بئور و مردمانش اولین کسان از آدمیان بودند که از کوهستان آبی گذشتند و به یکی از الدار برخورد کردند. نزدیک سرچشمهی رود تالوس، شاه فینرود، که در دورترین سرزمینهای شرقی سفر میکرد آنها را شناسایی کرد. آدمیان، پیش از این، به الفهای آواری برخورده بودند اما فینرود، اولین الف برین بود که ایشان دیدند و آدمیان نخست چنان متحیر ...
ادامه مطلب »فرهنگ نامه
نومان (انتخاب آنکالیمه به عنوان همسر)
«من باید آزاد باشم تا با هرکسی که میخواهم ازدواج کنم و او یونر خواهد بود (نومان) که به همه ترجیح میدهم.» آنکالیمه-الداریون و ارندیس – افسانههای ناتمام نومهنور و سرزمین میانه. آنکالیمه وارث تار-آلداریون پادشاه بود کسی که قوانین جانشینی برایش تغییر کرد تا اجازه دهد نقش نخستین ملکهی حاکم را ایفا کند. بعد از آن که شاهد بیگانگی ...
ادامه مطلب »نوم (لقبی به معنای خرد)
خردمند، نامی است که آدمهای بئور به فینرود فلاگوند داده بودند.
ادامه مطلب »نولوندیل (کوچکترین پسر واردامیر)
پسر دومین پادشاه نومهنور، واردامیر نولیمون، و بدین ترتیب، نوهی پسری الروس تار-مینیاتور، اولین شاه نومهنور محسوب میشد. او کوچکترین پسر از چهار فرزند واردامیر بود و بنابراین در خط مستقیم برای دریافت چوگان سلطنتی نومهنور نبود. او سه فرزند داشت، یاویان، ارومندیل و آکسانتور. هالاکار، بزرگترین نوهی پسری آکسانتور، همسر ملکه تار – آنکالیمه گشت و بنابراین نوادگان نولوندیل ...
ادامه مطلب »نولیمون (لقب واردامیر)
نامی به معنای «فرد آموخته» که لقب پسر الروس، واردامیر بود چرا که علاقهی زیادی به یادگیری دانش و معرفت باستانی داشت و اینها را از منابع گوناگون جمعآوری میکرد. به عنوان بزرگترین فرد میان چهار فرزند الروس، پس از مرگ پدرش، چوگان نومهنور به وی اعطا شد. ولی طول عمر چشمگیر الروس به آن معنی بود که واردامیر در ...
ادامه مطلب »