فهرست
سالشمار وقایع مهمی که بر این گستره پهناور گذشته، از پیش از بوجود آمدن آن، تا آینده ای دور. آفرینشها و نابودی ها. جنگها و عشقها و…
در تهیه و تنظیم این سالشمار از ضمیمه ی کتاب بازگشت شاه به ترجمه ی «رضا علیزاده» و منابع موجود دیگر استفاده شده است.
پیش از دوره اول
در ابتدا پوچی بود و هیچ. «ایلوواتار»، که به او «اِرو» ی یگانه می گویند، با آهنگ افکارش به «آینور» زندگی بخشید. آنگاه راهنمای آنان شد و اندیشه هایشان را به سویی هدایت کرد. سپس به هرکدام یک «نت» آموخت، و به آنان گفت که با این نت ها یک موسیقی عظیم بنوازند. آنگاه کلمه ای گفت و این موسیقی را به دنیا تبدیل کرد؛ او گفت: «اِئا: این چیزها بباشد.»
- I
والا، مایار و «مکلور» آردا را ساختند.
- II
اولین اختلاف بین آینور و تصمیمشان برای ساخت آردا (دنیا).
«تولکاس»، یکی از والار، به آردا می آید.
«ملکور» از بقیه جدا شده و در جای دورافتاده ای سکنی می گزیند.
تکمیل آردا.
- III
بهار در آردا شروع می شود.
«آئوله» به در خواست «یاوانا» فانوس های آردا را می سازد و «واردا» آنان را پر کرده و «مانوه» متبرکشان می سازد.
«تولکاس» با «نِسا» ازدواج می کند.
«ملکور» مخفیانه به آردا باز می گردد و قلعه «اتومنو» را می سازد و تپه های آهن را بر فراز آن قرار می دهد. و بهار را تا حدی پژمرده می سازد.
- V
«ملکور» فانوس های آردا که دو چراغ و روشنایی سرزمین «آلمارن» بودند را از بین می برد و سرزمین «آلمارن» نابود می شود. پایان بهار در آردا.
- VI
والار «پلوری» را برپا کرده و در «آمان» قرارشان می دهد.
- VII
یاوانا «دو درخت را می سازد، که از روز اول شروع به درخشیدن می کنند.
شروع حساب کردن «زمان».
- VIII
واردا ستارگان جدیدی روشن می کند.
الف ها در «کوئی وینن»، آب بیداری، در شرق سرزمین میانه بیدار می شوند. ملکور بارها به آنان حمله می کند.
ملکور عده ای از الف ها را می رباید.
اولین دسته «اورک»ها پرورش می یابند.
- IX
«اورومه» الف ها را پیدا می کند و آنها را «الدار» یعنی مردمان ستاره ها می نامد.
جنگ قدرت ها و به زنجیر کشیده شدن ملکور.
سفر بزرگ الف ها به «والینور» شروع می شود.
«تینگول» و «ملیان» ازدواج می کنند.
- X
اولین دوره به زنجیر کشیدن ملکور.
جدا افتادن گروه های مختلف الف ها.
بسیاری از الدار به والینور می آیند.
دوران اوج والینور. الف های «سیندار» در «بلریاند» اقامت می کنند.
در آخر این دوره، «لوتین» بدنیا می آید.
- XI
دومین دوره به زنجیر کشیده شدن ملکور.
دورف ها وارد بلریاند شده و در «اردلیون» اقامت می کنند.
در آخر این دوره، تینگول سرزمین «منگروت» را می سازد.
- XII
سومین دوره به زنجیر کشیده شدن ملکور.
جنبش های مخفیانه چیزهای شیطانی در «سرزمین میانه» شروع می شود.
گروهی از الف های نولدور به بلریاند آمده و با نام «لای کودنی» یا الف های بیشه معروف می شوند.
«دائرون» خط «کیریت» را می سازد.
- XIII
ملکور آزاد شده است.
او بین پسران «فینوه» نفاق می اندازد.
- XIV
تاریکی والینور.
ملکور و «اونگولیانت»، «دو درخت» را مسموم می کنند.
فینوه کشته شده و سیلماریل ها دزدیده می شوند.
ملکور از والینور ناپدید می شود.
شورش الفهای «نولدور». اولین خویش کشی.
سوگند نولدرو بر سر سیلماریل ها.
- XV
شب طولانی.
ملکور و اونگولیانت در «لاموت» اقامت می گزینند.
ملکور دوباره «آنگباند» را بازسازی می کند.
ملکور به بلریاند حمله می کند.
- XVI
فئانور در «لوسگار» کشتی هایش را آتش می زند.
جنگ «داگور-ناین-گیلیات». زندانی شدن «مایدروس». مرگ فئانور.
«فینگولفین» به «هلکراکس» پیشروی می کند.
والار ماه را تدارک می بینند.
- XVII
ماه بر می خیزد.
پایان شب طولانی.
دومین بهار در آردا.
«فینگولفین» وارد سرزمین میانه می شود
ماه هفت بار از آسمان عبور می کند.
دوران نخست با نبرد بزرگ به پایان رسید، که در آن سپاه والینور تانگورودریم را فروشکست و مورگوت را برانداخت. آنگاه غالب نولدور به غرب دور بازگشتند و در ارسیا، در محدوده دید والینور ساکن شدند، و بسیاری از سیندار به آن سوی دریا رفتند.
دوران دوم با سقوط سائورون خادم مورگوت برای بار نخست، و گرفتن حلقه ی یگانه از او خاتمه یافت.
دوران سوم با جنگ حلقه پایان گرفت؛ اما دوران چهارم رسماً پیش از عزیمت ارباب الروند آغاز نشد، و پس از این عزیمت، زمان تسلط آدمیان و زوال دیگر مردم ناطق سرزمین میانه فرا رسید.
در دوران چهارم، دوره های قبلی را غالبا روزگار پیشین می نامیدند؛ اما دقیقتر آن است که این نام فقط به روزگار پیش از سقوط مورگوت اطلاق می شد. تواریخ آن روزگار در اینجا ثبت نشده است.
دوران اول
- سال ۱ دوران اول:
سالهای شروع خورشید. خورشید در غرب طلوع می کند. انسانها بیدار می شوند. فینگولفین به منطقه «میتریم» می رسد. اورک ها به دژ مستحکم سیاه، آنگباند می گریزند. «فینگون»، مایدروس را آزاد می کند. فینگولفین شاه بزرگ نولدور می شود. واردا خورشید را به تغییر جهت وادار می کند.
- سال ۲۱ دوران اول:
مرت آدرتاد. (جشن اتحاد دوباره)
- سال ۵۱ دوران اول:
«اولمو» در خواب «فینرود» و «تورگون» ظاهر می شود. فینرود از او محل دالان های رودخانه «ناروگ» را کشف می کند و شروع به ساختن سرزمین «نارگوتروند» می کند، سرزمینی که حتی پیش از «گوندولین» (قلمرو پنهان) ساخته شد.
- سال ۵۲ دوران اول:
اولمو راز دره مخفی «توملادن» را برای تورگون فاش می کند . تورگون قلمرو پنهان گوندولین را می سازد.
- سال ۶۰ دوران اول:
جنگ عظیم «داگور آگلارب». محاصره دژ مستحکم آنگباند توسط نولدور شروع می شود.
- سال ۶۵ دوران اول:
فینرود لنگرگاههای «اگلارست» و «بریتومبار» را بازسازی می کند.
- سال ۷۰ دوران اول:
تینگول، مردمش الف های سیندار را از صحبت کردن به زبان الف های نولدور، «کوئنیا» منع می کند.
- سال ۱۰۴ دوران اول:
اتمام ساخت گوندولین. تورگون در سرزمین گوندولین اقامت می کند.
- سال ۱۶۰ دوران اول:
اورک ها به سرزمین های مه آلود «هیتلوم» حمله می کنند.
- سال ۲۶۰ دوران اول:
«گلائرونگ» پدر اژدهایان، در جنگ «آرد-گالن»شکست می خورد. صلح طولانی آغاز می شود.
- سال ۳۰۴ دوران اول:
«آردهل» سرزمین گوندولین را ترک می کند.
- سال ۳۰۶ دوران اول:
«مائگلین» به دنیا می آید.
- سال ۳۱۰ دوران اول:
فینرود با خاندان آدمیان «اداین» در سرزمین هفت رود، «اسیریاند»، ملاقات می کند. او با «بئور» و خاندانش که اولین خاندان داین بودند ملاقات می کند. مردمان بئور در دشت «استولاد» اقامت می کنند.
- سال ۳۱۱ دوران اول:
بئور در خدمت فینرود استخدام می شود.
«هالادین»ها به سرزمین اسیریاند می روند، اما بعد به شمال رفته و در «دورکارانتیر» اقامت می کنند.
- سال ۳۱۴ دوران اول:
فینگولفین پیغام های تبریک و خوشامد گویی برای خاندان اداین به بلریاند می فرستد.
- سال ۳۱۵ دوران اول:
آردهل و مائگلین وارد سرزمین گوندولین می شوند. مرگ آردهل و«ائول».
- سال ۳۵۵ دوران اول:
مرگ «بئور».
- سال ۳۶۵ دوران اول:
«برگ» از خاندان اولین به اریادور بازمیگردد.
انجمن اداین ها در «استولاد» تشکیل می شود. بسیاری از «ماراچین» ها به اریادر بازمی گردند. بسیاری از «بئورین» ها به جنوب مهاجرت می کنند.
- سال ۳۷۰ دوران اول:
نزدیک است که خاندان هالادین توسط اورک ها نابود شوند. «هالت» آنها را به استولاد هدایت می کند.
- سال ۳۷۵ دوران اول:
هالت خاندانش، هالادین را به جنگل «برتیل» می برد.
- سال ۳۸۹ دوران اول:
تولد«هادور».
- سال ۴۱۰ دوران اول:
فینرود، نوه بزرگ بئور به نام «بورومیر» را ارباب سرزمین «لادروس» می کند.
- سال ۴۲۵ دوران اول:
فینگولفین، به هادور قلمرو «دارلومین» را می بخشد و او را ارباب آنجا می کند.
هادور در دارلومین اقامت می کند.
- سال ۴۴۱ دوران اول:
تولد«هورین».
- سال ۴۴۴ دوران اول:
تولد «هور».
- سال ۴۵۵ دوران اول:
زمستان : جنگ بزرگ «داگور-براگولاخ».
مرگ هادور و فینگولفین.
فینگون جانشین فینگولفین و شاه بزرگ نولدور می شود.
بسیاری از «ماراچین»ها و «بئورین»ها از استولاد گریخته و به اریادور بازمی گردند.
«باراهیر» ارباب لادروس می شود. بئورین ها به دارلومین می گریزند.
- سال ۴۵۷ دوران اول:
سائورون جزیره «تول-سیریون» را می گیرد. «به لگ»و «هالمیر» دوراهی «تیگلین» را تصرف می کنند. هورین و هور یک سال در گوندولین می مانند.در این زمان «استرلینگ» ها وارد بلریاند می شوند. و همچنین در این زمان آخرین دسته بئوریان ها به «لادروس» فرار کرده و باراهیر یک شورشی می شود.
- سال ۴۶۰ دوران اول:
پاییز : مرگ باراهیر و یاغیان. «برن» در «دورتونیون» اقامت می کند. همچنین در این زمان برای اولین بار مردمان سیاه-چهره وارد بلریاند می شوند. مردم بئور در شمال «هیمرینگ» و مردمان «اولفانگ» در «تارگلیون» اقامت می کنند.
- سال ۴۶۲ دوران اول:
اورک ها از شمال و شرق هیتلوم حمله می کنند. گالدور کشته می شود.
- سال ۴۶۴ دوران اول:
زمستان. برن از دورتونیون فرار می کند.
- سال ۴۶۵ دوران اول:
تابستان. برن برای اولین بار لوتین را می بیند.
در این سال Turin به دنیا می آید.
- سال ۴۶۶ دوران اول:
بهار. لوتین به سوی برن باز می گردد.
تابستان. برن به منگروت رفته و جستجو برای یافتن «سیلماریل» را آغاز می کند.
