در سالهای ابتدایی دوران سوم، شمال غربی سرزمین میانه توسط دو فرمانروایی قدرتمند نومهنوری حکمرانی میشد، آرنور در شمال و گوندور در جنوب. میان این دو سرزمینی باریک قرار داشت که احتمالاً متعلق به هیچکدام نبود و به نام اندوایت شناخته میشد. در میان این زمین جادهای ساخته شده توسط نومهنوریهای تبعیدی وجود داشت تا دو سرزمین را به هم ...
ادامه مطلب »فرهنگ نامه
اتیر آندوین (مصبهای رود بزرگ آندوین)
در پایین پلارگیر، رود آندوین به آبهای پوروس ملحق میشود و در دلتایی بزرگتر از ۵۰ مایل گسترش مییابد. آن جا منطقهای مرزی از گوندور بود و جمعیت غالب آن را ماهیگیران تشکیل میدادند.
ادامه مطلب »اتیر (سرزمینی واقع در مصبهای آندوین)
سرزمینی گوندوری که دلتای بزرگ، آنجا که آبهای رود آندوین به دریای بزرگ میریزد را در بر دارد، در حدود ۲۰۰ مایلی جنوب گوندور. نام آن از کلمهای الفی برای «برونشارش» میآید که به دهانهی رود (که به طور کامل به نام «اتیر آندوین» شناخته میشود) اشاره دارد. از مردمان این منطقه به مهارت دریانوردی و پیشبینی آب و هوا ...
ادامه مطلب »استولاد (دشت اردوگاههای آدمیان)
دشتی در شرق بلریاند بود، آنجا که نخستین انسانها پس از عبور از کوهستان آبی به سمت بلریاند در آنجا اتراق کردند.
ادامه مطلب »استلمو (بازماندهای از مصیبت دشتهای گلادن)
ملازم بزرگترین پسر ایسیلدور، الندور. او در ماجرای مصیبت دشتهای گلادن با ضربتی بر سرش بیهوش شد و اورکها او را به عنوان مرده رها کردند. اما در حقیقت سلامتیاش را باز یافت و یکی از سه فردی بود که از مصیبتی که منجر به مرگ و از دست رفتن ایسیلدور شد نجات پیدا کردند.
ادامه مطلب »