آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی فارسی

فهرست الفبایی فارسی

نساملده (درختی در غرب نومه‌نور)

یکی از درختان گوناگونی که در نیسیمالدار، سرزمین درختان معطر در حوالی غرب نومه‌نور، بندرگاه الدالونده یافت می‌شد. الدار، از اره‌سیا آن را برای نومه‌نور هدیه آروردند؛ درخت هرگز در سرزمین میانه رشد نکرد و بنابراین در سقوط نومه‌نور از دست رفت. نام نساملده احتمالاً معنای «نسای محبوب» را می‌دهد که به نسای والا اشاره دارد و از آنجا که ...

ادامه مطلب »

نرون (نام مادری گالادریل)

زمانی که او متولد شد، پدرش فینارفین نام تنها دخترش را آرتانیس به معنای دختر والا قرار داد. به دنبال سنت الف‌ها، مادرش ائارون مدتی منتظر ماند تا او نیز نامی برای دخترش برگزیند. به دلیل قد بلند و قدرت بالای بدنی، ائارون نام نرون را برایش برگزید که به معنای «مرد – دختر» می‌باشد. اگرچه در نهایت دختر آن‌ها ...

ادامه مطلب »

نرنتا (تاکتیک آفندی اهالی نومه‌نوریان)

آرایش جنگی که توسط سربازان نومه‌نور و گوندور استفاده می‌شد. وقتی با نیروهایی رو به رو می‌شدند که هنوز در حال سازماندهی بودند، به سرعت آرایش پیکانی شکل را به خود می‌گرفتند و خطوط دشمنان و نظم آنان را در فاصله اندکی برهم می‌ریختند. این تاکتیک نام خود را از شکل آرایش خود گرفته است: نرنتا در کوئنیا معنای مردان ...

ادامه مطلب »

نردانل (همسر فئانور)

همسر فئانور و مادر هفت پسر او، او خویشتن‌دارتر از همسر آتشین مزاجش بود و می‌کوشید آتش دل او را به هنگام شعله کشیدن با خرد خود از سوزندگی باز دارد.

ادامه مطلب »