پاییز. برن در نارگوتروند.
- سال ۴۶۶-۶۸ دوران اول:
جستجو برای. مرگ فینرود و«دراگلوین». سائورون به «تائور-نو-فوئین» فرار می کند. برن یکی از سیلماریلها را می یابد. شکار گرگ، مرگ برن. کشته شدن «هوآن» سگ شکاری والینور. کشته شدن گرگ «کارخاروت»، و مرگ لوتین.
- سال ۴۷۰ دوران اول:
برن و لوتین در نواحی رودخانه «تول گالن» ساکن می شوند. «دیور» به دنیا می آید.
- سال ۴۷۳ دوران اول :
«سال سوگواری». نبرد «اشک های بی شمار». چیره شدن مورگوت بر نولدورها و نابودی آخرین امید الف ها و آدمیان برای نابودی او. مرگ فینگون و هادور. دستگیری هورین و«گویندور». تولد «تور».
- سال ۴۷۴ دوران اول:
سقوط قلمرو ساحلی دوران اول. تسخیر بندرگاههای غربی و جنوبی «بریتومبار» و «اگلارست». «گیردان» و «گیل گالاد» به جزیره «بالار» عقب نشینی کرده و پناهگاه «سیریون» را می سازند.
- سال ۴۸۲-۸۵ دوران اول:
«تورین» به همراه دوستش «به لگ» در راه دوریات می جنگد.
- سال ۴۸۵ دوران اول:
مرگ «سائروس» به دست تورین. تورین از دوریات فرار کرده و یک شورشی می شود.
- سال ۴۸۶ دوران اول:
به لگ، تورین را پیدا می کند. تورین در تپه «آمون روت» اقامت می کند.
- سال ۴۸۷ دوران اول:
اتحاد به لگ و تورین و فرماندهی آن دو بر سرزمینی که مکان شورشیان بود و آنان بر آن نام «دور-کارتول» نهادند که کمتر از یک سال وجود داشت. تپه آمون روت تسلیم دشمن می شود.خیانت «میم». مرگ ظاهری به لگ. تورین به نارگوتروند می آید.
- سال ۴۸۹ دوران اول:
آزادی گویندور از آنگباند و ملاقات با به لگ. تورین به دست اورک ها اسیر می شود. به لگ و گویندور تورین را نجات می دهند اما تورین به اشتباه به لگ را می کشد.
- سال ۴۹۰ دوران اول:
تور توسط «لورگان» به بندگی گرفته می شود.
- سال ۴۹۲ دوران اول:
تور می گریزد و یکی از شورشیان قلمرو «میتریم» می شود.
- سال ۴۹۶ دوران اول:
هالادین ها شکست می خورند. گلائرونگ اژدها به بلریاند غربی حمله می کند. جنگ بزرگ «تومهالاد» و غارت و نابودی نارگوتروند. مرگ «اورودرت» برادر کوچکتر فینرود و ارباب نارگوتروند. مرگ دخترش «فیندویلاس». مرگ شاهزاده «گویندور».
تورین توسط گلائرونگ به دام انداخته می شود. تور به «نوراست» رفته و از آنجا به گوندولین می آید. زمستان مهیب.
- سال ۴۹۷ دوران اول:
تورین در جنگل برتیل.
- سال ۵۰۰ دوران اول:
تورین و «نیه نور» ازدواج می کنند.
- سال ۵۰۱ دوران اول:
مرگ گلائرونگ پدر اژدهایان، مرگ براندیر، نیه نور و تورین.
- سال ۵۰۲ دوران اول:
هورین از تانگورودیم آزاد می شود. مرگ «مورون» مادر تورین.
هورین گردنبند «نائوگلامیر» را به تینگول می دهد.
- سال ۵۰۳ دوران اول:
ازدواج تور و «ایدریل». در این زمان هورین می میرد.
- سال ۵۰۴ دوران اول:
بهار . تولد «ائارندیل».
- سال ۵۰۵ دوران اول:
مرگ تینگول. دورف ها منگروت را غارت می کنند.
نائوگلامیر به برن می رسد.
- سال ۵۰۹ دوران اول:
مرگ دوباره برن و لویتن. پسران فئانور غارهای منگروت را به یغما می برند. مرگ دیور و همسرش «نیملوت». «الوینگ» به بندر «سیریون» فرار می کند.
- سال ۵۱۱ دوران اول:
نیمه تابستان. سقوط گوندولین. مرگ «اکتلیون»، نابودی «گوتموگ» سرور بالروگ ها، مرگ تورگون فرمانروای گوندولین، مرگ «مائگلین» و «گلروفیندل».
تور، ایدریل و ائارندیل به بندر سیریون می گریزند. گیل گالاد پادشاه بزرگ نولدور می شود.
- سال ۵۲۵ دوران اول:
ائارندیل ارباب مردمان بندرگاهها می شود و با الوینگ ازدواج می کند. کمی بعد «الروند» و «الروس» به دنیا می آیند.
- سال ۵۶۰ دوران اول:
تور و ایدریل به غرب درمی گذرند.
- سال ۵۸۳ دوران اول:
«جنگ خشم»، نابودی و تغییر قسمتهای بسیاری از سرزمین میانه و ویرانی بلریاند. شکست مورگوت.
دوران دوم
این دوران، دوران سال های تیره و تار آدمیان سرزمین میانه، اما سال های شکوه نومه نور بود . از وقایع سرزمین میانه گزارش ها معدود مختصر است، تاریخ های مربوط به رخدادها، غیرقطعی و مشکوک است. در آغاز این دوران بسیاری از الف های برین هنوز در سرزمین میانه باقی بودند. بسیاری از اینان در لیندون، غرب اردلوین سکنی داشتند؛ اما پیش از بنا شدن باراد- دور بسیاری از سیندار به طرف شرق کوچیدند و برخی، قلمروهایی را در جنگل های دوردست بنا نهادند که مردم اش بیشتر متشکل از الف های بیشه زار (سیلوان) بودند. تراندویل پادشاه شمال سبزبیشه بزرگ یکی از اینان بود. در لیندون، شمال لون، گیل-گالاد، آخرین وارث شاهان نولدور در تبعید سکونت داشت. همه او را به عنوان شاه برین الف های غرب به رسمیت م ی شناختند . در لیندون، جنوب لون، کلبورن خویشاوند تینگول مسکن گزیده بود؛ زن او گالادریل بزرگترین زنان الف بود. گالادریل، خواهر فینورد فلاگوند بود، یاور آدمیان و زمانی پادشاه نارگوتروند، که جان خود را در راه نجات برن پسر باراهیر از دست داد. بعدها گروهی از نولدور به اره گیون واقع در غرب کو ههای مه آلود و نزدیک دروازه غربی موریا کوچیدند. دلیل این اقدام آنان این بود که شنیده بودند میتریل در موریا یافت شده است. نولدور صنعت گرانی ماهر، و با دورف ها صمیمی تر از سنیدار بودند؛ اما آن دوستی که میان مردم دورین و فلزکاران الف اره گیون به وجود آمد، صمیمانه تر از هر دوستی بود که تا به آن هنگام میان دو نژاد به وجود آمده بود. کلبریمبور فرمانروای اره گیون و بزرگ ترین صنعت گران الف بود؛ وی از اعقاب فیانور بود.
- سال ۱ دوران دوم:
بنیاد قلمروهای الفی «میتلوند» و «لبندون» در غرب سرزمین میانه.
- سال ۳۲ دوران دوم :
ورود خاندان اداین به سرزمین نومه نور. الروس برادر الروند، با نام «تار-مینیاتور» اولین فرمانروای نومه نور می شود.
- سال ۴۰ دوران دوم:
بسیاری از دورفها شهرهای قدیم خود را در ارد لوین ترک م یگویند و به موریا می روند و جمعیت آنجا رو به افزایش می گذارد.
- سال ۴۴۲ دوران دوم :
مرگ الروس. پسر وی «واردامیر» فرمانروای نومه نور می شود. و او بلافاصله پسر خودش «تار-آماندیل» را از ارث محروم می کند.
- سال ۵۰۰ دوران دوم:
آغاز تحرک دوباره سائورون در سرزمین میانه.
- سال ۶۰۰ دوران دوم :
«وانتور» اولین فرد نومه نوری می شود که به سرزمین میانه بازگشت.
- سال ۷۳۰ دوران دوم:
دومین سفر «آلدارین» به سرزمین میانه.
- سال ۷۵۹ دوران دوم:
تاسیس قلمرو «اره گیون». تاسیس اتحادیه «ماجراجویان» توسط آلداریون.
- سال ۷۷۱ دوران دوم :
تولد «ارندیس».
- سال ۸۷۰ دوران دوم:
ازدواج آلدارین و ارندیس.
- سال ۸۷۷ دوران دوم:
کشتی رسمی آلداریون به آب انداخته می شود.
- سال ۸۸۵ دوران دوم:
غرق شدن ارندیس و مرگ او.
- سال ۱۰۰۰ دوران دوم:
سائورون در سرزمین موردور اقامت کرده و شروع به ساخت برج تاریک باراد-دور می کند.
- سال ۱۰۷۵ دوران دوم:
تار-آنکالیمه نخستین ملکه ی حکمران نومه نور می شود.
- سال ۱۲۰۰ دوران دوم:
سائورون با تغییر شکل و با ظاهری زیبا به نزد الف های اره گیون آمده و شروع به آموزش دادن به ایشان می کند.
- سال ۱۵۰۰ دوران دوم:
اولین حلقه های قدرت در اره گیون ساخته می شوند.
- سال ۱۵۶۰ دوران دوم:
تکمیل ساخت “سه حلقه” در اره گیون.
- سال ۱۶۰۰ دوران دوم:
سائورون حلقه یگانه را در «اوردورین» می سازد، و الف ها ذات واقعی او را می شناسند. اولین بنای باراد-دور کامل شده است.
- سال ۱۶۹۳ دوران دوم:
جنگ بین الف ها و سائورون شروع می شود.
- سال ۱۶۹۷ دوران دوم:
اره گیون توسط نیروهای سائورون نابود شده و «کلبریمبور» به قتل می رسد. تاسیس سرزمین ریوندل.
- سال ۱۷۰۱ دوران دوم:
ارتش سائورون پس از تسخیر بخش عظیمی از اره گیون، توسط ارتشی از نومه نورها به شرق رانده می شوند.
- سال ۱۷۳۱ دوران دوم:
«تار-میناستیر» پادشاه نومه نور می شود.
- سال ۱۸۰۰ دوران دوم:
نومه نورها شروع به استعمار و بهره برداری از سرزمین میانه می کنند.
- سال ۱۸۶۹ دوران دوم:
تار-میناستیر چوگان سلطنتی خود را تسلیم می کند.
- سال ۱۹۸۶ دوران دوم:
تولد وارث «تار-آتانامیر»، که به نام «تار-آنکالیمون» شاه شد.
- سال ۲۲۵۰ دوران دوم:
ظهور اولین نزگول ها.
- سال ۲۲۵۱ دوران دوم:
سال احتمالی به سلطنت نشستن «تار-آنوالیمون». پیدایش فرقه های مختلف سیاسی در نومه نور.
- سال ۲۳۸۶ دوران دوم:
مرگ تار-آنکالیمون. وارث او «تار-تلمیات» به تخت می نشیند.
- سال ۲۸۹۹ دوران دوم:
«آر-آدوناخور» شاه نومه نور می شود.
- سال ۳۱۱۸ دوران دوم:
تولد «فارازون»، که به اسم «آر-فارازون» زرین شاه نومه نور شد.
- سال ۳۱۱۹ دوران دوم:
تولد «الندیل».
- سال ۳۲۰۹ دوران دوم:
تولد «ایسیلدور».
- سال ۳۲۱۹ دوران دوم:
تولد «آناریون».
- سال ۳۲۵۵ دوران دوم:
آر-فارازون آخرین پادشاه نومه نور، به زور نومه نور را غصب می کند.
- سال ۳۲۶۱ دوران دوم:
آر-فارازون به سرزمین میانه بادبان می کشد و سائورون را دستگیر کرده و به نومه نور می آورد. او شروع به منحرف کردن نومه نوری ها می کند.
