آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی فارسی

فهرست الفبایی فارسی

ایریمون (نام اصلی پنجمین شاه نومه نور)

سومین فرزند اما تنها پسر تار-الندیل شاه نومه نور. در جوانی شیفته ستارگان بود و به ارتفاعات شمال فوروستار رفت، جایی که ستارگان بهتر دیده میشدند. در آنجا برجی ساخت تا حرکت آسمان را مشاهده کند. بعد از رسیدن به شاهی برج ستاره را رها کرد و به آرمنه لوس، مهمترین شهر نومه نور، بازگشت و چوگان سلطنتی را با ...

ادامه مطلب »

ایریلده (از نودگان واردامیر)

بانوی نجیبزاده نومه نوری، از نوادگان واردامیر دومین شاه نومه نور از طرف کوچکترین پسرش نولوندیل. درسال ۷۰۰ دوران دوم بدنیا آمد و بزرگترین فرزند کمندور از هیاراستورنی بود. برادرش هالاتان بود که پسرش هالاکار(برادرزاده ایریلده) با ملکه تار-آنکالیمه ازدواج کرد و خط شاهان نومه نور امتداد پیدا کرد.

ادامه مطلب »

ایرنساگا (سلسله قللی در کوهستان سفید)

انبوه کوه های لبه شمالی کوهستان سفید، به علت قله های دندانه دارش به آن در زبان روهیریم لقب ایرنساگا به معنای” اره آهنی” داده شده بود. این کوه ها ادوراس را در شمال از دون هارو در جنوب جدا می کرد، و جاده بین این دو در طول دره رود اسنوبورن در سمت شرق ایرنساگا امتداد داشت.

ادامه مطلب »

یورلاس (عموی برگیل)

نامی که برگیل دوست جوان پیپین به عنوان عمویش نامبرد. چیزی از زندگی او در دست نیست جز اینکه او برادر برگوند پدر برگیل بوده و در زمان جنگ حلقه همسن پیپین و ۲۹ ساله بوده.

ادامه مطلب »

یورت (زنی دانا در گوندور)

پیرترین زنی که در شفاخانه های گوندور کار می کرد، و آگاهی او از دانشهای پیشین به بهبود فارامیر کمک کرد. او اهل ایملوت ملوی در لوسارناخ بود.

ادامه مطلب »