آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی فارسی

فهرست الفبایی فارسی

آزاگال (ارباب بله‌گوست)

دورفی شریف و ارباب بله‌گوست در انتهای دوران اول. تلخارِ آهنگر از آهن و طلا کلاهخودی به شکل سر گلائرونگ به عنوان تاج برای او ساخته بود. هنگام سفری به شرق بلریاند، او و گروهش در شبیخون اورک‌ها گرفتار شدند، اما مایدروس و مردمش به نجات او آمدند. او به نشانه‌ی قدردانی کلاهخود را به مایدروس بخشید. و بدینسان این ...

ادامه مطلب »

تبر تور (سلاح تور پدر ائارندیل)

هنگامی که تور در گوندولین منزل داشت، بجای شمشیر تبری بزرگ بهمراه خود حمل می‌کرد، نام آن تبر درامبورلگ بود که به معنای تیز-ضربه است. به این دلیل که هنگام استفاده می‌شد همانند چماقی سنگین اما با لبه‌های تیز بوسیله‌ی آن آسیب وارد کرد. تبر از سقوط گوندولین جان سالم بدر برد و بعدها به نومه‌نور برده شد و در ...

ادامه مطلب »

آکسانتور (پسر-نوه‌ی الروس تارمینیاتور)

یکی از نوادگان سلسله پادشاهی نومه‌نور، آکسانتور نوه‌ی واردامیر نولیمون، جانشین الروس، بنیانگذار پادشاهی نومه‌نور بود.  آکسانتور خون سلطنتی خود را از سمت نولوندیل جوانترین پسر واردامیر به ارث برد و به شاخه فرعی خاندان سلطنتی نومه‌نور تعلق داشت. او جد هالاکار بود که با ملکه تارآنکالیمه ازدواج کرده بود. و در عهد تارآناریون وارث ملکه، خون آکسانتور به مسیر ...

ادامه مطلب »

بیداری آدمیان (پیدایش آدمیان در هیلدورین)

تکاپوی اولین آدمیان در شرق سرزمین هیلدورین. آدمیان نخستین یا فرزندان کوچکتر ایلوواتار اولین‌بار یک هزاره پس از اِلفها و در هنگامه بازگشت نولدور از غرب به سرزمین‌میانه، دیده شدند. اولین اِلفها در تاریکی سرزمین میانه و زیر نور ستارگان از خواب بیدار شدند، از اینرو ترسی از تاریکی و شب نداشتند. آنان چنان عاشق ستارگان بودند که والا ارومه ...

ادامه مطلب »

آواتار (سرزمینی تاریک در جنوب آمان)

تنگه‌ای در جنوب آمان، حد فاصل رشته‌کوه پلوری و دریا. سرزمین صخره‌ها، پرتگاه‌ها و آبکندهای تاریک، با خط ساحلی وسیع، پنهان شده در ظلمت. نام آواتار در زبان کوئنیای باستان به معنی سایه‌هاست. و ظلمت سرزمین تاریک آواتار با حضور آنگولیانت در دره‌های آن فزون شد. آنگولیانت موجودی باستانی بود که در قالب عنکبوتی غول‌پیکر می‌زیست و تارهای خود را ...

ادامه مطلب »