- سال ۳۲۹۹ دوران دوم:
تولد «منلدیل».
- سال ۳۳۱۹ دوران دوم:
آر-فارازون به قصد حمله به والارها به غرب بادبان می کشد، خشم والارها. سقوط جزیره نومه نور.
- سال ۳۳۲۰ دوران دوم:
ساخت برج ها و قلعه های بسیار: شامل میناس ایتیل و ایزنگارد. سائورون مخفیانه به سرزمین موردور بازمی گردد. قلمرو «آرنور» و «گوندور» توسط الندیل و پسرانش ایسیلدور و آناریون تاسیس می شود.
- سال ۳۴۲۹ دوران دوم:
سائورون به گوندور هجوم آورده و «میناس ایتیل» را تسخیر می کند.
- سال ۳۴۳۰ دوران دوم:
شکل گیری «آخرین اتحاد» میان الف ها و آدمیان.
تولد «والاندیل» جوانترین پسر ایسیلدور.
- سال ۳۴۳۴ دوران دوم:
ارتش سائورون در جنگ «داگورلاد» شکست می خورد. محاصره باراد-دور شروع می شود.
- سال ۳۴۴۰ دوران دوم:
آناریون در محاطره باراد-دور کشته می شود.
- سال ۳۴۴۱ دوران دوم:
شکست سائورون در جنگ آخرین اتحاد. باراد-دور نابود می شود. گیل-گالاد و الندیل کشته می شوند. نزگول ها به سایه ها می روند.حلقه از آن ایسیلدور می شود.
دوران سوم
این دوران سال های زوال الدار بود. آنان زمانی دراز در صلح و آرامش به سر بردند و هنگامی که سائورون در خواب و حلقه ی یگانه مفقود بود حلقه های سه گانه را به کار گرفتند؛ اما دست به هیچ کار جدیدی نزدند و در خاطره ی گذشته زیستند. دورف ها خود را در جاهای ژرف پنهان کرده بودند و گنجینه های خود را پاس می داشتند؛ اما وقتی پلیدی بار دیگر تحرکات خود را آغاز کرد و اژدهایان از نو پدیدار شدند، گنجینه های باستانی دورف ها یک به یک به یغما رفت و آنان به مردمی سرگردان بدل شدند. موریا زمانی دراز ایمن ماند، اما شمار مردم دورف کاستی گرفت تا آن که بسیاری از تالارهای بزرگ و وسیع موریا تاریک و متروک گشت . حکمت و طول عمر نومه نوری ها نیز با آمیخت هشدن خون آنها با آدم های کهتر، رو به افول گذاشت.
کمابیش یک هزار سال از این دوران سپری شده و نخستین سایه بر سبزبیشه بزرگ افتاده بود که ایستاری یا ساحران وارد سرزمین میانه شدند. بعدها بود که گفتند آنها از غرب دو ر آمدند و پیغام آورانی بودند که برای مبارزه با قدرت سائورون و متحد کردن تمام کسانی که مایل به مقاومت در برابر او بودند، به سرزمین میانه فرستاده شدند؛ اما ساحران منع شده بودند که قدرت او را با قدرت به هماوردی بطلبند و با استفاده از جبر و بیم در پی سلطه بر الف ها یا آدم ها برآیند. از این رو آنها در هیئت آدم ها پا به سرزمین میانه گذاشتند، هر چند که هیچ گاه جوان نبودند و آهسته پیر می شدند، و قدرت های بسیاری در ذهن و ید خویش داشتند. آنان نام راستین خود را تنها نزد عده ای معدود فاش گفته بودند، و غالباً از نام هایی که مردم به ایشان می دادند، بهره می بردند. دو تن از بلندپایگاه این فرقه را (که می گویند پنج تن بودند) الدار، کورونیر، یا مرد کارآزموده و میتراندیر یا زائر خاکستری می نامیدند اما آدمی زادگان شمال نام سارومان و گندالف به آنان دادند. کورونیر غالباً به شرق سفر می کرد، اما سرانجام در ایزنگارد سکنی گزید . میتراندیر که دوستی صمیمانه تری با الدار داشت غالباً در غرب می گشت، و هیچ گاه اقامتگاهی دایمی برای خود دست و پا نکرد.
در سرتاسر دوران سوم قیمومت حلقه های سه گانه تنها بر کسانی آشکار بود که مالک آن بودند. اما سرانجام معلوم گشت که این حلق هها نخست در اختیار سه تن از بزرگ ترین الدار بوده است :گیل- گالاد، گالادریل، و کیردان. گیل-گالاد حلقه خود را به الروند بخشید؛ اما گیردان حلقه اش را به میتراندیر تسلیم کرد. زیرا گیردان دوراندیش تر و ژرف بین تر از هر کس دیگری در سرزمین میانه بود و مقدم میتراندیر را در لنگرگا ههای خاکستری گرامی داشت و می دانست که او چه هنگام آمده است و به کجا باز خواهد گشت. گفت: استاد، این حلقه را بگیر، چه، کار و کوشش تو بسیار سنگین خواهد بود؛ اما در مشکلاتی که بر خود هموار کرد ه ای، به حمایت ات خواهد آمد. زیرا این حلقه، حلقه ی آتش است و تو ممکن است با یاری آن بتوانی آتش را در قلبهای این جهان که هر دم فسرده تر می شود، از نو برافروزی. اما، من، دل من با دریاست، و من در کرانه های خاکستری مقیم خواهم بود تا آخرین کشتی بادبان درکشد. منتظرت خواهم ماند.
- سال ۲ دوران سوم:
«منلدیل» فرمانروایی قلمرو شمال را بر عهده می گیرد. ایسیلدور جوانه ای از درخت سفید را در «میناس آنور» کاشته و با حلقه یگانه به شمال برمی گردد اما در را توسط اورک ها غافلگیر شده و کشته می شود.حلقه در آبهای «آندوین» رها شده است.
- سال ۱۰ دوران سوم:
پسر ایسیلدور، والاندیل وارث پدر شده و شاه آرنور می شود.
- سال ۱۰۹ دوران سوم:
ازدواج الروند و«کلبریان».
- سال ۱۳۰ دوران سوم :
تولد دوقلوهای «الادان» و «الروهیر».
- سال ۱۵۸ دوران سوم:
مرگ منلدیل. پسر او «کمندور» فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۲۳۸ دوران سوم:
مرگ کمندور. فرزند او «ائارندیل» پادشاه گوندور می شود.
- سال ۲۴۱ دوران سوم:
تولد آرون.
- سال ۲۴۹ دوران سوم:
مرگ والندیل پسر ایسیلدور. فرزند او «الداکار» فرمانروای آرنور می شود.
- سال ۳۱۰ دوران سوم:
تولد احتمالی «تاروستار»، که بعدها با نام «رومنداکیل» اول فرمانروای گوندور شد.
- سال ۳۲۴ دوران سوم:
مرگ ائارندیل از گوندور. پسر او «آناردیل» فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۴۱۱ دوران سوم:
مرگ آناردیل. پسر او «اوستوهر» فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۴۹۰ دوران سوم:
حمله به گوندور توسط مردانی از شرق. اولین جنگ از جنگ های بسیار با استرلینگها و مردمان شمال.
- سال ۴۹۲ دوران سوم:
مرگ اوستوهر. پسر او تاروستار فرمانروای گوندور می شود و با نام رومنداکیل اول حکومت می کند.
- سال ۵۴۱ دوران سوم:
مرگ رومنداکیل اول. فرزند او «تورامبار» بر گوندور حکومت می کند.
- سال ۶۶۷ دوران سوم:
مرگ تورامبار از گوندور. پسر او «آتاناتار» اول بر گوندور حکومت می کند.
- سال ۷۲۶ دوران سوم:
تولد «آملایت» از شهر «فورنوست».
- سال ۷۴۸ دوران سوم:
مرگ آتاناتار اول. پسر او «سیریوندیل» فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۸۳۰ دوران سوم:
مرگ سیریوندیل.حکومت به پسر او «تارانون» می رسد.
- سال ۸۶۱ دوران سوم:
تقسیم آرنور به «آرتداین»، «کاردولان»، «رودئور».
- سال ۹۱۳ دوران سوم:
مرگ دوران «تارانون فالاستور». وارثی ندارد. و حکومت به خواهرزاده او «ائارنیل» اول می رسد.
- سال ۹۳۶ دوران سوم:
مرگ ائارنیل اول.پسر او «کیریاندیل» به حکومت می رسد.
- سال ۹۴۶ دوران سوم:
مرگ «آملایت» از «فورنوست». که موسس آرتداین بود. پسر او «به لگ» فرمانروای آرتداین می شود.
- سال ۱۰۰۰ دوران سوم:
«ایستاری» (جادوگران) وارد سرزمین میانه می شوند.
سائورون ظاهر جدیدی پیدا می کند.
- سال ۱۰۱۵ دوران سوم:
مرگ کیریاندیل. پسر او با نام «هیارمندیل» اول حکومت می کند.
- سال ۱۰۵۰ دوران سوم:
«هارفوت»ها از «کوه های مه آلود» گذشته و در اریادور اقامت می کنند.
سایه ای بر «سبز-جنگل بزرگ» می افتد , و نام آن را «میرک وود» می نهند.
گوندور با تسخیر «هاراد» به نقطه اوج قدرت خود می رسد.
- سال ۱۱۰۰ دوران سوم:
اولین جنبش های سائورون دوباره در سرزمین میانه حس می شود. با این حال همه آنرا به بازگشت نزگول ها ربط می دهند.
- سال ۱۱۲۶ دوران سوم:
تولد «مینالکار»، که بعدها با نام «رومنداکیل» دوم فرمانروای گوندور شد.
- سال ۱۱۴۹ دوران سوم:
مرگ هیارمندیل .پسر او «آتانتار» دوم فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۱۱۵۰ دوران سوم:
هابیت های سرگردان «استور» و «فالوهاید» تا غرب کوه های مه آلود می رسند.
- سال ۱۲۲۶ دوران سوم:
مرگ شاه آتاناتار دوم گوندور. پسر او با نام «نارماکیل» اول شاه گوندور می شود.
- سال ۱۲۴۰ دوران سوم:
«مینالکار» توسط عمویش نارماکیل اول نایب السلطنه گوندور می شود.
- سال ۱۲۵۰ دوران سوم:
ساخت مجسمه های «آرگونات».
- سال ۱۲۹۴ دوران سوم:
مرگ شاه نارماکیل اول . برادر او «کالماکیل» فرانروای گوندور می شود. اما پسرش مینالکار همچنان نایب السلطنه است.
- سال ۱۳۰۰ دوران سوم:
ظهور دوباره نزگول در سرزمین میانه. قلمرو «آنگمار» در شمال ساخته می شود.
هابیت ها به مزرهای غربی سفر می کنند.برخی به منطقه «بری» می رسند و آنجا می مانند.
- سال ۱۳۰۴ دوران سوم:
مرگ کالماکیل. پسر و نایب السلطنه او به سلطنت می رسد و رومنداکیل دوم می شود.
- سال ۱۳۴۹ دوران سوم:
مرگ شاه «مالوگیل» از آرتداین. پسر او «آرگلب» اول به سلطنت می رسد.
- سال ۱۳۵۶ دوران سوم:
آرگلب اول در جنگی با آنگمار به قتل می رسد. پسر او «آرولگ» اول به سلطنت می رسد.
- سال ۱۳۶۶ دوران سوم:
مرگ شاه رومنداکیل دوم در گوندور. پسر او «والاکار» به سلطنت می رسد.
- سال ۱۴۰۹ دوران سوم:
«ویچ-کینگ» از آنگمار به سرزمین های شمالی هجوم می آورد.
- سال ۱۴۳۲ دوران سوم:
مرگ شاه والاکار از گوندور. بر سر جانشینی پسر او «الداکار» نزاع در می گیرد. جنگ های شخصی در گوندور شروع می شود.
- سال ۱۴۳۷ دوران سوم:
آتش گرفتن «اوزگیلیات»، و نابودی «پلانتیر»های آنجا.
