اسم جمعی که به ندرت برای اشارهی به دروگها کاربرد دارد و معمولاً ایشان را به نام الفیاشان، دروئهداین میخوانند. آنها نیز مانند هابیتها، شاخهی دوری از نژاد انسانها هستند (اگرچه تالکین مشخص کرده است که این دو شاخه، با یکدیگر ارتباطی ندارند.). از نظر تاریخی، نمایندگان مردم دروگ، در بلهریاند و نومهنور زندگی میکردند ولی بعدها، در دورهی سوم ...
ادامه مطلب »D
دراگلویین (نیای گرگمردان)
گرگی که در خدمت سائورون بود و او را نیای گرگمردان آنگباند میخواندند. هوآن او را کشت و برن در جستجوی سیلماریل از پوستش به عنوان لباس مبدل استفاده کرد. نکته: در سیلماریلیون، دراگلویین، «ارباب و نیای گرگمردان آنگباند» (۱۹، در باب برن و لوتین) خوانده شده است. شاید بتوان آن را چنین تعبیر کرد که دراگلویین در اصل، سرمنشأ ...
ادامه مطلب »درامبورلگ (تبر عظیم تور)
میگفتند که تور، پدر ائارندیل، تبر عظیمی را به شمشیر ترجیح میداد و تبرش را تبر درامبورلگ میخواند. که در زبان گوندولینی به معنای تیز-کوبه است.
ادامه مطلب »طلسم اژدها (نگاه خیرهی اژدها که اراده را تحلیل میبرد)
نگاه خیره و حیرتانگیز برخی اژدهایان قدرتمند که گلائرونگ و اسماگ نمونههای برجستهی ایشان بودند.
ادامه مطلب »اژدها-شکار (عنوان بارد کماندار)
«…او را شاه میکردیم. باردِ اژدها-شکار از تبار گیریون!» کلام مردمان دریاچه در ازگاروت، هابیت، فصل چهارده، آب و آتش عنوانی که به بارد، سرباز عبوس ازگاروت دادند. با آخرین تیر او، تیر سیاه که در آهنگریهای ارهبور ساخته شده بود، بارد نقطه ضعف اسماگ اژدها را یافت و با آخرین تیرش، تیر سیاه که در آهنگریهای ارهبور ساخته شده ...
ادامه مطلب »