«فقط یک اژدها توی بایواتر است که آن هم سبز است.» جملۀ تد سندیمن،یاران حلقه ۱، فصل دوم، سایهای گذشته اژدهای سبز که یکی از میهمانخانههای متعدد شایر بود، در کنار جادۀ بایواتر قرار داشت و آخرین منزلی بود که مسافرانی که از بایواتر به سمت هابیتون میرفتند، در مسیر از کنار آن میگذشتند. این میهمانخانه احتمالاً بیش از هر ...
ادامه مطلب »فهرست الفبایی فارسی
شاخۀ سبز بازگشت (سنتی در میان دریانوردان نومهنور)
اویولایره درخت بیخزانی بود که برگهایش حتی پس از بریده شدن از درخت، در هوای دریا سبز میماندند. در میان الدار اهل ارهسئا قرار دادن شاخۀ بریدهای از این درخت بر دماغۀ کشتیهایشان، به نشانۀ دوستی با مایار دریا، رسم بود. پس از شکلگیری نومهنور، الفها هم درخت و هم این سنت را به این سرزمین آوردند و این رسم ...
ادامه مطلب »گلیون بزرگ (رود بزرگتر بین دو رود سرچشمۀ گلیون)
یکی از دو رودی که با پیوستن به هم، سرچشمۀ گلیون طویل که بر مرزهای شرقی بلریاند جاری میشد را شکل میدادند. گلیون بزرگ از کوه رهریر در قسمتهای شمالی کوهستان آبی سرچشمه گرفته و به جنوب غرب جاری میشد تا با گلیون کوچک تلاقی کند. این رود مرز شرقی سرزمینهایی را که ماگلور در بیشتر دوران اول بر آنها ...
ادامه مطلب »خزندۀ بزرگ (گلائرونگ، پدر اژدهایان)
عنوانی برای گلائرونگ، اولین و یکی از نیرومندترین اژدهایان.
ادامه مطلب »بیشه بزرگ (نامی برای سیاهبیشه)
عنوان کم کاربردی برای جنگل پهناور پرسایه که در اوخر دوران سوم با نام سیاهبیشه شناخته میشد. در مناطق شمال شرقی آن، الفهای جنگلی، مردمان سیلوان تراندویل زندگی میکردند، و فردی از همین قوم، لگولاس بود که از مردمش با عنوان مردمان جنگل بزرگ یاد کرد. قبل از آمدن نکرومانسر، پیش از آنکه پلیدی دول گولدور در میان جنگل گسترش ...
ادامه مطلب »