آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی فارسی

فهرست الفبایی فارسی

انکوئیه (هفته الف‌ها)

نزدیک‌ترین معادل در تقویم الف‌ها به مفهومی که ما آن را به عنوان هفته می‌شناسیم. یک هفته الفی ۶ روز به جای ۷ روز داشت با نام‌های (در زبان کوئنیایی): النیا، آناریا، ایسیلیا، آلدویا، منلیا و والانیا. والانیا به عنوان روز اصلی هفته ذکر شده است که در خدمت یک هدف آیینی است. توالی دنباله‌داری از ۸۷۶۶ انکوئیه (هفته) یا ...

ادامه مطلب »

انور (واژه الفی معادل سرزمین میانه)

شکل متأخر واژه سینداری اندور، نامی برای سرزمین میانه. این نام همچنین در فرم اِنورات (که ترجمه تحت الفظی «زمین‌های بسیارِ میانه» است) وجود دارد که برجسته‌ترین شکلش در عبارت سینداری  galadhremmin ennorath  (سرزمین میانۀ پُردرخت) در نغمه البرت که در خانه الروند در ریوندل خوانده شد است.

ادامه مطلب »

انگوار (بیمارگونگان؛ نامی در میان الف‌ها برای نژاد انسان)

بیمارگونگان، نامی که توسط الف‌ها برای توصیف انسان‌ها، استفاده می‌شد. این یک انتخاب نام معقول از طرف الف‌ها بود که دچار مریضی یا کهولت سن و پیری نمی‌شدند و بنابراین از نظر یک الف، این ویژگی انسان‌ها تفاوت بین دو نژاد را نشان می داد. انگوار نامی برگرفته از زبان کوئنیایی بود اما این کلمه از ریشه باستانی مشابه آن ...

ادامه مطلب »

انردیل (جواهرسازی اهل گوندولین)

فلزکار افسانه‌ای و احتمالاً اسطوره‌ای گوندولین. با توجه به حکایتی انردیل بود که اله‌سار اصلی، گوهر سبز شگفت‌انگیزی که به وسیله آن می‌شد چیزهای معیوب و زوال یافته را دگربار می‌شد نو و تازه دید، اله‌سار به عنوان هدیه‌ای به کله‌بریندال و از طرف او به پسرش ائارندیل رسید، کسی که آن را در طی سفرهای دریایی خود از طریق ...

ادامه مطلب »

دشمن سائورون (لقبی برای گندالف)

«دوران سوم، دوران من بود. من دشمن سائورون بودم؛ و وظیفه من به انجام رسیده است.» بازگشت شاه، کارگزار و شاه لقبی برای گندالف، که در پایان دوران سوم پس از تلاش‌هایش برای سقوط ارباب تاریکی این لقب را به خود داد، او هدف خود را که محافظت از سرزمین میانه و نابودی سائورون و ویرانی سرزمین‌اش بود را به ...

ادامه مطلب »