- سال ۱۴۴۷ دوران سوم:
الداکار از شرق بازگشته و تخت فرمانروایی گوندور را بازسازی کرده و «کاستامیر» را که آنرا غضب کرده بود می کشد.
- سال ۱۴۴۸ دوران سوم:
پسران کاستامیر به بندر «اومبار» فرار کرده و اولین گروه دزدان دریایی را شکل می دهند.
- سال ۱۴۷۳ دوران سوم:
تولد «آرگلب»، پسر «آرافور» که با نام آرگلب دوم فرمانروای آرتداین شد.
- سال ۱۵۱۶ دوران سوم:
تولد «تلمنار» فرزند «میناردیل» که بعدها فرمانروای گوندور شد.
- سال ۱۵۴۰ دوران سوم:
مرگ آلدامیر. پسر او «هیارمنداکیل» دوم فرمانروای گوندور شد.
- سال ۱۵۸۹ دوران سوم:
مرگ آرافور. پسر او آرگلب دوم فرمانروای گوندور شد.
- سال ۱۶۰۱ دوران سوم:
تاسیس «شایر».
- سال ۱۶۲۱ دوران سوم:
مرگ هیارمنداکیل دوم . پسر او «میناردیل» فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۱۶۳۴ دوران سوم:
مرگمیناردیل. پسر او تلمنار فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۱۶۳۶ دوران سوم:
در گوندور شاه تلمنار و تمام فرزندانش بیمار شده و می میرند.سال «طاعون عظیم». ارواح شیطانی «گور-پشته» در شرق شایر ظهور می کنند.
- سال ۱۶۴۰ دوران سوم:
شاه تاراندور مقر سلطنت را از اوزگیلیات به میناس آرنور منتقل می کند. نابودی اوزگیلیات شروع می شود.
- سال ۱۶۷۰ دوران سوم:
مرگ آرگلب دوم. پسر او «آروگیل» به سلطنت می نشیند.
- سال ۱۶۸۴ دوران سوم:
تولد «نارماکیل» دوم.
- سال ۱۷۳۱ دوران سوم:
تولد «دورین ششم»، فرمانروای مردم دورین در «خزد-دوم».
- سال ۱۷۹۸ دوران سوم:
مرگ تاراندور. پسر او «تلومه تار» فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۱۸۱۰ دوران سوم:
تلومه نار بندر اومبار را می گیرد و آخرین نوادگان کاستامیر را از بین می برد.
- سال ۱۸۳۲ دوران سوم:
تولد «ناین» اول، که بعدها فرمانروای خاندان دورین در خزد-دوم می شود.
- سال ۱۸۵۰ دوران سوم:
مرگ تلومه نار اومبارداکیل. پسر او «نارماکیل» دوم جانشین او می شود.
- سال ۱۸۵۱ دوران سوم:
اولین حمله های «ارابه سواران» به گوندور شروع می شود.
- سال ۱۸۵۶ دوران سوم:
مرگ نارماکیل دوم در جنگی با ارابه سواران. پسر او «کالیمه تار» به سلطنت می رسد.
- سال ۱۸۶۴ دوران سوم:
تولد احتمالی «آرودوی» پسر «آرافانت» که بعدها فرمانروای آرتداین شد.
- سال ۱۹۳۹ دوران سوم:
مرگ کالیمه تار. پسر او «اوندوهر» به سلطنت می رسد.
- سال ۱۹۴۴ دوران سوم:
همزمان ارتش های هاراد، خاند و ارابه سوارها به گوندور حمله می کنند.جنگ کمپ.
شاه اوندوهر و هردو پسرش کشته می شوند.
«آروندوی» ادعای فرمانروایی بر سرزمین گوندور می کند.
- سال ۱۹۴۵ دوران سوم:
سرزمین گوندور به «ائارنیل» دوم می رسد.
- سال ۱۹۶۴ دوران سوم:
مرگ آرافنات. پسر او آرودوی به سلطنت می رسد.
- سال ۱۹۷۴ دوران سوم:
ارتش آنگمار به شهر فورنوست حمله می کنند.بقایای قلمرو شمالی نابود می شود.
- سال ۱۹۷۵ دوران سوم:
ائارنور از گوندور با ناوگانی به شمال بادبان می کشد. نجات قلمرو شمالی بسیار دیر شده, او در جنگ فورنوست انتقام می گیرد.
آنگمار نابود شده است.
آرودوی آخرین فرمانروای آرتداین، در توده های یخ «فورچل» غرق می شود.
- سال ۱۹۷۹ دوران سوم:
«بوکا» از «ماریش» اولین «تاین» شایر می شود.
- سال ۱۹۸۰ دوران سوم:
بازگشت نزگول به موردور.
دورف های «موریا»، «بلای جان دورین» را آزادمی کنند. شاه «دورین» ششم توسط آن کشته می شود.
- سال ۱۹۸۱ دوران سوم:
گم شدن «نیم رودل» و «آمروت».
«ناین» اول کشته می شود. آخرین بازماندگان دورف های خزد-دوم از دست «بلای جان دورین» می گریزند.
- سال ۱۹۹۹ دوران سوم:
تبعید شدگان خزد-دوم پس از سالها سرگردانی «اره بور» را می یابند.
- سال ۲۰۰۰ دوران سوم:
سال تقریبی کشته شدن «اسکاتا» توسط «فرام» از «ائوتئود».
نزگول ها از موردور خارج شده و به میناس ایتیل حمله ور می شوند.
- سال ۲۰۰۲ دوران سوم:
تسخیر میناس ایتیل توسط نزگول ها. بر آن نام «میناس مورگول» می نهند.
- سال ۲۰۰۴ دوران سوم:
تولد «گالادور» پسر«ایمرازور»، که بعدها اولین فرمانروای «دول آمروت» شد.
- سال ۲۰۴۳ دوران سوم:
مرگ ائارنیل دوم. پسر او «ائارنور» فرمانروای گوندور می شود.
- سال ۲۰۵۰ دوران سوم:
ائارنور، آخرین پادشاه گوندور، ناپدید می شود. پیشکاران به اسم شاه فرمانروایی می کنند.
- سال ۲۰۸۰ دوران سوم:
مرگ «ماردیل» اولین فرمانروای پیشکار. پسر او «ارادان» جانشین او می شود.
- سال ۲۱۰۶ دوران سوم:
مرگ «آرانارت». پسرش به جای او سردسته «دونه-داین» می شود.
- سال ۲۱۲۹ دوران سوم:
مرگ گالادور، اولین فرمانروای دول آمروت.
- سال ۲۱۳۶ دوران سوم:
تولد «گلوین»، که بعدها فرمانروای «کوه های خاکستری» شد.
- سال ۲۱۷۷ دوران سوم:
مرگ «آرانهل». پسر او «آرانویر» سردسته دونه-داین ها می شود.
- سال ۲۱۹۰ دوران سوم:
مرگ «تراین» اول، موسس اره بور. پسر او «تورین» اول جانشین او می شود.
- سال ۲۲۱۰ دوران سوم:
دورف های خاندان دورین اره بور را ترک کرده و در کوه های خاکستری اقامت می کنند.
- سال ۲۲۲۷ دوران سوم:
سال تقریبی تولد «آراگورن» پسر «آراویر»، که بعدها با نام آراگون اول، سردسته دونه داین ها می شود.
- سال ۲۲۳۸ دوران سوم:
تولد «اوین» که بعدها در کوه های خاکستری فرمانروایی کرد.
- سال ۲۲۴۴ دوران سوم:
مرگ پیشکار «هورین» اول. پسر او با نام «تورین» اول جانشین او شد.
- سال ۲۲۴۷ دوران سوم:
مرگ «آرانویر». پسر او «آراویر» به جای او سردسته دونه-داین ها شد.
- سال ۲۳۴۰ دوران سوم:
روی کار آمدن «ایزومبراس اول»، سیزدهمین تاین و نخستین فرد خاندان توک. «اولدباک»ها، «باکلند» را برای سکونت انتخاب می کنند.
- سال ۲۴۶۳ دوران سوم:
شورای سفید تشکیل میشود. حدوداً در همین زمان ده آگول استور حلقه ی یگانه را می یابد. و به دست سمه آگول به قتل م یرسد.
- سال ۲۴۷۰ دوران سوم:
حدوداً در این زمان سمه آگول-گولوم در کوههای مه آلود مأوی می گزیند.
- سال ۲۴۷۵ دوران سوم:
از سرگرفته شدن حملات به گوندور. ازگیلیات سرانجام ویران می شود و پل سنگی آن فرو می ریزد.
- سال ۲۴۸۰ دوران سوم:
اورک ها شروع به ساختن استحکاماتی پنهانی در کو ههای مه آلود می کنند تا بتوانند همه ی گذرگاه ها به اریادور با مسدود کنند .سائورون اندک اندک موریا را با موجودات خود پر می کند.
- سال ۲۵۰۹ دوران سوم:
کلبریان هنگام سفر به لورین از مسیر گذرگاه شاخ سرخ در کمین اور کها گرفتار می آید و از سلاحی زهرآلود زخم می خورد.
- سال ۲۵۱۰ دوران سوم:
کلبریان راه دریا را در پیش میگیرد. اورکها و شرقی ها کاله ناردون را تصرف می کنند. ائورل جوان در نبرد دشت کلبرانت پیروز می شود استقرار روهیریم ها در کاله ناردون.
- سال ۲۵۴۵ دوران سوم:
ائورل در نبرد ولد از پای درمیآید.
- سال ۲۵۶۹ دوران سوم:
برگو پسر ائورل بنای تالار زرین را به پایان م یرساند.
- سال ۲۵۷۰ دوران سوم:
بالدور پسر برگو از در ممنوع میگذرد و هیچگاه باز نمی گردد . در همین حدود اژدهایان در دوردست شمال ظهور می کنند و موجب دردسر دورف ها م یشوند.
- سال ۲۵۸۹ دوران سوم:
کشته شدن داین اول به دست اژدها.
- سال ۲۵۹۰ دوران سوم:
بازگشت ترور به ارهبور. گرور برادر او راه تپ ههای آهن را در پیش می گیرد.
- سال ۲۶۷۰ دوران سوم:
توبولد علف چپق را در فاردینگ جنوبی کشت می کند.
- سال ۲۶۸۳ دوران سوم:
ایزن گریم دوم، دهمین تاین شایر میشود و حفر سمیالهای بزرگ را شروع می کند.
- سال ۲۶۹۸ دوران سوم:
اکتلیون اول برج سفید میناس تیریت را از نو بنا می کند.
- سال ۲۷۴۰ دوران سوم:
اورک ها تهاجم خود را به اریادور از سر میگیرند.
- سال ۲۴۷۴ دوران سوم:
باندوبراس توک یک فوج از اورکها را در فاردینگ شمالی شکست می دهد.
- سال ۲۷۵۸ دوران سوم:
روهان از شرق و غرب مورد تهاجم و چپاول قرار می گیرد . حمله ی ناوگان دریازنان به گوندور. هلم اهل روهان در گودی هلم پناه می گیرد. وولف ادوراس را تسخیر می کند.
- سال ۲۷۵۸ دوران سوم:
زمستان طولانی از پی فرا م ی رسد . مردم اریادور و روهان سخت لطمه می بینند و بسیاری جان می بازند. گندالف به یاری مردم شایرمی شنابد.
- سال ۲۷۵۹ دوران سوم:
مرگ هلم. فریلاو سپاه وولف را بیرون میراند، و دومین سلسله شاهان روهان آغاز می شود. سارومان در ایزنگارد مقیم می شود.
- سال ۲۷۷۰ دوران سوم:
اسماگ اژدها بر سر ارهبور نازل میشود. ویران شدن دیل. ترور به همراه تراین دوم و تورین دوم از مهلکه م یگریزد.
- سال ۲۷۹۰ دوران سوم:
کشته شدن ترور به دست اورکها در موریا. دورف ها برای جنگی انتقا م گیرانه گرد می آیند. تولد گرونتیوس که بعدها به باباتوک معروف می شود.
