تنها پسر آنکالیمه و هالاکار که پس از جلوس مادرش در مقام اولین ملکه حکمران نومه نور بر تخت، به عنوان وارثش تعیین گردید. خیلی زود و پس از تولد او پدر و مادرش از هم جدا شدند و او در محیطی غمگین و پر استرس بزرگ شد. او سه فرزند داشت که دوتای اولی دختر بودند. اگرچه هر کدام ...
ادامه مطلب »انسان ها
آناردیل (نامی که وقت تولد به تار-آلداریون داده شده بود)
در دوره حکومت تار-الندیل چهارمین پادشاه نومه نور، فرزندش منلدور صاحب پسری شد. منلدور آن پسر را آناردیل نامید: «وقف شدهی خورشید». شاید به این دلیل اینکه او موهای زرد رنگش را از مادرش آلماریان به ارث برده بود. او به سرعت به جوانی مغرور اما سخاوتمند تبدیل شد که شیفته ی دریا و ماجراجویی بود. همزمان با فراگیر شدن ...
ادامه مطلب »آناردیل (ششمین پادشاه گوندور)
همزمان با آشکار شدن شکوه و قدرت نومه نور، وارث سلطنت منلدور، صاحب فرزندی شد که او را آناردیل نامید. او ششمین حکمران نومه نور و پادشاهی مشهور بود که هم پیمان گیل گلاد الف شد و اولین پایگاه نومه نوریان در سرزمین میانه را بنا کرد. او در دوران حکومتش با نام تار-آلداریون شناخته میشد. بعد از گذشت سه ...
ادامه مطلب »آنگلیمیر (بیستمین شاهزاده دول آمروت)
پدر آدراهیل و پدربزرگ شاهزاده ایمراهیل، کسی که در جنگ حلقه جنگید. آنگلیمیر در زمانی که سائورون به موردور بازگشت و یک تهدید واقعی برای گوندور بود، شاهزاده دول آمروت بود. او به اندازه کافی زندگی کرد تا ببیند نوهاش، فیندویلاس با دنهتور، وارث کارگزار، پادشاهی جنوبی ازدواج کرد. آنگلیمیرسال بعد درگذشت، و آدراهیل جانشین او شد. آنگلیمیر در داستانهای ...
ادامه مطلب »آنگبور (ارباب تنومند لامدون)
ارباب لامدون در زمان جنگ حلقه. به دلیل شهامت و بی باکی در برابر سپاه خاکستری مردگان شهره بود. او آراگورن را در مسیر سمت میناس تیریت کمک کرد. او نیروهای سرزمینهای جنوبی را مرتب کرد و پس از خروج آراگورن و فرمانروایان غرب به عنوان محافظان شهر گماشت.
ادامه مطلب »