از نخستین زمان آفرینش دنیا، ملکور با دیگر والار سر جنگ داشت. به هر چه دست میزد از شکل میافتاد و ضایع میشد. وقتی که الفها برای اولین بار بیدار شدند ملکور، موجودات خود را برای آزار آنها فرستاد. والار برای محافظت از ایشان نیروی عظیمی علیه ملکور روانه ساختند و وی را به بند کشیدند. او سه دوره در ...
ادامه مطلب »D
الفهای تاریک (الفهای که هرگز دو درخت را ندیدند)
موریکوئندی، الفهایی که از فراخوان والار به سمت والینور سر باز زدند یا در مسیر سفر عظیم جا ماندند و هرگز نور دو درخت را ندیدند. نکته: ۱-شاه سینداری، الو تینگول، در شمار الفهای تاریک نیامده است. او به والینور سفر کرده و نور دو درخت را دیده بود اگرچه بازگشت و در سرزمین میانه اقامت گزید.
ادامه مطلب »الف تاریک (عنوان ائول)
وقتی که ملیان کمربند خود را گرد دوریات بست، ائول، که خویش تینگول بود آن سرزمین را ترک گفت و در عوض، در جنگل نان الموت سکنا گزید. زیر سایههای تاریک آن جنگل باستانی بود و شب را به روز ترجیح میداد به همین دلیل معمولاً او را الف تاریک میخواندند. بیتردید، لقب ائول تحت تأثیر آن الفهای سینداری که ...
ادامه مطلب »در سیاه (ورودی به جادههای مردگان)
«راه بسته است…آنان که مردهاند راه را ساختند و مردگان پاسبان آنند، تا زمان آن فرا رسد. راه بسته است.» کلام نگهبان در سیاه، بازگشت شاه، جلد سوم، بسیج روهان در اعماق کوهستان سفید، زیر سایهی قلهی دویموربرگ، جنگل تیرهای بود که به آن دیمولت میگفتند. در جنگل، درهی عمیقی بود که به سمت ریشهی کوهستان تسخیر شده میرفت. در ...
ادامه مطلب »سرزمین تاریک (نامی که فرودو بر موردور نهاد)
نامی بینظیر برای سرزمین سیاه موردور، عبارتی که در واقع، تنها فرودو بگینز آن را به کار برد. عملاً ترجمهی سردستی از اسم موردور است. بخش مور به معنی سیاه یا تاریک است و دور، به سرزمین مربوط است.
ادامه مطلب »