- سال ۲۷۹۳ دوران سوم:
جنگ دورفها و اورکها آغاز میشود.
- سال ۲۷۹۹ دوران سوم:
نبرد ناندوهیریون در مقابل دروازهی شرقی موریا. بازگشت داین پاآهنین به تپه های آهن. سرگردانی تراین دوم و پسرش تورین در غرب. استقرار آنان در جنوب ارد لوین واقع در آن سوی شایر ( ۲۸۰۲)
- سال ۲۸۰۰-۶۴ دوران سوم:
مزاحمت اورکها از شمال برای روهان. کشته شدن شاه والدا به دست آنها (۲۸۶۱)
- سال ۲۸۴۱ دوران سوم:
تراین دوم برای بازدید اره بور عازم میشود، اما خادمان سائورون او را تعقیب می کنند.
- سال ۲۸۴۵ دوران سوم:
تراین دورف در دول گولدور محبوس میگردد؛ آخرین حلقه از حلقه های هفت گانه از او بازستانده می شود.
- سال ۲۸۵۰ دوران سوم:
گندالف بار دیگر وارد دول گولدور میشود و درمی یابد که ارباب آنجا به راستی سائورون است که همه ی حلقه ها را گرد می آورد و سخت در پی به دست آوردن خبری از حلقه ی یگانه و وارث ایزیلدور است. تراین را می یابد و کلیدِ اره بور را از او می گیرد. تراین در دول گولدور جان می سپارد.
- سال ۲۸۵۱ دوران سوم:
شورای سفید تشکیل میشود. گندالف بر حمله به دول گولدور اصرار می ورزد .
سارومان از در مخالفت در می آید. سارومان جست وجوی خود را در دشت های گلادن آغاز می کند.
- سال ۲۸۵۲ دوران سوم:
درگذشت بلکتور دوم گوندوری. خشک شدن درخت سفید . هیچ نهالی از این درخت یافت نمی شود. درخت خشک را بی آن که براندازند بر جا باقی می گذارند.
- سال ۲۸۸۵ دوران سوم:
هارادریم {هارادیها} به تحریک فرستادگان سائورون از پوروس می گذرند و به گوندور حمله میکنند. پسران فولکواین اهل روه ان در خدمت گوندور جان می بازند.
- سال ۲۸۹۰ دوران سوم:
تولد بیلبو در شایر.
- سال ۲۹۰۱ دوران سوم:
بیشتر ساکنان باقیمانده ایتلین آنجا را به سبب حمل هی یوروک های موردور ترک می گویند. پناهگاه پنهانی هنت آنون ساخته م یشود.
- سال ۲۹۰۷ دوران سوم:
تولد گیلراین مادر آراگورن دوم.
- سال ۲۹۱۱ دوران سوم:
زمستان مخوف. باراندوین و دیگر رودخانهها یخ می بندند. گرگ های سفید از شمال به اریادور سرازیر می شوند.
- سال ۲۹۱۲ دوران سوم:
سیل های بزرگ، اندویت و مینهیریات را ویران م یکند . تاربد ویران و متروک می گردد.
- سال ۲۹۲۰ دوران سوم:
مرگ باباتوک.
- سال ۲۹۲۹ دوران سوم:
ازدواج آراتورن پسر آرادور دونه داینی با گیلراین.
- سال ۲۹۳۰ دوران سوم:
کشته شدن آرادور به دست ترولها. متولد شدن دن هتور دوم پسر اکتیلون دوم درمیناس تی ریت.
- سال ۲۹۳۱ دوران سوم:
تولد آراگورن پسر آراتورن دوم در اول ماه مارس.
- سال ۲۹۳۳ دوران سوم:
کشته شدن آراتورن دوم. گیلراین آراگورن را به ایملادریس م یبرد. الروند او را به فرزندی می پذیرد و نام استل (امید) را بر او می نهد؛ اصل و نسب آراگورن را پنهان نگاه می دارند.
- سال ۲۹۳۹ دوران سوم:
سارومان درمییابد که خادمان سائورون آندوین را نزدیک دشت های گلادن تجسس می کنند، و این که سائورون سرانجام پی به فرجام ایزیلدور برده است . وی گوش به زنگ می ماند، اما از این موضوع سخنی با شورا نمی گوید.
- سال ۲۹۴۱ دوران سوم:
تورین سپربلوط و گندالف به دیدن بیلبو در شایر م یروند. بیل بو با سمه آگول – گولوم مواجه می شود، و حلقه را پیدا می کند. شورای سفید جلسه ی خود را تشکیل می دهد؛ سارومان با حمله به دول گولدور موافقت م یکند، زیرا اکنون می خواهد که مانع از کار سائورون در جست وجوی رودخانه شود. سائورون که نقش ههای خود را عملی ساخته است، دول گولدور را ترک می گوید. وقوع نبرد پنج سپاه در دیل . مرگ تورین دوم. کشته شدن اسماگ به دست بارد اهل اسگاروت . داین اهل تپه های آهن پادشاه زیر کوه می شود (داین دوم).
- سال ۲۹۴۲ دوران سوم:
بیل بو با حلقه به شایر باز میگردد. بازگشت پنهانی سائورون به موردور.
- سال ۲۹۴۴ دوران سوم:
بارد دیل را از نو بنا میکند و به پادشاهی می رسد . گولوم کوهستان را ترک می گوید و دزد حلقه را جست وجو می کند.
- سال ۲۹۴۸ دوران سوم:
تولد تئودن پسر تنگل شاه روهان.
- سال ۲۹۴۹ دوران سوم:
دیدار گندالف و بالین با بیلبو در شایر.
- سال ۲۹۵۰ دوران سوم:
تولد فیندویلاس دختر آدراهیل اهل دول آمروت.
- سال ۲۹۵۱ دوران سوم:
سائورون حضور خود را علناً اعلام میکند و نیروهای خود را در موردور گرد می آورد. وی بنای مجدد باراد- دور را آغاز می کند. گولوم رو به سوی موردور می گرداند. مأمور شدن سه تن از نزگول برای تصرف دوباره دول گولدور از جانب سائورون. الروند، نام و اصل و نصب واقعی استل را به او فاش می گوید و قطعات شکسته ی نارسیل را به خود او تحویل می دهد. دیدار آراگورن و آرون که به تازگی از لورین بازگشته، در بیشه های ایملادریس. آراگورن عازم بیابان می شود.
- سال ۲۹۵۳ دوران سوم:
آخرین اجلاس شورای سفید. بحث و مذاکره درباره حلقه ها . سارومان به دروغ می گوید که کشفیات او نشان میدهد آبهای آندوین حلقه یگانه را با خود به دریا برده است. سارومان در ایزنگارد که آنجا را از آن خود کرده است گوشه گیری می کند و به تقویت استحکامات مشغول می شود. او که نسبت به گندالف احسا س حسادت می کند و بیمناک است، جاسوسانی را م یگمارد تا همه ی اقدامات او را تحت نظر بگیرند؛ و علاقه ی گندالف به شایر نظرش را جلب می کند. طولی نمی کشد که جاسوسانی را نیز به کار در بری و فاردینگ جنوبی می گمارد.
- سال ۲۹۵۴ دوران سوم:
کوه هلاکت از نو شعلهور میشود. گریختن آخرین ساکنان ایتیلین به این سوی آندوین.
- سال ۲۹۵۶ دوران سوم:
دیدار آراگورن و گندالف، و آغاز دوستی آن دو.
- سال ۲۹۵۷-۸۰ دوران سوم:
آراگورن عهده دار سفرها و ماموریتهای بزرگ می گردد. وی با هویت مبدل به تنگل اهل روهان و اکتلیون دوم اهل گوندور خدمت می کند.
- سال ۲۹۶۸ دوران سوم:
تولد فرودو.
- سال ۲۹۷۶ دوران سوم:
ازدواج دنه تور با فیندویلاس اهل دول آمروت.
- سال ۲۹۷۷ دوران سوم:
رسیدن بین پسر بارد به پادشاهی دیل.
- سال ۲۹۷۸ دوران سوم:
تولد بورومیر پسر دنه تور دوم.
- سال ۲۹۸۰ دوران سوم:
ورود آراگورن به لورین و دیدار دوباره او با آرون آندومیل . آراگورن حلق ه ی باراهیر را به آرون می دهد، و آن دو روی تپه ی کرین آمروت سوگند نامزد ی یاد می کنند. در این حدود گولوم به مرزهای موردور می رسد و با شلوب آشنا می شود. رسیدن تاج و تخت روهان به تئودن.
- سال ۲۹۸۳ دوران سوم:
به دنیا آمدن فارامیر پسر دنهتور. تولد سام وایز.
- سال ۲۹۸۴ دوران سوم:
مرگ اکتلیون دوم. دنهتور دوم کارگزار گوندور می شود.
- سال ۲۹۸۸ دوران سوم:
درگذشت فیندویلاس به گاه جوانی.
- سال ۲۹۸۹ دوران سوم:
بالین اره بور را ترک میگوید و وارد موریا می شود.
- سال ۲۹۹۱ دوران سوم:
زاده شدن ائومر پسر ائوموند در روهان.
- سال ۲۹۹۴ دوران سوم:
از بین رفتن بالین و نابود شدن مهاجرنشین دورف.
- سال ۲۹۹۵ دوران سوم:
تولد ائووین خواهر ائومر.
- سال ۳۰۰۰ دوران سوم:
گسترش یافتن سایه موردور. سارومان به خود جرأت می دهد و از پلان تیر اورتانک استفاده می کند، اما در دام سائورون گرفتار می آید که سنگ ایتیل در اختیار اوست. وی به شورا خیانت می کند. جاسوسان سارومان گزارش می دهند که شایر سخت تحت مراقبت تکاوران قرار دارد.
- سال ۳۰۰۱ دوران سوم:
ضیافت وداع بیلبو. گندالف به این موضوع ظنین می شود که حلقه ی بیل بو ممکن است همان حلقه ی یگانه باشد. محافظت از شایر مضاعف می گردد. گندالف در پی خبرهایی از گولوم است و از آراگورن یاری می خواهد.
- سال ۳۰۰۲ دوران سوم:
بیل بو مهمان الروند میشود و در ریوندل اقامت می گزیند.
- سال ۳۰۰۴ دوران سوم:
گندالف در شایر به دیدار فرودو می رود، و در طول چهار سال بعد گاه و بی گاه با او تجدید دیدار می کند.
- سال ۳۰۰۷ دوران سوم:
براند پسر بالین دردیل به پادشاهی میرسد. مرگ گیلراین.
- سال ۳۰۰۸ دوران سوم:
آخرین دیدار گندالف با فرودو در پاییز.
- سال ۳۰۰۹ دوران سوم:
گندالف و آرگورن، طی هشت سال بعد در مقاطع مختلف تجسس خود را به دنبال گولوم در دره های اندوین و سیاه بیشه و رووانیون تا مرزهای موردور از سر می گیرند. در این هنگام گولوم خود را به مخاطره افکنده و تا موردور رفته و به دست سائورون دستگیر شده است. الروند آرون را فرا می خواند و او به ایملادریس باز می گردد؛ کوهستان و تمام سرزمین های شرقی به تدریج خطرناک می شود.
- سال ۳۰۱۷ دوران سوم:
گولوم از موردور آزاد میشود. در باتلاقهای مرگ به دست آراگورن گرفتار و به نزد تراندویل در سیاه بیشه آورده می شود. گندالف از میناس تیریت دیدار می کند و طومار ایزیلدور را می خواند.
سالهای سرنوشت ساز
۳۰۱۸
- آوریل
۱۲ : رسیدن گندالف به هابیتون.
- ژوئن
۲۰ : حمله سائورون به ازگیلیات. در همین زمان تراندویل مورد حمله قرار می گیرد، و گولوم می گریزد.
۲۹ : ملاقات گندالف با راداگاست.
- ژوئیه
۴ : عزیمت بورومیر از میناس تیریت.
۱۰ : زندانی شدن گندالف در اورتانک.
