قلهی منلتارما در نومهنور وقف ارو شده بود و به دلیل سکوت عظیمش شهرت داشت. سکوتی که حتی نغمهی پرندگان نیز آن را نمیکشست. در اصل، تنها پرندگانی که آنجا میرفتند سه عقاب بودند که از آن مکان مقدس مراقبت میکردند. نومهنوریها آنها نگهبانان بخت بلند برای کوه مقدس و تمام سرزمین میشمردند و آنها را گواهان مانوه مینامیدند. گرچه ...
ادامه مطلب »فرهنگ نامه
رودخانهی ویتیویندل (رودی که در جنگل قدیمی جاری بود)
ریزآبهی کوچکی از رود برندویین یا برندیواین که از بالای خانهی تام میگذشت و تقریباً به جانب جنوب غربی درهای میرفت که از میان جنگل قدیمی میگذشت تا در هیسند، نزدیک جنوب حاشیهی جنگل به برندیواین برسد. بیدمرد پیر در ساحل همین رود روییده بود و به دلیل قدرت خبیث وی، درهی ویتیویندل مخوفترین جای جنگل قدیمی محسوب میشد. بیدمرد ...
ادامه مطلب »معبر ویتی (مسیری که کنار ویتیویندل میرود)
مسیری که در ساحل غربی رود ویتیویندل میرود به اعماق جنگل قدیمی میرسد. در انتهای شمالی آن، جاده به سمت خانهی تام بامبادیل میرود و احتمالاً به دست خود او در جریان سفرهایش به سوی رودخانه ساخته شده بود. (گرچه درختان جنگل نیز عادت داشتند هر از گاه مسیرهای خاص خود را بسازنند.) معبر ویتی (ویتی کلمهای قدیمی برای درخت ...
ادامه مطلب »خلنگزار (پژمرده محل پرورش اژدهایان)
کوهستان خاکستری در مناطق شرقی خود به دو شاخه تقسیم میشد و درهای باریک میان دو شاخهی مذکور بود. در کف درهی شرقی-غربی میان کوهها خلنگزاری بود که توسط ساکنان آن سوخته و سیاه شده بود. این خلنگزار پژمرده در شمال سرزمین میانه به عنوان محل پرورش اژدهایان شهرت داشت و از آن میترسیدند. زمانی اژدهایان کوهستان خاکستری و زمینهای ...
ادامه مطلب »ساحره (نامی که شرقیها بر مورون گذاشته بودند)
پس از آن که هورین در نیرنائث آرنوئدیاد گم شد همسرش، مورون با وجود این که سرزمین آنها تحت کنترل شرقیهای زیر خدمت مورگوت بود، در منزلشان، در دور-لومین ماند. شرقیها گمان میکردند مورون با الفها نشست و برخاست دارد و از الفها میترسیدند. به همین دلیل به او عنوان «ساحره» دادند. گرچه شرقیها بیشتر مایملک وی را سرقت کردند ...
ادامه مطلب »