطلب »بز
یک جانور شاخدار چابک. بزها در سرزمین میانه به اندازه امروز فراوان بودند، اما به سختی میتوان مطمئن شد که توسط مردم آن زمان اهلی شده بودند یا نه. اشارههای اندکی که به این حیوانات وجود دارد، همگی به بزهای وحشی که در مناطق کوهستانی زندگی میکنند تعلق دارد که مشخص نمیکند که آیا به عنوان حیوان مزرعه استفاده میشده ...
ادامه مطلب »خانواده گوتلیف (خانوادهای از انسانهای بری)
خانوادهای از انسانهای بری. نام آنها همانطور که میان انسانهای آن منطقه معمول بود، از یک گیاه گرفته شده است. ریشههای دقیق آن چندان مشخص نیست، اما احتمالاً با گیاه پیچ امینالدوله هم خانواده است که نام فرانسوی آن، Chevrefeuille، نه تنها معنی «برگ بز» میدهد، بلکه به نامش نوعی آهنگ قرون وسطایی میدهد و به همین علت احتمالا برای ...
ادامه مطلب »پشهها (حشرات پرندهی مزاحم)
حشرات پرندهی کوچکی از رسته مگسها. وجود آنها در سرزمین میانه شناخته شده است، از آنجا که سام در مرزهای موردور به آنها اشاره میکند.
ادامه مطلب »