- آگوست
هیچ ردی از گولوم به دست نمیآید. گمان می کنند که او در این زمان از ترس گرفتار شدن به دست ال فها و یا خادمان سائورون، در موریا پناه می گیرد؛ اما وقتی سرانجام راه دروازه ی غربی را می یابد، نمی تواند از آنجا خارج شود.
- سپتامبر
۱۸ : گندالف پیش از پگاه از اورتانک میگریزد . سواران سیاه از گدارهای ایزن
می گذرند.
۱۹ : گندالف برای درخواست کمک به ادوراس می آید، ولی شاه او را به حضور نمی پذیرد.
۲۰ : گندالف اجازه ورود به ادوراس را کسب میکند. تئودن به او فرمان می دهد که برو و هر اسبی را که دوست داری بردار، اما می خواهم پیش از آن که فردا به شب بکشد، رفته باشی!
۲۱ : گندالف شدوفکس را میبیند، اما اسب اجازه نمی دهد که گندالف به او نزدیک شود. تا دیروقت شدوفکس را در دش تها تعقیب می کند.
۲۲ : سواران سیاه شب هنگام به گدار سارن میرسند؛ و مراقبان تکاور را کنار می زنند . گندالف موفق به گرفتن شدوفکس می شود.
۲۳ : چهار سوار پیش از پگاه وارد شایر میشوند. سواران دیگر، تکاوران را به سمت شرق تعقیب می کنند، و سپس برای تحت نظرگرفتن راه سبز باز می گردند . یکی از سواران سیاه به هابیتون م یآید. فرودو بگ اند را ترک م یگوید. گندالف پس از رام کردن شدوفکس سواره از روهان حرکت می کند.
۲۴ : گندالف از ایزن میگذرد.
۲۶ : جنگل قدیمی. فرودو به بامبادیل برمیخورد.
۲۷ : گندالف از گری فلاد میگذرد. شب دوم با بامبادیل.
۲۸ : هابیت ها در گورپشتهای به دام میافتند. گندالف به گدار سارن می رسد.
۲۹ : فرودو شبانه به بری میرسد. گندالف به دیدار با باباگمگی می رود.
۳۰ : کریک هالو و میهمانخانه بری پیش از دمیدن صبح مورد حمله قرار می گیرند. فرودو بری را ترک می کند. گندالف به کریک هالو می رود و شب به بری می رسد.
- اکتبر
۱ : گندالف بری را ترک میگوید.
۳ : شبانه در ودرتاپ به او حمله میشود.
۶ : اوردوی مسافران در زیر ودرتاپ شبانه مورد حمله قرار می گیرد . فرودو زخم برمی دارد.
۹ : گلوفیندل ریوندل را ترک میکند.
۱۱ : گلورفیندل سواران را از پل میتایتل عقب میراند.
۱۳ : گذشتن فرودو از پل.
۱۸ : گلورفیندل فرودو را هنگام تاریک شدن هوا پیدا م یکند. رسیدن گندالف به ریوندل.
۲۰ : گریز به آن سوی گدار بروآینن.
۲۴ : فرودو بهبود مییابد و از بستر بیماری برمیخیزد. بورومیر شب به ریوندل می رسد.
۲۵ : شورای الروند.
- دسامبر
۲۵ : گروه حلقه شامگاه ریوندل را ترک میکند.
- ژانویه
۸ : رسیدن گروه به هولین.
۱۱ و ۱۲ : بارش برف در کاراذراس.
۱۳ : حمله ی گرگها در ساعات اولیه بامداد. گروه شب هنگام به دروازه ی غربی موریامی رسد. گولوم به تعقیب رد حامل حلقه می یپردازد.
۱۴ : سپری کردن شب در تالار بیست و یکم.
۱۵ : رسیدن به پل خزد- دوم، و سقوط گندالف. گروه، شب دیرهنگام به نیمرودل می رسد.
۱۷ : رسیدن گروه هنگام غروب به کاراس گالادون.
۲۳ : گندالف بالروگ را تا قله زیراک- زیگیل تعقیب می کند.
۲۵ : به زیر کشیدن بالروگ به دست گندالف و در گذشتن او . جسم او بر فراز قله می آرمد.
- فوریه
۱۴ : آیینه ی گالادریل. بازگشت گندالف به زندگی و آرمیدن او در حالتی از خلسه.
۱۶ : وداع با لورین. گولوم که در کنارهی غربی رودخانه پنهان شده است عزیمت گروه را می بیند.
۱۷ : گوایهیر گندالف را به لورین میآورد.
۲۳ : قایق ها شبانه نزدیک سارن کبیر مورد حمله قرار می گیرد.
۲۵ : گذشتن گروه از آرگونات و اتراق در پارت گالن. نخستین نبرد گدارهای ایزن؛ کشته شدن تئودرد پسر تئودن.
۲۶ : پراکنده شدن یاران. مرگ بورومیر؛ شنیده شدن نفیر شاخ او در میناس تی ریت . اسارت مریادوک و پر هگرین. ورود فرودو و سام وایز به امین مویل شرقی. آراگورن شامگاه تعقیب اورک ها را آغاز می کند. ائومر خبر پایین آمدن گروه اورک ها را از امین مویل می شنود.
۲۷ : آراگورن هنگام غروب به دیوار غربی میرسید. ائومر برخلاف فرامین تئودن نیمه شب از فولد شرقی عازم تعقیب اورک ها م یشود.
۲۸ : ائومر درست بیرون جنگل فنگورن به اورکها م یرسد.
۲۹ : گریختن مریادوک و پیپین، و برخورد با چوب ریش. روهیریم ها هنگا م طلوع حمله را آغاز و اورک ها را نابود می کنند. فرودو از امین مویل به پایین سرازیر می شود و به گولوم برمی خورد. فارامیر قایق تشیع جناز هی بورومیر را می بیند.
۳۰ : شروع کنگرهی انتها. بازگشت ائومر به ادوراس و دیدار با آراگورن.
- مارس
۱ : فرودو، پگاه گذر از باتلاقهای مرگ را آغاز می کند. ادامه ی کنگره انتی . برخوردآراگورن با گندالف سفید. آنان عازم ادوراس می شوند. فارامیر میناس تی ریت را برای مأموریتی در ایتیلین ترک می گوید. فرودو به انتهای باتلاق ها می رسد. رسیدن گندالف به ادوراس و شفادادن تئودن. سواره نظام روهیریم ها برای مقابله با سارومان عازم غرب می شود. دومین نبرد گدارهای ایزن. ارکن براند مغلوب می شود. کنگره ی انتی بعدازظهر به پایان می رسد. انت ها راهپیمایی خود را به طرف ایزنگارد شروع می کنند و شب به آنجا می رسند.
۳ : عقب نشینی تئودن به گودی هلم. شروع نبرد شاخ آواز. انتها تخریب ایزنگارد را به پایان می رسانند.
۴ : تئودن و گندالف از گودی هلم عازم ایزنگارد می شوند . رسیدن فرودو به پشته سرباره ها در حاشیه ی برهوت مورانون.
۵ : تئودن ظهر هنگام به ایزنگارد میرسد. گفتوگو با سارومان در اورتانک . نزگول پروازکنان از روی محل اتراق در دول باران می گذرد. گندالف با پره گرین عازم میناس ت یریت می شود. فرودو در دیدرس مورانون مخفی می شود و با گرگ و میش هوا آنجا ترک می گوید.
۶ : دونه داین در ساعات اولیه بامداد به آراگورن می رسند. عزیمت تئودن از شاخ آواز به مقصد دره هارو. آراگورن نیز اندکی بعد راهی می شود.
۷ : فرودو را فارامیر به هنت آنون میبرد. آراگورن سر شب به دون هارو می رسد. را در پیش می گیرد؛ نیمه شب به جادههای مردگان.
۸ : آراگورن با دمیدن سپیده ارخ می رسد. فرودو هنت آنون را ترک می گوید.
۹ : رسیدن گندالف به میناس تیریت. فارامیر هنت آنون را ترک می گوید . عزیمت آراگورن از ارخ و ورود به کالمبل. فرودو هنگام گرگ و میش به جاده ی مورگول می رسد. آمدن تئودن به دون هارو. تاریکی اند کاندک از موردور به بیرون سرزیر می کند.
۱۰ : روز بی سپیده ی بسیج روهان. عزیمت روهیریم ها از دره ی هارو . فارامیر بیرون دروازه ی شهر با تلاش گندالف نجات می یابد. گذشتن آراگورن از رینگلو . سپاهی از مورانون کایر آندروس را به تصرف درمی آورد و وارد آنورین می شود. فرودو از چهارراه می گذرد، و عزیمت سپاه مورگول را م یبیند.
۱۱ : گولوم به دیدار شلوب میرود، اما با دیدن فرودو در خواب نزدیک است که پشیمان شود. دنه تور فارامیر را به ازگیلیات اعزام می کند. رسیدن آراگورن به لین هیر و ورود به له به نین. روهان شرقی از شمال مورد تهاجم قرار می یگرد. نخستین حمله به لورین.
۱۲ : گولوم، فرودو را به کنام شلوب راهنمایی میکند. عقب نشینی ف ارامیر به دژهای جاده ی میان آبگیر. تئودن در زیر مین ریمون اردو می زند . آراگورن دشمن را به طرف پلارگیر عقب می راند. انت ها متجاوزان به روهان را شکست می دهند.
۱۳ : دستیگری فرودو به دست اورکهای کیریت آنگول. دشمن په له نور را درمی نوردد . مجروح شدن فارامیر. رسیدن آراگورن به پلارگیر و غنیمت گرفتن ناوگان . تئودن در جنگل دروادان.
۱۴ : سام وایز، فرودو را در برج مییابد. به محاصره درآمدن میناس ت یریت. روهیریم ها به راهنمایی مردان وحشی به بیشه خاکستری می رسند.
۱۵ : در ساعات اولیه بامداد شاه جادوپیشه دروازهی شهر را درهم م یشکند. دنه تور خود را بر روی تل هیزم آتش می زند. نفیر شاخهای روهیریم ها با بانگ خروس شنیده می شود. نبرد په له نور . کشته شدن تئودن . آراگورن بیرق آرون را به اهتزاز درمی آورد. فرودو و سام می گریزند و در طول مورگای به سمت شمال می روند . نبرد در زیر درختان سیاه بیشه؛ تراندویل حمله نیروهای دول گولدور را دفع می کند. دومین یورش به لورین.
۱۶ : رایزنی فرماندهان. فرودو از فراز مورگای در بالای اردوگاه به کوه هلاکت می نگرد.
۱۷ : نبرد دیل. از پای درآمدن شاه براند و شاه داین پاآهنین . بسیاری از دورف ها و آدم ها در اره بور پناه می گیرند و محاصره می شوند. شاگرات شنل و زره نیم تنه و شمشیر فرودو را به باراد- دور می برد.
۱۸ : سپاه غرب از میناس تیریت عازم میشود. فرودو به دیدرس دهانه ی ایزن می رسد؛ اورک ها در جاده دورتانگ به اودون، به او می رسند.
۱۹ : سپاه به درهی مورگول میرسد. فرودو و ساموایز سفر خود را در طول جاده باراد-دور آغاز می کنند.
۲۲ : شب هولناک. فرودو و ساموای جاده را ترک م یگویند و به سوی کوه هلاکت در جنوب رهسپار می شوند. سومین حمله به لورین.
۲۳ : سپاه از ایتیلین بیرون میآید. آراگورن بزدلان را مرخص میکند. فرودو و سام وایز سلاح و تجهیزات خود را دور می اندازند.
۲۴ : فرودو و ساموایز مرحلهی آخر سفر خود را تا به پای کوه هلاکت ادامه م ی دهند . سپاه در برهوت مورانون اردو می زند.
