در اصل یک عضو از خاندان سلطنتی دوریات و خویشاوند تینگول. ائول در سرزمین مادری خود ناکام و بداقبال بود. هنگامی که حلقه ملیان سراسر جنگل های دوریات قرار داده شد، ائول آنجا را ترک کرد و به قصد ساکن شدن در جنگل تاریک نان الموت، در شرق میهن خود به آنجا رفت. ائول یک پیشهور ماهر و استاد آهنگری ...
ادامه مطلب »الف ها
انردیل (جواهرسازی اهل گوندولین)
فلزکار افسانهای و احتمالاً اسطورهای گوندولین. با توجه به حکایتی انردیل بود که الهسار اصلی، گوهر سبز شگفتانگیزی که به وسیله آن میشد چیزهای معیوب و زوال یافته را دگربار میشد نو و تازه دید، الهسار به عنوان هدیهای به کلهبریندال و از طرف او به پسرش ائارندیل رسید، کسی که آن را در طی سفرهای دریایی خود از طریق ...
ادامه مطلب »الوینگ (همسر ائارندیل)
دختر دیور الوخیل و همسر ائارندیل دریانورد. از طریق قدرت اولمو او در هنگامه تخریب لنگرگاههای سیریون در قالب یک پرنده سفید فرار کرد و با سیلماریلی بر روی سینهاش به نزد شوهرش بر روی دریا آمد. یادداشتها: ۱) مادر الوینگ، نیملوت، تا آنجا که میدانیم خون خالص سینداری داشت. با این حال خط وراثتی پدرش دیور شامل نژادهای متفاوتی ...
ادامه مطلب »الوه سینگولو (نام اصلی الو تینگول اهل دوریات)
نام باستانی پادشاه تینگول؛ هنگامی که او در دوریات با ملیان اقامت گزید، شکل سیندارین آن نام را برگزید: الو تینگول.
ادامه مطلب »الفهای والینور (الفهای روشنایی)
سه خاندان الفی که سفر بزرگ را تمام کرده و به آمان در غرب رسیدند. اول از همه وانیار و نولدور با گذشتن از دریای بزرگ بر روی جزیره تول ارهسئا به غرب رسیدند. آنها در شهر تیریون در گذرگاه کالاکیریا که غرق در نور دو درخت والینور بود، ساکن شدند. از تلهری، شمار زیادی از سفر دوری گزیدند و ...
ادامه مطلب »