۲۵ : سپاه غرب بر روی تپههای سرباره به محاصره د رمی آید . فرودو و سام وایز به سامات نئور می رسند. گولوم حلقه را به چنگ می آورد و در شکاف های هلاکت سقوط می کند. سقوط باراد- دور و نابودی سائورون. پس از سقوط باراد- دور و نابودی سائورون سایه از روی دل تمام کسانی که مخالف او بودند، برخاست و بیم و نومیدی بر دل خادمان و متحدان او مستولی گشت. لورین در آن هنگام سه بار از جانب دول گولدور مورد تهاجم قرار گرفت، اما علاوه بر شهامت مردم الف آن سرزمین قدرتی که در لورین اقامت داشت بزرگ تر از آن بود که کسی بتواند بر آن چیره شود، مگر آن که خود سائورون پا پیش م یگذاشت. اگر چه بیشه های واقع در مرزها ی آن سرزمین لطمات فراوان خورد، تهاجم دشمنان دفع شد؛ و هنگامی که سایه رخت بربست، کلبورن پیش آمد و سپاه لورین را با قایق های بسیار از آندوین گذراند. آنان دول گولدور را تصرف کردند، و گالادریل باروها را ویران و دخمه های آن را برهنه ساخت، و جنگل از پلیدی ها پاک شد. در شمال نیز جنگ و پلیدی بیداد م یکرد. قلمرو تراندویل مورد تهاجم واقع شد و نبردی طولانی در زیر درختان درگرفت و ویرانی های بسیار بر اثر حریق پدید آمد؛ اما دست آخر پیروزی نصیب تراندویل شد. و در روز سال نو الف ها، کلبورن و تراندویل در وسط جنگل با هم دیدار کردند ؛ و نام سیاه بیشه را بار دیگر ارین لاسگالن، بیشه ی برگ های سبز نام دادند. تراندویل ناحیه ی شمالی را تا به سرحد کوه هایی که در جنگل سربرآورده است، قلمرو خود کرد؛ و کلبورن بیشه جنوبی را در زیر ناروز در اختیار گرفت و آن را لورین شرقی نام دارد؛ اما جنگل گسترده میان این دو ناحیه به بورنینگها (اعقاب بئورن) و مردان جنگلی داده شد. اما پس از گذشتن گالادریل، بعد از گذشت چند سال کلبورن از قلمرو خود خسته شد و برای سکونت در نزد پسران الروند به ایملادریس رفت. الف های بیشه زار (سیلوان) در سبزبیشه بی مزاحمت باقی ماندند، اما در لورین متأسفانه فقط شمار معدودی از مردمان پیشین ساکن بودند و در کاراس گالادون دیگر خبری از روشنایی یا ترانه نبود. در همان زمان که لشکرهای بزرگ میناس تی ریت را در محاصره گرفته بود، سپاهی از متحدان سائورون که از دیرباز مرزهای قلمرو شاه براند را تهدید می کرد، از رود کارنن گذشت و سپاهیان براند را واداشت که به طرف دیل عقب نشینی کنند . وی در آنجا از کمک دور ف های اره بور برخوردار بود؛ و در کوهپایه نبردی عظیم درگرفت. جنگ سه روز به درازا کشید، ولی سرانجام شاه براند و شاه داین پاآهنین هر دو کشته شدند، و پیروزی نصیب شرقی ها شد . اما دشمنان نتوانستند دروازه را تصرف کنند، و بسیاری از دورف ها و نیز آدم ها در اره بور پناه گرفتند و محاصره را تاب آوردند. وقتی خبر پیروزی های بزرگ از جنوب رسید، سپاه شمالی سائورون خود را باخت؛ و محاصره شدگان قدم پیش گذاشتند و خصم را شکستند. و هزیم تشدگان به شرق گریختند و از آن پس دیگر مزاحمتی برای دیل فراهم نکردند. آنگاه سلطنت در دیل به بارد دوم پسر براند رسید و تورین سوم، یا تورین سن گخود، پسر داین در زیرکوه به جای پدر بر تخت نشست . آن دو سفیران خود را به مراسم تاجگذاری شاه ال هسار اعزام کردند؛ و قلمرو ایشان از آن پس تا زنده بودند، دوست گوندور باقی ماند؛ و آنان تحت الحمایه شاه غرب بودند.
روزهای مهم
از سقوط باراد- دور تا پایان دوران سوم
۳۰۱۹
- مارس
۲۷ : بارد دوم و تورین سوم (خودسنگ) دشمن را از ایل بیرون می رانند .
۲۸ : گذشتن کلبورن از آندوین؛ آغاز تخریب دول گولدور.
- آوریل
۶ : دیدار کلبورن و تراندویل.
۸ : مراسم تجلیل حامل حلقه در دشت کورمالن.
- مه
۱ : تاج گذاری شاه اله سار، عزیمت الروند و آرون از ریوندل.
۸ : ائومر وائووین با پسران الرون عازم روهان می شوند.
۲۰ : رسیدن الروند و آرون به لورین .
۲۷ : ملتزمین رکاب آرون لورین را ترک می کنند.
- ژوئن
۱۴ : پسران الروند به ملتزمین می پیوندند و آرون را به ادوراس می آورند .
۱۶ : آنان عازم گوندور می شوند.
۲۵ : شاه اله سار نهال درخت سفید را می یابد. روز نیمه ی سال. ازدواج اله سار با آرون.
- ژوئیه
۱۸ : بازگشت ائومر به میناس ت یریت.
۱۹ : حرکت مشایعین جناز هی شاه تئودن.
- آگوست
۷ : رسیدن مشایعین به ادوراس.
۱۰ : مراسم تدفین شاه تئودن.
۱۴ : میهمانان از شاه
تئودن اجازه رفتن می خواهند.
۱۸ : رسیدن به گودی هلم .
۲۲ : رسیدن به ایزنگارد، آنان هنگام غروب شاه غرب را وداع می گویند.
۲۸ : رسیدن گروه به سارومان. سارومان راه خود را به طرف شایر برمی گرداند.
- سپتامبر
۶ : گروه در دیدرس کوه های موریا توقف می کند .
۱۳ : جدا شدن کلبورن و گالادریل از گروه و حرکت باقی گروه به سوی ریوندل.
۲۱ : رسیدن گروه به ریوندل.
۲۲ : یکصد و بیست و نهمین سالروز تولد بیل بو. رسیدن سارومان به شایر.
- اکتبر
۵ : گندالف به همراه هابیت ها ریوندل را ترک می گویند .
۶ : از گدار بروآینن می گذرند، فرودو برای نخستین بار بازگش ت درد را احساس می کند .
۲۸ : رسیدن آنان هنگام غروب به بری.
۳۰ : گروه بری را ترک می گوید. مسافران در تاریکی شب به پل برندی واین می رسند.
- نوامبر
۱ : دستگیری هابیت ها در فراگ مورتون.
۲ : رسیدن گروه به بای واتر و تحریک مردم شایر برای قیام.
۳ : نبرد بای واتر و نابودی سارومان. پایان جنگ حلقه.
۳۰۲۰ (سال بینظیر فراوانی)
- مارس
۱۳ : بیمار شدن فرودو (درست در سالروز مسموم شدن اش با زهر شلوپ).
- آوریل
۶ : درخت مالورن در میدان جشن گل می دهد.
- مه
۱ : ازدواج سام وایز با رُز.
روز نیمه ی سال: فرودو از مقام نایب شهردار استعفاء می دهد، و ویل ویت فوت به سرکار خود باز می گردد.
- سپتامبر
۲۲ : یکصد و سی اُمین سالروز تولد بیل بو.
- اکتبر
۶ : فرودو دوباره بیمار می شود.
۳۰۲۱ (آخرین سال دوران سوم)
- مارس
۱۳ : بیماری دوباره فرودو.
۲۵ : تولد الانور خوب روی دختر سام وایز . در این روز دوران چهارم مطابق تقویم گوندور آغاز شد.
- سپتامبر
۲۱ : عزیمت فرودو و سام وایز از هابیتون.
۲۲ : فرودو و سام وایز در وود ی اند با دارندگان حلقه ملاقات می کنند، آنان عازم آخرین سفر هستند .
۲۹ : رسیدن گروه به لنگرگاه خاکستری. فرودو و بیل بو به همراه سه دارنده ی حلقه در کشتی می نشینند. پایان دوران سوم.
- اکتبر
۶ : بازگشت سام وایز به بگ اند.
وقایع بعدی مربوط به دیگر اعضای یاران حلقه
(شمارگان سال ها مطابق تقویم شایر درج شده اند)
- ۱۴۲۲
با شروع این سال، دوران چهارم به حساب تقویم شایر آغاز می شود، اما رقم سال های تاریخ شایر همچنان ادامه می یابد.
- ۱۴۲۷
استفای ویل ویت فوت. برگزیده شدن سام وایز به مقام شهردار شایر. پره گرین توک با دیاموند اهل لانگ کلیو پیوند ازدواج می بندد. شاه اله سار طی فرمانی ورود آدم ها به شایر را ممنوع، و آنج ا را سرزمینی آزاد و تحت الحمایه ی چوگان پادشاهی شمال اعلام می کند.
- ۱۴۳۰
به دنیا آمدن فارامیر پسر پره گرین.
- ۱۴۳۱
تولد گلدی لاکز دختر سام وایز.
- ۱۴۳۲
مریادوک لقب شکوهمند می گیرد و ارباب باک لند می شود. هدایای بسیاری از جانب شاه ائور و بانو ائووین از ایتیلین می رسد.
- ۱۴۳۴
پره گرین به مقام توک و تاینی می رسد. شاه اله سار تاین را سرپرست ارشد مشاوران پادشاهی شمال م یکند. انتخاب شدن ارباب سام وایز برای دومین بار به مقام شهرداری.
- ۱۴۳۶
شاه اله سار سواره به طرف شمال حرکت، و مدتی کن ار دریاچه ی ایون دیم اقامت می کند. شاه اله سار به پل برتدی واین م یآید و دوستانش را به حضور می پذیرد. وی ستاره ی دونه داین را به ارباب سام وایز می دهد و الانور جزو ندیمگان شهبانو آرون می شود.
- ۱۴۴۱
انتخاب شدن ارباب سام وایز برای سومین بار به مقام شهرداری.
- ۱۴۴۲
ارباب سام وایز به همراه زنش و الانور به گوندور م یرود و یک سال آنجا می ماند. ارباب تول من کاتن به عنوان قائم مقام شهردار مشغول کار می شود.
- ۱۴۴۸
انتخاب شدن ارباب سام وایز برای چهارمین بار به مقام شهرداری.
- ۱۴۵۱
الانور خوب روی با فاسترد اهل گرین هولم واقع در بلندی های دور (فار ) ازدواج می کند.
- ۱۴۵۲
سرحد غربی از بلندی های دور تا برج تپه ها (امین برید)، به لطف شاه به شایر منظم می شود. بسیاری از هابیت ها به آنجا می کوچند.
- ۱۴۵۴
الفستَن فربورن، پسر فاسترد و الانور به دنیا م یآید.
- ۱۴۵۵
انتخاب شدن ارباب سام وایز برای پنجمین با ر به مقام شهرداری . تاین درخواست او فاسترد را مولّی سرحد غربی می کند. فاسترد و الانور آندرتاورز را در تپه های برج اقامتگاه خود می کنند و اعقاب آنان فربرن های اهل تاورز (برج) نسل اندر نسل به زندگی خود در آنجا ادامه می دهند.
- ۱۴۶۲
انتخاب شدن ارباب سام وایز برای ششمین بار به مقام شهرداری. به درخواست او، تاین فاسترد و الانور را مولیان سرحد غربی (ناحیه ای تازه مسکون ) می کند، آن دو دامنه های تپه های برج را اقامتگاه خود می کنند و اعقاب آنان فربرن های سرحد غربی نسل اندر نسل در آن منطقه ب ه زندگی خود ادامه می دهند.
- ۱۴۶۳
فارامیر توک با گُلدی لاکز دختر سام وایز ازدواج می کند.
- ۱۴۶۹
انتخاب شدن ارباب سام وایز برای هفتمین دوره ی شهرداری، سام وایز نود و شش ساله است.
- ۱۴۸۲
درگذشت بانو رُز همسر ارباب سام وایز در روز نیمه ی سال . در ۲۲ سپتامبر ارباب سام وایز سواره از بگ اند خارج م یشود. وی به تپه های برج م یرود و آخرین بار الانور او را در آنجا م یبیند و سام وایز کتاب سرخ را به او می دهد و پس از آن نگهداری از کتاب به فربر نها محول می شود. مطابق روایتی که از الانور رسیده است، در میان آنان عقیده بر این است که سام وایز تاورز را پشت سر می نهد و به لنگرگاه های خاکستری م یرسد، و او که آخرین فرد از حاملان حلقه است از دریا می گذرد.
- ۱۴۸۴
در بهار این سال پیغامی از روهان به باک لند م یرسد که شاه ائومر مایل است ارباب هولدوین را دوباره ملاقات کند. مریادوک در آن هنگام پیر ( ۱۰۲ ساله) اما سالم و تندرست است. وی با دوست خود تاین رایزنی می کند و آن دو اموال و مناصب خود را به پسرانشان می سپارند و سواره به آن سوی گدارسارن می روند و از آن پس کسی آن دو را در شایر نمی بیند. بعد خبر می رسد که ارباب مریادوک به ادوراس رفته و تا پیش از مرگ شاه در پاییز آن سال نزد او مانده است. سپس ارباب مریادوک و تاین پره گرین به گوندور می روند و دوران کوتاهی را که از زندگی شان باقی مانده، در آن سرزمین می گذرانند و پس از مرگ در رات دنین در میان بزرگان گوندور م یآرمند.
- ۱۵۴۱
اول مارس این سال، اول مارس سرانجام شاه اله سار درمی گذرد. گفته می شود که تابوت های مریادوک و پره گرین را در کنار تابوت شاه کبیر قرار می دهند. آنگاه لگولاس یک کشتی خاکستری در ایتیلین م یسازد و با کشتی به پایین آندوین و از آنجا به آن سوی دریا رهسپار می شود، و می گویند که گیملی دورف نیز همراه او می رود. و با رفتن آن کشتی، کار یاران حلقه در سرزمین میانه پایان می گیرد.
واقعا شاه کاره….
فوق العاده بود
با تشکر می خواستم بدونم منبعت از کجاست چون دوست دارم بیشتر از جزییات دوران ها بدونم؟
ممنون
منبع، همون منبع دانشنامه است. Encyclopedia of Arda
جالب بود
موفق باشید
tatil kardid dige inaro?
dorane 4om ro az koja mishe khund darbarash?
واقعا این همه تخیل و این همه اسامی یک شاهکاره
میشه کلی فیلم سینمایی و یا بازی کامپیوتری ازش ساخت
آیا کتابی مدون راجب این موضوع وجود داره
این فهرست از مجموعه کتابهای تالکین استخراج شده. برخی از سیلماریلیون و برخی از ارباب حلقه ها و برخی از تاریخ سرزمین میانه
یک سوال داشتم نمیدونستم تو کدوم بخش مطرح کنم
داخل فیلم ارباب حلقه ها و همچنین تو فیلم هابیت تو چند صحنه شعر هایی خونده میشه….میخواستم متن این شعر ها به انگلیسی و فارسی .. اگر مقدور بودش بزارین .
با سپاس بسیار فراوان
این تاپیک میتونه کمکتون بکنه:
http://forum.arda.ir/index.php?showtopic=577
تاپیکهای دیگه هم در فروم هستن
متشکر
یه درخواست دیگه هم داشتم
البته اگر تونستی واسم انجام بده
تا همین جاش هم خیلی لطف داشتی
دارم دنبال یک سری لقب های قدیمی .لقب های زیبای قدیمی که تو سریال ها یا فیلم ها یا هر جای دیگه که تا حالا بودن و امروزه حدودا فراموش شدن یا در حال گم شدن تو تاریخ هستن میگردم
اگر سایت یا منبعی رو میدونی که بتونم از این نوع لقب ها رو پیدا کنم ازت ممنون میشم…
با سپاس فراوان
والا منبعی در این مورد ندیدم. حالا چه فارسی و چه انگلیسی. دایره چیزی هم که میخواید خیلی وسیعه.
سلام. امروز برای اولین بار به این سایت اومدم و واقعا مجذوب شدم. البته از قبل مجذوب تالکین بودم اما بازدید از سایت خوب شما هم بسیار فرح انگیزه. سوالی داشتم:
پایان تاریخ ثبت شده ی آردا همینی هست که نوشتید؟ یعنی بعد از این تاریخ هیچ چیز در تاریخ آردا نوشته نشده؟ کسی تا امروز سعی کرده رشته ی افسانه ی تالکین رو در آردا ادامه بده؟ اثری در خور توجه؟
سلام
ممنون
بله آخرین تاریخ همینی هست که نوشتیم. کسی هم داستان رو ادامه نداده. در واقع بنیاد تالکین اجازه اینکار رو به کسی نداده. تنها کسی که میتونه نوشته های تالکین رو ادامه بده پسرش کریستوفر تالکین هست که اونم تنها به ویرایش نوشته های تالکین پرداخته و چیزی بهش اضافه نکرده و تنها نوشته های منتشر نشده تالکین رو پس از مرگش مدون و منتشر کرده.
مرسی!
بسیار عالی بودش خسته نباشید وقتی که به اخراش رسید نمیدونم یه حسی ناراحت کننده ای بهم دست داد حتی یه قطره اشک از چشام اومد خیلی زیبا تموم شد.
و به نظرتون بهتر نیست سال های بعد از دوران سوم رو از تاریخ شایر وردارید بعد روی همین دوران چهارم بذارید؟
تاریخچه هماهنگ با ضمیمه بازگشت شاه تنظیم شده. برای همین بهتره شماره سالها مثل همون باشه.
وااااااااااقعا فووووووووووق العاده هست، از اینا میشه یه سریال ساخت که سال ها طول میکشه!!!!!!!!!!
محشره
دوستان خیلی خیلی جالب بود (نمیدونم چرا تا حالا ندیده بودم!) واقها دست دوستان درد نکنه خیلی زحمت کشیدین!
فقط اینجاش منم یکم مشکل داشتم!
سال ۷۰ دوران اول:
تورگان، مردمش الف های سیندار را از صحبت کردن به زبان الف های نولدور، «کوئنیا» منع می کند.
پادشاه سیندار که زبان نولدور رو منع کرده بود تین گول کبود ردا نبود؟!
باسلام
تازه با این سایت آشنا شدم
مطالب بسیار پر بارن
یه سوال:ائا به انگلیسی چطور نوشته میشه؟تلفظ صحیحش میخوام بدونم
ممنونم
سلام 🙂
نحوه ی نگارش Eä هست و اِ آ خونده میشه
سلام و درود
مرسی واقعا عالی بود
یه سوالی داشتم… فرودو و بیلبو و دارندگان حلقه ها که سوار کشی شدند به کجا رفتند؟ نه تو فیلم و نه توی کتاب معلوم نمیشه این قضیه.ممنون میشم توضیحی کوتاه بدین.
سلام
اونها به غرب رفتند. به والینور. اونجا یه سرزمین دیگه است که توی ارباب حلقه ها زیاد بهشون پرداخته نمیشه. باید کتاب سیلماریلیون رو بخونید.
والار در والینور زندگی میکنن و اونها بودن که گندالف و بقیه ساحران رو برای کمک فرستادن. الف ها هم عمدتا اونجا هستن و در پایان دوران سوم اکثر الف ها برمیگردن به اونجا.
برای اطلاعات بیشتر و دیدن نقشه ها به اینجا برید:
https://arda.ir/guide-for-newcommers
توحیات بیشتر هم توی تاپیکهای فروم هست.
مرسی..اولین کتابی که از تالکین خوندم سیلماریلیون بود.ولی چطوری رفتن به والینور؟ مگه اونجا جدا نشده بود و نامرئی نشده بود؟
ممنون..اولین کتابی که از تالکین خوندم همین سیلماریلیون بود..ولی اونا چطوری رفتن به والینور؟ مگه دنیا تغییر شکل نداد و اون سرزمین جدا و نامرئی نشد؟
راه مستقیم برای الفها وجود داشت و اونها میتونستن هر زمان که بخوان به والینور برن.
مرسی
یک سوال داشتم. چرا توی تاریخ چیزی از تولد و مرگ تورین – فیلی و کیلی نیست ؟ یعنی توی تاریخ ثبت نشده ؟
سائرون یگه نمیتونه زنده شه؟
خیر، دیگه امکانش وجود نداره به خاطر از دست رفتن بخش اعظم قدرتش
دوران چهارم واقعه ی مهمی روی نداد!
به غیر مرگ ها و سفر ها!
ببخشید لطفا بگین وقتی در آخر فیلم ارباب حلقه ها سوار کشتی می شن و فرودو با اونا میره، به کجا وبرای چی میرن؟ لطفا بگین. خیلی کنجکاو شدم…………
برای پاسخ میتونید محتوای دو لینک زیر رو بخونید 🙂
https://arda.ir/forum/index.php?/topic/2355-الف-ها-سرزمین-میانه-را-به-مقصد-کجا-ترک-کردند؟-چرا؟/&do=findComment&comment=74903
https://arda.ir/forum/index.php?/topic/769-رفتن-فرودو/
سوال دیگه ای هم باشه میتونید در فرهنگانه یا تالار شوراهای ماهاناکسار جستجو کنید یا سوالتون رو در تالار بپرسید 😉
مگه گالادریل و کردان و الروند آخرین الف هایی نبودن که رفتن به والینور اگه قدرت حلقه ها از بین رفت چطور لگولاس موند و اگه لگولاس تونست بره اروین چرا نرفت بعد از مرگ اراگورن؟
گالادریل و گیردان و الروند که همراه هم نرفتن. در مورد این که گیردان آخرین نفر باشه مطمئن نیستیم.ریوندل و لورین با قدرت حلقه های گالادریل و الروند حفظ شده بودن. اما لگولاس از الف های جنگلی بود که یه قلمرو مستقل به حساب می اومده.مورد آرون نیاز به توضیح بیشتر داره. توی فروم، “مباحث کتاب ها/شورای خردمندان/نژادها و شخصیت ها/آرون فانی”
رو ببینین. پاسخ کامل تر بقیه ی سوال ها هم در فروم موجوده.
با سلام خدمت عزیزانی که این سایت رو طراحی کردن
واقعا عااااالی هست
فقط من یه مقدار کمک لازم دارم
راستش نویسندگی انجام میدم و ابتدای نوشته هام رو از آقای تالکین الگو گرفتم و الان در راستاش پیشرفت کردم
ولی الان که با سایت شما برخورد کردم خیلی گستردگی زیادی رو توی داستانهای آقای تالکین متوجه شدم
من یه داستان و یه دنیای خیالی که تا حدود کمی از دنیای آقای تاکین الهام گرفته شده دارم مینویسم
خواستم ببینم اولاً اینکه از ایشون الهام گرفتم موردی داره؟
و اینکه به نظرتون اگر گستردگی به این حد نداشته باشیم در داستان ، داستان جذابیت خودش رو از دست میده یا نه؟
ممنون میشم راهنمایی کنید
چون دوست دارم داستانی بنویسم که مخاطب ها دوست داشته باشن
تشکر
تورگان، مردمش الف های سیندار را از صحبت کردن به زبان الف های نولدور، «کوئنیا» منع می کند.
تین گول بود که این دستور و داد .
تودگان خودش نولدور بود .
سلام، این داستان ها واقعیت داره ؟
من بگم واقعیته بعد تو باور میکنی آخه؟!!!
نوشتن این تاریخچه کار فوق العاده ارزشمندی هست که بسیار در یادآوری و مرور جزئیات و همچنین درک تصویر کلی کمک می کند.
موفق باشید.
سلام
واقعا عالی. خیلی کامل و دقیق و با جزئیات.
سلام.
من مایلم اگر شما دوستان صلاح بدونید، در کار ترجمه و تهیه ی فرهنگنامه و دیگر مطالب، همکاری کنم. سابقه ی کار ترجمه هم دارم و توی یه مجله ی اینترنتی که در حوزه ی علوم انسانی فعالیت میکنه، مطالبی در زمینه های فلسفه، روانکاوی و علوم اجتماعی ترجمه کردم.
خوشحال میشم اگر در این زمینه با بنده تماس بگیرید.